محمدهادی بیات

بی دستِ کربلا، دستِ مرا بگیر...

۱۰۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بهترین مطالب» ثبت شده است

جمعه, ۲۲ بهمن ۱۴۰۰، ۱۰:۳۰ ق.ظ

گناهان گذشته و آینده؟؟!!

در بسیاری از روایات که در بیان فضیلت برخی اعمال وارد شده، با عبارت «[غَفَرَ اللهُ لَهُ] ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِهِ وَ ما تَأخَّر[1]» ، مواجه می شویم که مترجمین آن را چنین ترجمه می کنند: «خداوند [به واسطه انجام این عمل]، گناهان گذشته و آینده او را می آمرزد».

چنانچه مرحوم محدّث قمی در «مفاتیح الجنان»، پس از نقل کیفیت نماز امیرالمؤمنین (علیه السّلام)، می نویسد:

«احادیث بسیار در فضیلت خواندن این چهار رکعت نماز در شب و روز جمعه وارد شده و اگر بعد از نماز بگوید: «أللّهُمَّ صَلِّ عَلَی النَّبِیِّ الأُمِیِّ وَ آلِهِ»،گناهان گذشته و آیندۀ او آمرزیده شود و چنان باشد که دوازده مرتبه قرآن را ختم کرده باشد و حق تعالی گرسنگی و تشنگی قیامت را از او دفع کند».

لکن به نظر می رسد که معنای دقیق تر این عبارت چنین است: خداوند گناهان گذشته و گناهانی که اخیرا و به تازگی انجام داده را می آمرزد. یعنی گناهانی که در گذشتۀ دور و نزدیک انجام شده مورد آمرزش قرار می گیرد، نه گناهانی که بنا است بعدا مرتکب آنها شود! پس چنین نیست که این روایات اباحی گری را ترویج کرده باشد!

در کتب لغت آمده است: «التَأخُّر: ضدُّ التَقَدُّمِ[2]»: تقدّم یعنی پیش افتادن، جلو افتادن و تأخّر یعنی پَس افتادن.

بنابراین، مراد از «ما تقدّم من ذنبه» گناهانی است که جلو افتاد و زود تر انجام شد و مراد از «ما تأخّر» گناهانی است که پس از آنها مرتکب شده. پس «ما تقدّم» اشاره به گناهان گذشته دور و «ما تأخّر» اشاره به گناهان گذشته نزدیک دارد؛ گناهانی جدیدا و به تازگی مرتکب شده است.

و الله اعلم.

#شبه_کده

#حدیث_کده


[1] . الکافی، ج 4، ص 406 و 521 و 582 و ج 8، ص 108 و...

[2] . المحکم و المحیط الاعظم، ج5 ، ص 234؛ لسان العرب، ج 4، ص 12؛ تاج العروس، ج 6، ص 15؛ شمس العلوم، ج1، ص 206؛ فرهنگ ابجدی، ص 203.

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۰۰ ، ۱۰:۳۰
محمد هادی بیات
پنجشنبه, ۱۴ بهمن ۱۴۰۰، ۱۰:۰۸ ق.ظ

شست و شویی کن و آنگه به خرابات خرام...

امام سجاد(علیه­السّلام) در یکی از دعاهای ماه رمضان، به خداوند متعال چنین عرضه می­دارد:

«أَنْتَ الَّذِی فَتَحْتَ لِعِبادِکَ باباً إِلَى عَفْوِکَ، وَ سَمَّیْتَهُ‏ التَّوْبَةَ،... فَقُلْتَ‏ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً...، فَما عُذْرُ مَنْ أَغْفَلَ دُخُولَ ذلِکَ الْبابِ یا سَیِّدِی بَعْدَ فَتْحِهِ، وَ إِقامَةِ الدَّلِیلِ عَلَیْه‏[1]؟...»:

خدایا! تو کسی هستی که برای بندگانت دری به سمت بخشش خود گشودی و آن­را «توبه» نامیدی، پس گفتی: بسوی خداوند توبه کنید، توبه ­ای خالصانه...، پس ای مولای من! دیگر چه عذر و بهانه­ ای است برای کسی­ که از ورود به این باب غفلت کند، بعد از آن­که تو آن­را گشودی و به سویش راهنمایی کردی؟!...

