محمد هادی بیات

بی دستِ کربلا، دستِ مرا بگیر...

۸ مطلب در آذر ۱۴۰۱ ثبت شده است

دوشنبه, ۲۸ آذر ۱۴۰۱، ۰۲:۳۰ ب.ظ

آقای لاجوردی ما را شکنجه کرد!

به مناسبت 29 آذر، سالروز فوت آیت الله منتظری...

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آقای طاهر زاده (که قبل از انقلاب از اعضای مجاهدین خلق بود و بعد در کمیته خدمت می کرد) می گوید:

«با "لاجوردی" [رئیس زندان و دادستان تهران] از قبل [انقلاب] هم سلول بودیم و همدیگر را خوب می شناختیم. در میان [اعضای سابق] مجاهدین، غیر از من فکر نمی کنم کسی را قبول داشتند، حالا چه دلیلی داشت؟ نمی دانم، ولی می دانم که آدم باهوشی بود.

ایشان آمد و به من گفت: «چطوری داداش؟»

گفتم: «خوبم، تو چطوری؟ داری جلّادی می کنی؟»

قاه قاه خندید و گفت: «بیا می خواهم نشانت بدهم که دارم چه می کنم».

همینطور که به طرف دفترش در طبقۀ 2 یا 3 [زندان اوین] می رفتیم، چندتا دختر آمدند. صدایشان زد و گفت بیایید. آمدند جلو.

از آنها پرسید: «در اینجا کسی شما را شکنجه کرد؟»

هیچ یادم نمی رود. یکی از دختر ها که مشخص بود او را نمی شناخت، گفت: «بله. آقای لاجوردی ما را شکنجه کرد».

لاجوردی به من اشاره کرد و گفت: «این آقا را آورده ایم که لاجوردی هر کاری کرده، تنبیهش کند. حالا بگویید چه شکایتی دارید؟».

آنها حرف هایی زدند و بعد آقای لاجوردی به یکی از پاسدارها گفت آنها را ببرد [1].

 

حالا شما حساب کنید؛ یک چنین اخبار و گزارشاتی به آیت الله منتظری می رسید و ایشان هم بر مبنای آنها نظام و انقلاب را محکوم می کرد و هنوز هم هستند کسانی که بر مبنای سخنان او نظام را محکوم می کنند!

...

سید مهدی هاشمی [برادر داماد آیت الله منتظری که به جرائم متعددی مثل قتل و همکاری با ساواک و نگهداری اسناد طبقه بندی شده و و و در زندان بود] روی همین مسئله تکیه می کند و خطاب به ایشان می نویسد:

«همان تصوّر خامی که قبل از بازداشت بر ما ها سایه افکنده بود که حضرتعالی تا آخرین لحظه از این طیف حمایت خواهید فرمود، در ایّام بازداشت و بازجویی نیز همواره تسلّی دهندۀ بسیاری از متهمین بوده است و به همین دلیل در تلفن ها و ملاقات ها به بستگانشان القاء کرده اند که افراد تحت وحشیانه ترین شکنجه ها قرار گرفته اند، تا بلکه حضرتعالی و روح لطیف و حسّاس شما را در جهت حمایت از خود تحریک نمایند، ولی مطمئن باشید واقعیّت بر خلاف این است» [2].

...

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] ویژه نامه رمز عبور1، ص82، به نقل از «در لباس مرجعیت»، ص139.

[2] رنجنامه، ص62.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۰۱ ، ۱۴:۳۰
محمد هادی بیات
دوشنبه, ۲۸ آذر ۱۴۰۱، ۱۱:۳۴ ق.ظ

ترگل

یکی از بهترین و کاربردی ترین کتابهایی که در زمینۀ «حجاب» نوشته شده، مخصوصا برای نسل جوان و دختر خانم هایی که در مقابل حجاب موضع منفی دارند!

از معدود کتابهاییه که دلت میخواد همه جاشو ماژیک بکشی، از بس که خوندنیه.

