باشه بعداً !!
تا حالا چقدر تو زندگیت اتفاق افتاده که تصمیم به انجام کارهای خوبی گرفتی، امّا به هر دلیلی به خودت گفتی: «حالا باشه بعدا»؟! و اینقدر به تأخیر انداختی که کُلّا فراموش کردی همچنین تصمیمی داشتی و اصلا انگار شتر دیدی ندیدی!!
امّا چقدر پیش اومده که وقتی زمینه و فرصت گناه یا کار بیهوده ای پیش اومده با خودمون بگیم: «حالا باشه بعدا»؟!
چقدر شده که اینقدر گناه یا کارهای کم ارزش رو پشت گوش بندازیم تا اصلا از یادمون بره؟!؟
برای «خوبیها»، تا تنور داغه باید نون رو چسبوند، اما برای «بدیها» باید پشت گوش انداخت! چون فرصتهای خوب زودگذره، اما فرصتهای بد به سادگی به دست میاد.
از امیرالمؤمنین(علیه السلام) روایت شده: «...أخِّرِ الشَّرَّ فَإنَّکَ إذا شِئتَ تَعَجَّلتَهُ...» [1]: بدی را به تأخیر انداز، زیرا هر زمان که بخواهی به سوی آن می توانی شتافت!!
خدایا، توفیق بده که «از فردا» گفتنامون برای بدیها باشه، نه خوبیها...
#حدیث_کده
___________________
[1] نهج البلاغه، نامه 31.
خیلی وقتا دلیلش اینه که کار خوب سختتره، یا لذت اون کار بد زودتر به دنبالش میاد. ما هم تمایل داریم به انجام کار آسون و سریعتر به نتیجه (یا لذت) رسیدن.
این حدیث خیلی جالب بود، مستقیم نگفته کار بد رو انجام نده! بلکه داره به همون جملهای که شما هم گفتین اشاره میکنه که فرصتهای بد به سادگی به دست میان. پس قدر فرصتهای خوب که زودگذرن رو بدونیم.
حالا به نظرم این فرصت خوب و بد میتونه معنای گستردهتری هم داشته باشه و کار بد الزاما گناه نیست. همین که من زمانی رو که انرژی بیشتری دارم صرف کاری مثل وبگردی میکنم میتونه یه مصداقش باشه! در حالی که وقتی خسته باشم هم میتونم بیام سراغش ولی وقتی خستهم دیگه نمیتونم مثلا درسم رو بخونم...
خودم نتیجه گرفتم که باید برگردم سر کارم :))