 

پس سزاوار است که در ابتدای ورود به اوقات فرخندۀ ماه رجب، شعبان و رمضان و برای اینکه آغازی بهتر داشته باشیم، ابتدا خود را در چشمه سار توبه شستشو دهیم تا با ظاهر و باطنی پاک و با صفا وارد ضیافت­ های الهی شویم.

 

به این منظور، غسل و نماز توبه سفارش اکید شده است[2]:

 

سید بن طاووس روایت کرده است: رسول خدا(صلّی­ الله­ علیه­ و آله) در یکشنبۀ ماه ذی القعده از منزل بیرون آمد و فرمود: ای مردم! کدام یک از شما می­ خواهد توبه کند؟

عرض کردیم: همه می­ خواهیم توبه کنیم.

فرمود: غسل کنید و وضو بگیرید و 4 رکعت نماز (در هر رکعت: حمد + 3 مرتبه توحید + فلق + ناس) بخوانید، سپس 70 مرتبه استغفار کنید و آن­را به «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ» ختم کنید.

آن­گاه دست­ها را بالا آورید و بگویید:

«یا عَزِیزُ یا غَفَّارُ، اِغْفِرْ لِی‏ ذُنُوبِی‏ وَ ذُنُوبَ‏ جَمِیعِ‏ الْمُؤْمِنِینَ‏ وَ الْمُؤْمِناتِ،‏ فَإِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إلَّا أنْتَ[3]‏.»

سپس فرمود: هر بنده ­ای از امّت من این عمل را انجام دهد، از آسمان به او ندا می­شود: «ای بندۀ خدا! عمل خود را از سرگیر، زیرا توبۀ تو پذیرفته و گناهت آمرزیده شد» و...

عرض کردیم: ای رسول خدا! اگر بنده­ای این عمل را در غیر این ماه (ذی القعده) انجام دهد چه اثری خواهد داشت؟

فرمود: «همانند آن­چه توصیف کردم برای او خواهد بود...[4]

#پرونده_ویژه

#ماه_رجب

#ماه_شعبان

#ماه_رمضان


[1] . دعای 45 صحیفه سجادیه.

[2] . نقل شده که این نماز را جبرئیل در شب معراج به پیامبر اکرم(صلّی­ الله­ علیه­ و آله) آموخته است، که خود نشانۀ اهمیت و عظمت آن است. و انجام دادن آن در یکشنبه های ماه ذی القعده و سایر ایّام سال، از جمله در آستانۀ ورود به اوقات شریف سفارش شده است.

[3] . «ای خدای توانمند و بسیار آمرزنده! گناهان من و همۀ مومنین و مومنات را ببخش، که همانا غیرِتو کسی توان بخشش گناهان را ندارد.»

[4] . اقبال الاعمال، ج2، ص20.

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۰۰ ، ۱۰:۰۸
محمد هادی بیات
جمعه, ۲۴ دی ۱۴۰۰، ۰۳:۵۹ ب.ظ

کارگاه ادبیات عربی

بسم الله الرّحمن الرّحیم

📌 معرفی اجمالی کانال:

🎯 هدف: برداشتن گامی کوچک، در مسیر اعتلای زبان اسلام.

🎯 جامعۀ هدف: کسانی که علاقه مند یادگیری، مرور و تثبیت علوم ادبیات عربی (مخصوصا صرف و نحو) هستند.

 

📌 برخی از عناوین کانال:

📹 آموزش تصویری ادبیات عربی؛
🎯 تجزیه و ترکیب ویدئویی؛
📜 نکات و حکایات ادبی؛

⁉️ پرسش و پاسخ؛
💡 هدایت تحصیلی؛
💎 سخنان بزرگان؛
و ...

📣 معرفی شده در کانالهای رسمیِ:

☑️ دانشگاه علوم اسلامی رضوی
☑️ معاونت آموزشی حوزه علمیه خراسان

☑️ قرارگاه زبان و ادبیات حوزه علمیه خراسان
 

🆔 لینک کانال: https://eitaa.com/arabbic

 

#آموزش_کده

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۴ دی ۰۰ ، ۱۵:۵۹
محمد هادی بیات
شنبه, ۲۰ آذر ۱۴۰۰، ۰۳:۵۰ ب.ظ

باشه بعداً !!