واقعا سخته که بخوام بُرشی از این کتاب زیبا رو اینجا قرار بدم؛ امّا بخش هایی اش رو تقدیم می کنم:

در این صد سال اخیر، به افکار عمومی ما تلقین می کنند که اگر می خواهید پیشرفت کنید، باید شبیهِ غربی ها باشید؛ راه پیشرفت، تقلید از ظواهر غربی هاست؛ برهنه شوید؛ فلان طور لباس بپوشید و...

...

از پیشرفت علمی ما جلوگیری می کنند،

از پیشرفت اقتصادی ما جلوگیری می کنند،

از پیشرفت پزشکی ما جلوگیری می کنند،

از پیشرفت نظامی ما جلوگیری می کنند؛

تحریم می کنند، حتّی جلوی واردات دارو را می گیرند ولی هزاران دقیقه فیلم مستهجن جنسی را رایگان به اینترنت ما تزریق می کند...

چرا؟

اینگونه فهمانده اند که هرکه ظاهر او بیشتر مثل غربی ها باشد، با کلاس تر است!

...

این طور نبوده است که زن با کاستن پوشش خود در میدان های علمی، سیاسی و اجتماعی پیشرفت کند، نه! اتّفاقا زن با کاستن پوشش خود به صنعت مدلینگ و تبلیغات و فروشندگی و این کارها درگیر شد. زن در غرب، وسیله ای شده برای فروش کالا.

هرچیزی را بخواهند بفروشند؛ آن را با عکس نیمه لخت از زنان، تبیلغ می کنند. اهانتی از این سنگین تر؟

...

آنان معتقدند که زن بدون نمایش زیبایی های خود ارزشی ندارد؛ باید خودش را بیاراید و بنمایاند تا مردها او را بپسندند، این بزرگترین اهانت به زن است.

در ایران باستان، زنان اشراف همه پوشیده بودند؛ ولی زنان طبقات پایین و زنانی که جایگاه اجتماعی نداشتند، بدون پوشش کامل در جامعه حضور پیدا می کردند.

... عقل می گوید هرچیزی، هرچه ارزشمند تر باشد، باید محفوظ تر بماند؛

... [اسلام این ارزش را برای همه زنان قائل است] اسلام این تبعیض را کنار گذاشت و گفت پوشیدگی برای همه ی زنان است. همه باید از این کرامت برخوردار باشند. این تکریم فقط متعلّق به اشراف نیست.

... تا همین یک قرن پیش در غرب، زنان هیچگونه جایگاه اجتماعی نداشتند، مثلا نمی توانستند مالک اموال خودشان باشند، اموالشان در اختیار شوهرانشان بود... ولی سیزده قرن پیش، اسلام حقوق زنان را به رسمیت شناخت و از حق مالکیت دفعا کرد...

.. اگر انسان شیطان صفتی بخواهد زنی را طعمه ی خود کند، انتخاب نخست او خانمی است که خودش را عفیفانه پوشانده یا خانمی که خودش را هزار مدل آراسته و به نمایش گذاشته؟

بسیاری از روابط جنسی نامشروع در ایران خودمان، نتیجه ی همین دوستی های دختر پسری است. آیا این دوستی ها سوغات فرهنگ غرب است یا فرهنگ اسلام؟

 

برشی از کتاب بسیار خواندنی «ترگل»، صفحات 63 و 41 و 34 و 35

#برش_کده

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۲۸ آذر ۰۱ ، ۱۱:۳۴
محمد هادی بیات
جمعه, ۲۵ آذر ۱۴۰۱، ۰۱:۰۳ ب.ظ

نمی خوای تمومش کنی؟!

گفتم: «خوبه که این چیزا رو می دونی و بازم...؛ البته همتون همینجوری هستین. نمی خوای تمومش کنی؟ نمی خوای قبول کنی که اشتباه کردین؟»

گفت: «نمی دونم! بقیّه رو نمیدونم، امّا خودمو میگم: سخته به کسی که پاهاش تاول زده و راه زیادی اومده بگی مسیرتو اشتباه اومدی و باید برگردی».