تا حالا چقدر تو زندگیت اتفاق افتاده که تصمیم به انجام کارهای خوبی گرفتی، امّا به هر دلیلی به خودت گفتی: «حالا باشه بعدا»؟! و اینقدر به تأخیر انداختی که کُلّا فراموش کردی همچنین تصمیمی داشتی و اصلا انگار شتر دیدی ندیدی!!

امّا چقدر پیش اومده که وقتی زمینه و فرصت گناه یا کار بیهوده ای پیش اومده با خودمون بگیم: «حالا باشه بعدا»؟!

چقدر شده که اینقدر گناه یا کارهای کم ارزش رو پشت گوش بندازیم تا اصلا از یادمون بره؟!؟

 

برای «خوبیها»، تا تنور داغه باید نون رو چسبوند، اما برای «بدیها» باید پشت گوش انداخت! چون فرصتهای خوب زودگذره، اما فرصتهای بد به سادگی به دست میاد.

 

از امیرالمؤمنین(علیه السلام) روایت شده: «...أخِّرِ الشَّرَّ فَإنَّکَ إذا شِئتَ تَعَجَّلتَهُ...» [1]: بدی را به تأخیر انداز، زیرا هر زمان که بخواهی به سوی آن می توانی شتافت!!

 

خدایا، توفیق بده که «از فردا» گفتنامون برای بدیها باشه، نه خوبیها...

 

#حدیث_کده

___________________

[1] نهج البلاغه، نامه 31.

۳ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۰۰ ، ۱۵:۵۰
محمد هادی بیات
چهارشنبه, ۱۷ آذر ۱۴۰۰، ۰۹:۱۱ ب.ظ

حرف مردم!!

این ضرب المثل رو حتما شنیدید که میگه: «در دروازه رو میشه بست، اما در دهان مردم رو نه!»

 

راوی میاد پیش امام صادق (علیه السلام) و میگه: «یابن رسول الله! مردم ما را به گناهان و کارهای زشت نسبت می دهند، طوری که ناراحت می شویم :(

امام فرمودند: «ای علقمه! انسان رضایت همه مردم را نمی تواند به دست آورد و جلوی زبان آنها را نمی توان گرفت!

چگونه سالم می مانید از چیزی که پیامبران و اوصیاء از آن سالم نماندند؟!

آیا به «یوسف» نسبت ندادند که او تصمیم به زنا گرفت؟!

آیا دربارۀ «ایّوب» نگفتند که به خاطر گناهانش مبتلا به آن مصائب گشت؟!

... آیا در حق «مریم» بنت عمران نگفتند که او از مرد نجاری به نام یوسف باردار شده است؟!

آیا به «پیامبر ما» نسبت ندادند که او شاعر است، دیوانه است؟! آیا نگفتند که عاشق همسرِ «زید بن حارثه» بوده و همیشه در فکرش بوده تا او را به همسری خود در آورده است؟!!

 

«...یَا عَلْقَمَةُ! إِنَّ رِضَا النَّاسِ‏ لَا یُمْلَکُ‏ وَ أَلْسِنَتَهُمْ لَا تُضْبَطُ وَ کَیْفَ تَسْلَمُونَ مِمَّا لَمْ یَسْلَمْ مِنْهُ أَنْبِیَاءُ اللَّهِ وَ رُسُلُهُ وَ حُجَجُ اللَّهِ (علیهم السلام)؟!...» [1].

بیاین ما جزء این مردم نباشیم...

#حدیث_کده

____________________

[1] امالی شیخ صدوق، ص 103.

۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۰۰ ، ۲۱:۱۱
محمد هادی بیات
سه شنبه, ۹ آذر ۱۴۰۰، ۰۶:۱۵ ق.ظ

برای آخرت

گاهی اصلا نباید هیچ توضیحی داد!

گاهی فقط باید خواند و فکر کرد!!

فقط باید گفت و سکوت کرد!!!

فقط باید شنید و تأمّل کرد!!!!

...

از امیر دلها، علی (علیه السلام) چنین روایت شده:

«...وَاعلَم أنَّکَ إنّما خُلقتَ لِلآخِرةِ لا لِلدُّنیا...» [1]

و بدان که قطعا تو فقط برای آخرت آفریده شده ای، نه برای دنیا!

 

#حدیث_کده

___________________

[1] فرازی از نامه بسیار زیبای 31 نهج البلاغه.

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۰۰ ، ۰۶:۱۵
محمد هادی بیات
دوشنبه, ۸ آذر ۱۴۰۰، ۰۶:۲۲ ق.ظ

پشت پرده ی زهد، در فرمایشات امام سجاد

کسی که در آثار امام سجاد (علیه السلام) مطالعه کرده باشد، می بیند از جمله چیزهایی که امام سجاد خیلی روی آن تکیه می کرده اند، یکی مسئله «زهد» است...، ترغیب می کند مردم را به زهد.

زهد یعنی چه؟ یعنی بی رغبتی به دنیا.

این ممکن است برای خیلی ها این فکر [غلط] را پیش بیاورد... که امام سجاد بعد از آنکه ماجرای کربلا پیش آمد، دیگر رفتند در خانه و خودشان زهد و بی رغبتی به دنیا و بی اعتنایی به جلوه های دنیا را پیشه کردند؛ به مردم هم گفتند بروید دنبال کارتان؛ بروید نمازتان را بخوانید، بروید عبادتتان را بکنید؛ بروید در خانه تان بنشینید و کاری به این کارها نداشته باشید.

بعضی، از این کلمات امام سجاد این برداشت را کرده اند؛ ولی این نه فقط غلط است، بلکه توهین به امام است!... [گویا] امام سجاد اول بنا نداشتند زهد پیشه کنند [اما] بعد که دیدند سُمبه ی دستگاه خیلی پر زور است، دیدند سر نیزه شان خیلی تیز است، دیدند که با حسین بن علی آن جوری [رفتار] کردند، این بود که ناگهان فکر کردند که دیگر نمی شود کاری کرد، بروید در خانه تان بنشینید، بروید حرف نزنید، بروید زهد کنید، بروید نماز بخوانید؛ برداشتشان کَأنّه این جوری است و این نسبت به امام خیلی توهین و خیلی غلط است.

 

قضیه این نیست؛ زهدی که در کلام امام سجاد هست، یک موضوع بسیار دقیق و حکیمانه ای است. عرض کردم دستگاه خلافت برای صید مردم دو وسیله داشت: یک وسیله به دست شمشیر و تازیانه، یک وسیله به دست کیسه های طلا و نقره...، مردم هم یا ترسو بودند که از مرگ می ترسیدند... یا مردمی بودند که به پول خیلی علاقه داشتند و دلشان در هوای دِرهَم و دینار بود...، خیلی ساده و راحت؛ اما رشتۀ هر دو گروه به یک جا می رسید؛ آن چه بود؟ دلبستگی به دنیا. دلبستگی به دنیا بود که مردم را از تازیانه می ترساند و به بَدره ی طلا و نقره مشتاق می کرد. اگر مردم به دنیا علاقه نداشتند و نسبت به دنیا مثل بچه ی کوچکی نبودند که دو دستی به مادر می چسبد، چرا باید از تازیانه ی حَجّاج یا از شمشیر حجّاج بترسد؟... چرا بایستی به بَدره های زر و کیسه های طلا و نقره ی حجّاج... یا دیگران این قدر علاقه مند باشند؟ علتش دنیا پرستی بود.

 

مردم تدریجا دنیا پرست شده بودند و حاضر بودند این دنیا را به هر قیمتی به دست بیاورند، ولو آن قیمت، قیمت از دست دادن وجدانشان و شرافتشان و دینشان و همه چیزشان [باشد]؛

... امام سجاد این مردم را به زهد و بی رغبتی به دنیا دعوت می کند؛ یعنی چه؟ یعنی ای انسانهای غافل و ای مردم بی خبر! دنیا آنقدر [ارزش] ندارد که انسان به خاطر آن، دین را و شرف را و وجدان را [دور] بریزد؛ این خانه ی پَست آن قدر پایدار نیست که برای خاطر آن... از وظیفه اسلامی و وجدانی ات روگردان بشوی، این دنیا اینقدر قیمت ندارد. [لذا امام] مردم را به زهد وادار می کند...