...

برشی از کتاب «کف خیابون2»، ص123

#برش_کده

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۵ آذر ۰۱ ، ۱۳:۰۳
محمد هادی بیات
سه شنبه, ۲۲ آذر ۱۴۰۱، ۰۱:۰۳ ب.ظ

امسال نمی خواین برین؟

ـ سلام هادی آقا.

+ علیک سلام سیّد جان.

ـ «نگین شکسته» رفتین؟

(تئاتری فاخر در ایّام فاطمیه)

+ امسال نه، قبلا رفتم.

ـ امسال نمی خواین برین؟

+ شاید با خانواده رفتیم.

ـ اگه خواستین برین بگین تا براتون بلیط هماهنگ کنم.

+ نه نیازی نیست، خودم می تونم.

ـ چون امسال بنده از خادمین اونجا هستم!

+ خدا قبول کنه. متشکرم.

...

...

...

#خاطره_کده

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۰۱ ، ۱۳:۰۳
محمد هادی بیات
يكشنبه, ۲۰ آذر ۱۴۰۱، ۰۱:۲۶ ب.ظ

لطفا جای خالی را...

دوران مدرسه یه سؤالاتی تو امتحانات میومد که بهش می گفتیم «جاخالی».

میگفت: لطفا جای خالی را با کلمۀ مناسب پر کنید.

تو این سؤال، یه درس خیلی جالب نهفته است!

...

از ما دوتا کار می خواد انجام بدیم:

اوّلا: جای خالی رو پر کنیم.

ثانیا: او چیزی که داریم باهاش جای خالی رو پر می کنیم «مناسب» باشه!

باید درست پر کنی. هر پر کردنی فایده نداره.

...

خدایا، کمک کن جاهای خالی زندگی رو درست پیدا کنیم و خوب پُرشون کنیم.

خدایا، کمک کن وقتمون رو صرف کاری کنیم که جاش خالی بوده و کسی به خوبی ما از پَس پُر کردنش بر نمیومده!

#دل_کده

۲ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۰۱ ، ۱۳:۲۶
محمد هادی بیات
شنبه, ۱۹ آذر ۱۴۰۱، ۰۳:۵۲ ب.ظ

می فهمی دخترم؟

ـ بیست سال قبل توی یه کنفرانس یه سخنرانی داشتم. اون روز، بعد از تموم شدن حرفای من، حضّار همین قدر با شور و حرارت برای من دست زدن و تشویق کردن...

ـ خیلی خوبه.

ـ امّا اون روز من دقیقا برعکسِ حرفایی رو که امروز «هروه» زد ثابت کرده بودم...

ـ ...

ـ بیست سال با تئوریام کنفرانس دادم و برام دست زدن... و امروز هروه خلاف اون حرفا رو ثابت می کنه و براش همون قدر دست می زنن...

ـ ...

ـ «حضّار» کارشون دست زدنه... این تویی که باید بدون زندگیت رو داری وقف چی می کنی...

ـ ...

ـ می فهمی دخترم؟... این مهم ترین درس زندگی من بود.

ـ ...

برشی از کتاب «خاطرات سفیر»، ص162

وبلاگ نوشته های جذّاب یه دانشجوی فرنگ رفته.

خوندن این کتاب رو به همۀ نوجَوون ها و جَوون های مملکتم پیشنهاد می کنم، مخصوصا «دخترخانم ها».

فوائد خوندن این کتاب واقعا یکی دوتا نیست. خودتون بخونید، متوجّه می شین :)

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۰۱ ، ۱۵:۵۲
محمد هادی بیات
پنجشنبه, ۱۷ آذر ۱۴۰۱، ۰۹:۴۷ ق.ظ

به بهانه روز جُوییدن دانش

⬛️ شهادت حضرت صدیقۀ طاهرا (سلام الله علیها) رو تسلیت عرض می کنم.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

این مطلب رو دیروز در کانال شخصی منتشر کردم و با تأخیر در اینجا هم منتشر می کنم:

 

🔸 خب، امروز (16 آذر) روز «دانشجو» هست.
🔻 روز کسانی که جویای دانشن و سر از پا نمیشناسن که از هر جایی پیداش کنن!