برشی از کتاب «حماسۀ امام سجاد علیه السلام»، مقام معظم رهبری، ص 110 - 112.

#برش_کده

۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۰۰ ، ۰۶:۲۲
محمد هادی بیات
پنجشنبه, ۲۹ مهر ۱۴۰۰، ۰۶:۳۰ ق.ظ

آخه فقط 50 روزه که...

بعد از یک ماه از آغاز سال تحصیلی،

قرار بود از طلبه های پایه اوّل، امتحان شفاهی بگیره.

خیلی استرس امتحان داشتن و مدام ازش سؤال می پرسیدن که: استاد امتحان سخته؟! استاد چطوری امتحان می گیرید؟ استاد...

تک به تک وارد اتاق می شدن و 10 تا 15 دقیقه ای امتحان طول می کشید.

برای اینکه استرس بچه ها کم بشه و راحت تر بتونن جواب بدن، اوّل که وارد می شدن یه قدری باهاشون صحبت می کرد؛ از اوضاع و احوال، از اینکه دلشون برای خانواده تنگ شده یا نه؟ روابطشون با دوست و رفیقهای جدیدشون خوبه یا نه؟ درسها براشون سخته یا راحت؟ حسّ و حال مطالعه و مباحثه دارن یا نه؟ و...

...

یکی دو سالی از بقیه بچه ها بزرگتر بود و البته قیافه جا افتاده تری هم داشت؛ از نوجوانی در اومده بود و برای خودش جوانی شده بود.

از جنوب کشور اومده بود «مشهد» و تو این یک ماه، فرصتی دست نداده بود که سری به خانواده اش بزنه.

...

ـ دلت برای خانواده ات تنگ شده؟

(در حالیکه توقع داشت جواب بده: نه خیلی...)

گفت: آره، خیلی! مخصوصا برای مادرم. آخه فقط 50 روزه که از دنیا رفته...

و چشمانی که می رفت به اشک بنشینه...

و جوانی که بدون بدرقۀ مادرانه، راهی دیار غربت شده بود...

...

یاد روزی افتاد که خودش می خواست وارد حوزه بشه!

مادرش رفته بود «کربلا»؛

وقتی که از پدر خداحافظی می کنه و با چمدون از خونه خارج میشه، جای خالی مادر رو خوب حسّ میکنه و قطره اشکی ناخواسته بر گونه اش جاری می شه...

اما این کجا و آن کجا!؟

 

#خاطره_کده

#طلبه_کده

۰ نظر موافقین ۹ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۰۰ ، ۰۶:۳۰
محمد هادی بیات
شنبه, ۲۴ مهر ۱۴۰۰، ۰۴:۰۳ ب.ظ

نگاه تاریخی صِرف به دین!

نگاهِ صرفِ تاریخی به دین، یکی از عوامل پر رنگ شدن تعصّبات مذهبی و گسترش فرقه گرایی است. در این نگاه، مصادیقِ حقّ و باطل به زمان صدر اسلام منحصر می شود و تطبیق پذیر بر مصادیق امروز آنها نیست. بر این اساس، مبارزۀ حق و باطل در روزگار کنونی، به اختلاف های تاریخی و فرقه ای منحصر می شود و مسلمانان اهل سنّت، از آن جهت که نگاهی متفاوت به وقایعِ صدر اسلام دارند، به عنوان دشمن اصلی شیعه معرفی می شوند.

 

به دیگر سخن، در این نگاه، مخالفان ولایت در زمان حاضر فقط مسلمانان سنی مذهبی هستند که به موضوع امامت اهل بیت (علیهم السلام) اعتقادی ندارند؛ اما سلطه گران مستکبر و صهیونیستِ بین الملل با همۀ جنایت هایشان [علیه اسلام و تشیّع]، دشمن ولایت به حساب نمی آیند؛ زیرا آنها هیچ اظهار نظری دربارۀ مباحث تاریخی صدر اسلام ندارند و به قضاوت دربارۀ خلفا نمی پردازند...

 

بر این اساس، شیعیانی پیدا می شوند که حاضرند در پرتوی حمایت هر ظالم و جنایت کاری قرار گیرند و از این فرصت، برای مناظره و مخاصمه با اهل سنت استفاده کنند. در این نگاه، طاغوت های زمان از آنجا که نسبت به عقاید شیعه و سنی ساکت اند، دشمن مذهبی به حساب نمی آیند، بلکه باید برای غلبه بر اهل سنّت با آنها دستِ دوستی داد!

بُرشی از کتاب «جریان افراط گرای شیعی»، مهدی مسائلی، ص 36 و 37.

#برش_کده

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۰۰ ، ۱۶:۰۳
محمد هادی بیات
چهارشنبه, ۷ مهر ۱۴۰۰، ۰۶:۰۰ ب.ظ

حداقل ادبیات عربی در حوزه، چرا؟ چگونه؟

بسم الله الرحمن الرحیم

 

الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین، بولایة مولانا امیر المؤمنین و الأئمة المعصومین (علیهم ­السلام).

الحمد لله الذی هدانا لهذا و ما کنا لنتهدی به لولا أن هدانا الله.

 

💠 ادبیات عربی، چرا؟

از رئیس مکتب شیعه، امام جعفر صادق(علیه­ السلام) روایت شده: «تَعَلَّمُوا الْعَرَبِیَّةَ فَإِنَّهَا کَلَامُ اللَّهِ الَّذِی تَکَلَّمَ بِهِ خَلْقَهُ[1]»:

زبان عربی را یاد بگیرید، زیرا کلام خدایی است که با آن با خلقش سخن گفته است.

«قرآن» و «روایاتِ ائمۀ اطهار» (علیهم ­السلام) دو منبع اساسی در «علوم اسلامی» ـ با همۀ گستردگی ـ آن است.

طبیعی است، اگر کسی می­خواهد در حیطۀ علوم اسلامی فعالیتی داشته باشد، می بایست با قرآن و روایات مأنوس باشد؛ و از آنجا که زبان این دو منبع عظیمِ اسلامی «عربی» است، باید ابتدا با «ادبیّات عربی» آشنا باشد.

پس هدف؛ فهم و اجرای نظر اسلام در همۀ ابعاد زندگی بشر است که لازمه و مقدمۀ آن فهم دقیق زبان آن یعنی زبان عربی است.

بنابراین، نگاه ما به زبان عربی، نگاه به علمی ابزاری است که بناست در خدمت فهم آخرین کتاب آسمانی و فرمایشات مفسرین الهی آن قرار بگیرد.

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۰۰ ، ۱۸:۰۰
محمد هادی بیات
پنجشنبه, ۲۵ شهریور ۱۴۰۰، ۰۶:۱۸ ق.ظ

تیر بارون!

وقتی بخوان کسی رو «تیر بارون» کنن، نمی رن یک کیلومتر دور تر بذارنش و بگن شلیک!! چون ممکنه نتونن از این فاصله بهش شلیک کنن و به هدفشون نرسن! برای همین از یه فاصلۀ بسیار نزدیک شلیک می کنن، تا مطمئن بشن که کشته می شه.

امیرالمؤمنین (علیه السلام)، در خصوص دسیسه های شیطان، به جان شریف خودشان سوگند خورده و می فرمایند:

«فَلَعَمْرِی لَقَدْ فَوَّقَ لَکُمْ سَهْمَ الْوَعِیدِ وَ أَغْرَقَ‏ إِلَیْکُمْ بِالنَّزْعِ‏ الشَّدِیدِ وَ رَمَاکُمْ‏ مِنْ‏ مَکَانٍ‏ قَرِیبٍ‏» [1]:

پس به جان خودم سوگند که ـ شیطان ـ تیر شرّ (گمراه ساختن) را برای شمه به زِه کمان نهاده و آن را به طرف شما سخت کشیده و از نزدیک به شما تیر انداخته (تا تیرش به خطا نرود).