⁉️ فقط نمیدونم (خیلیهاشون) کِی و کجا دنبالشن؟!

 

▫️ مثلا دیروز و امروز یکی از اساتید با یک ربع تأخیر اومد سر کلاس.
▫️ و تو اون یک ربع دست هیچ کسی کتاب ندیدم!

▪️ یا داشتن با هم حرف می زدن (مدیونید فکر کنید حرفای بیخود می زدن!)
▪️ یا سرشون تو گوشی بود (مدیونید فکر کنید تو مجازی پرسه می زدن!).
▪️ و یا تو افق محو شده بودن (و مدیونید فکر کنید...).

 

💠 حضرت آقا میگن:
«جوانان، پیران، مردان، زنان، شهری ها، روستایی ها و هر کسی که با کتاب می تواند ارتباط بر قرار کند، باید کتاب را در جیبش داشته باشد و تا یک جا بیکار نشست، مثل اتوبوس، تاکسی، مطب پزشک، اداره، درِ دکان، وقتی مشتری نیست، در خانه به هنگام اوقات فراغت، کتاب را در بیاورد و بخواند...
بنده خودم دوره های 20 و چند جلدی کتاب ها را در همین فاصله های ده دقیقه، بیست دقیقه، یک ربع ساعت خوانده ام!...»

(من و کتاب، ص93)

 

خب، باید بگم «آقاجان!» چه توقّعاتی دارید شما!
وضع دانشجوها و طلبه ها اینه!
از غیر محصّلین و کاسب بازار و خانم خونه دار چه توقّعی دارید!!

البته توقّعتون کاملا بجاست!
ما خیلی پَرت تشریف داریم.

🌺 «دانش جو»؛ روزت مبارک.

#دل_کده

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۰۱ ، ۰۹:۴۷
محمد هادی بیات
يكشنبه, ۱۳ آذر ۱۴۰۱، ۰۳:۱۸ ب.ظ

فصل های دوست داشتنی

تو خیابون وایستاده بودم؛

درختچه ای در نزدیکیم، بد جوری به خودش می لرزید!

نه تنها برگهاش در حال ریختن بود، بلکه شاخه های ریزش هم به زمین می افتاد!

تند و تند!

اینجوری اش رو ندیده بودم.

انگار که یکدفعه سردش شده باشه و...

 

پاییز و زمستون عجب فصلهای عجیب و دوست داشتنی ای هستن.

خیلی زود شب میشه و دیر صبح.

به قول بنده خدا: الآن یه جوریه که 10 شب وقتی به ساعت نگاه می کنی هنوز 7 شبه :)

شبم که مایۀ آرامشه!

...

 

لحظات احتضار طبیعت و جون دادنش رو به چشم میشه دید و بخوای و نخوای یاد «مرگ» هم میفتی.

هوا هم که گرفتگی خاصّ خودش رو داره.

 

اگه کسی شب زود خوابیده باشه، نمی تونه اصلا سحر پا نشه!

اگه کسی هم دیر خوابیده باشه، راحت می تونه نماز صبحش رو داخل وقت بخونه!

این ایّام قضا کردن نماز صبح خودش هنری لازم داره!

 

خانم های شل حجاب و بد حجاب هم از زور سرما هم که شده یه مقدار بیشتر خودشون رو می پوشونن و به امنیت روانی جامعه آسیب کمتری وارد می کنن. خدا خیرشون بده.

 

کلاّ پاییز و زمستون، چند هیچ از بهار و تابستون جلو اَن :)

 

#دل_کده

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۰۱ ، ۱۵:۱۸
محمد هادی بیات
محمد هادی بیات