 

هر کلیکی که در اینترنت می کنیم، هر پُستی که تو فضای مجازی می بینیم و هر اتفاقی که برامون می افته، ممکنه یکی از همین تیرهایی باشه شیطان با قدرت بسیار و از فاصلۀ به شدّت نزدیک به سمت ما رها کرده که اگر پامون بلغزه خیییییییلی صدمه خواهیم دید، طوری که شاید به این سادگی ها نشه جبران کرد...

#حدیث_کده

_____________________

[1] نهج البلاغه، خطبه قاصعه (192).

۱ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۰۰ ، ۰۶:۱۸
محمد هادی بیات
پنجشنبه, ۱۴ مرداد ۱۴۰۰، ۰۹:۱۷ ب.ظ

فقط همین یکبار!!!

اگه ما تجربۀ انجام یک کار بد و زشت رو نداشته باشیم (مثلا تاحالا سمت مواد مخدّر نرفته باشیم، تا حالا دزدی نکرده باشیم و سر کسی کلاه نذاشته باشیم و کارهای خیلی بدتر از اینها)؛ بعد یه نفر از ما بخواد که فقط یکبار، (تأکید می کنم: فقطِ فقط یکبار) این کار رو انجام بدیم، آیا حرفش رو قبول می کنیم؟؟!

قطعا نه!

چرا؟

چون ممکنه همون یکبار هم، اثرات بسیار بسیار بدی روی جسم و روح ما بذاره که هیچوقت نشه جبرانش کرد.

شاید همون یکبار باعث بشه که از اون کار بد خوشمون بیاد و مزۀ نداشته اش بره زیر زبونمون و دیگه به این سادگی نتونیم ترکش کنیم.

...

از معصوم (علیه السلام) روایت شده: «الشَّرَةُ رَأْسُ‏ کُلِ‏ شَرٍّ» [1].

یک دنیا حرف توی همین روایت کوچیک هست...

منتها قبل از توضیح روایت، توجّهتون رو به این مسئلۀ «صَرفی» جلب می کنم:

یکی از انواع «مصدر» در زبان عربی، «مصدر مَرَّة» است که دلالت بر یکبار انجام شدن کار می کنه و یکی از اوزان اون «فَعلَة» هست، مثل: «نَظرَة» (یکبار نگاه کردن)، «ضَربَة» (یک ضربه).

 

کلمۀ «الشَّرّة» در روایت مذکور از مادۀ «ش ر ر» به معنای «بدی»؛ مصدر مرّة است.

بنابراین، معنای روایت اینطور میشه: «یکبار بدی کردن، رأس و ریشۀ تمام بدی هاست».

 

به گناهانی که دیگه برات عادی شده و خیلی از ارتکابشون اذیت نمیشی یه نگاه بنداز!

چی شد که برات عادی شد؟

غیر از اینه که هر بار انجامش دادی با خودت گفتی «همین یه بار»؟

حالا به جایی رسیده که دیگه از ارتکابش خیلی احساس گناه نمی کنی!

دفعۀ اولی که این گناه رو کردی همین حس رو داشتی؟! یا حالت خیلی فرق می کرد؟!

یاد اون ضرب المثل معروف افتادم که میگه: «قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود».

کاش می شد هیچ وقت مرتکب هیچ گناهی نمی شدیم.

 

راستی، یادتونه که همۀ ما یه روزی «معصوم» بودیم؟!

هنوز مکلَّف نبودیم و هییییچ گناهی در پروندۀ اعمالمون نبود!!

پاکِ پاکِ پاک بودیم.

اون «عصمت» رو ما با «اولین گناهمون» از دست دادیم و دیگه هیچ وقت نمی تونیم به دستش بیاریم!!

«اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ‏ الذُّنُوبَ‏ الَّتِی‏ تَهْتِکُ‏ الْعِصَم‏» [2].

 

#حدیث_کده

___________________

[1]: عیون الحکم و المواعظ، ص45.

[2]: مصباح المتهجّد، ج2، ص844، دعای کمیل.

۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۰۰ ، ۲۱:۱۷
محمد هادی بیات
محمدهادی بیات