محمد هادی بیات

بی دستِ کربلا، دستِ مرا بگیر...

۱۵ مطلب با موضوع «برش کده» ثبت شده است

آن وقت ها نمی دانستم نباید هیچ مسئله ای را به حال خودش رها کرد. هیچ مسئله ای خود به خود حل نمی شود.

باید با مسئله کلنجار رفت. باید خسته اش کرد. هیچ تغییری اوّل به چشم نمی آید، ولی بعدتر، زمانی که نشانیِ همیشگی می روی تا دوستی را ببینی، عمارت ها و کوچه ها و سنگفرش های جدید به تو می گویند که راه را اشتباه آمده ای...

برشی از کتاب «ارتداد»، ص19.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۰۱ ، ۱۱:۳۶
محمد هادی بیات
چهارشنبه, ۷ دی ۱۴۰۱، ۰۷:۳۵ ق.ظ

عذری برای علمای مذاهب نیست!!!

حدیث «ثقلین» [1] متواتر بین‏ جمیع‏ مسلمین‏ است‏ و [در] کتب اهل سنت از «صحاح ششگانه» تا کتب دیگر آنان، با الفاظ مختلفه و موارد مکرره از پیغمبر اکرم (صلى اللَّه علیه و آله) به طور متواتر نقل شده است. و این حدیث شریف حجت قاطع است بر جمیع بشر به ویژه مسلمانان مذاهب مختلف؛ و باید همه مسلمانان که حجت بر آنان تمام است جوابگوى آن باشند؛ و اگر عذرى براى جاهلان بی خبر باشد براى علماى مذاهب نیست.

... خودخواهان و طاغوتیان، قرآن کریم را وسیله ‏اى کردند براى حکومت هاى ضد قرآنى؛ و مفسران حقیقى قرآن و آشنایان به حقایق را که سراسر قرآن را از پیامبر اکرم (صلى اللَّه علیه و آله) دریافت کرده بودند و نداى «إِنّى تارکٌ فیکُمُ الثقلین» در گوششان بود با بهانه ‏هاى مختلف و توطئه‏ هاى از پیش تهیه شده، آنان را عقب زده و با قرآن، در حقیقت قرآن را... از صحنه خارج کردند؛ و بر حکومت عدل الهى ـ که یکى از آرمانهاى این کتاب مقدس بوده و هست- خط بطلان کشیدند و انحراف از دین خدا و کتاب و سنت الهى را پایه گذارى کردند، تا کار به جایى رسید که قلم از شرح آن شرمسار است [2].

#برش_کده

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] « إِنِّی‏ تَارِکٌ‏ فِیکُمُ‏ الثَّقَلَیْنِ‏ کِتَابَ‏ اللَّهِ‏ وَ عِتْرَتِی‏ أَهْلَ بَیْتِی [مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِی أَبَداً] وَ لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْض»؛ همانا من دو چیز گرانبها در میان شما نهادم: کتاب خدا و عترتم، که اهل بیتم هستند. تا زمانیکه به ایندو تمسّک کنید هرگز پس از من گمراه نمی شوید. و این دو از هم جدا نمیشوند تا اینکه [روز قیامت] در حوض بر من وارد شوند.

[2] وصیتنامه الهی سیاسی امام خمینی (صحیفه نور، ج21، ص394)

۰ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۰۱ ، ۰۷:۳۵
محمد هادی بیات
دوشنبه, ۲۸ آذر ۱۴۰۱، ۰۲:۳۰ ب.ظ

آقای لاجوردی ما را شکنجه کرد!

به مناسبت 29 آذر، سالروز فوت آیت الله منتظری...

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آقای طاهر زاده (که قبل از انقلاب از اعضای مجاهدین خلق بود و بعد در کمیته خدمت می کرد) می گوید:

«با "لاجوردی" [رئیس زندان و دادستان تهران] از قبل [انقلاب] هم سلول بودیم و همدیگر را خوب می شناختیم. در میان [اعضای سابق] مجاهدین، غیر از من فکر نمی کنم کسی را قبول داشتند، حالا چه دلیلی داشت؟ نمی دانم، ولی می دانم که آدم باهوشی بود.

ایشان آمد و به من گفت: «چطوری داداش؟»

گفتم: «خوبم، تو چطوری؟ داری جلّادی می کنی؟»

قاه قاه خندید و گفت: «بیا می خواهم نشانت بدهم که دارم چه می کنم».

همینطور که به طرف دفترش در طبقۀ 2 یا 3 [زندان اوین] می رفتیم، چندتا دختر آمدند. صدایشان زد و گفت بیایید. آمدند جلو.

از آنها پرسید: «در اینجا کسی شما را شکنجه کرد؟»

هیچ یادم نمی رود. یکی از دختر ها که مشخص بود او را نمی شناخت، گفت: «بله. آقای لاجوردی ما را شکنجه کرد».

لاجوردی به من اشاره کرد و گفت: «این آقا را آورده ایم که لاجوردی هر کاری کرده، تنبیهش کند. حالا بگویید چه شکایتی دارید؟».

آنها حرف هایی زدند و بعد آقای لاجوردی به یکی از پاسدارها گفت آنها را ببرد [1].

 

حالا شما حساب کنید؛ یک چنین اخبار و گزارشاتی به آیت الله منتظری می رسید و ایشان هم بر مبنای آنها نظام و انقلاب را محکوم می کرد و هنوز هم هستند کسانی که بر مبنای سخنان او نظام را محکوم می کنند!

...

سید مهدی هاشمی [برادر داماد آیت الله منتظری که به جرائم متعددی مثل قتل و همکاری با ساواک و نگهداری اسناد طبقه بندی شده و و و در زندان بود] روی همین مسئله تکیه می کند و خطاب به ایشان می نویسد:

«همان تصوّر خامی که قبل از بازداشت بر ما ها سایه افکنده بود که حضرتعالی تا آخرین لحظه از این طیف حمایت خواهید فرمود، در ایّام بازداشت و بازجویی نیز همواره تسلّی دهندۀ بسیاری از متهمین بوده است و به همین دلیل در تلفن ها و ملاقات ها به بستگانشان القاء کرده اند که افراد تحت وحشیانه ترین شکنجه ها قرار گرفته اند، تا بلکه حضرتعالی و روح لطیف و حسّاس شما را در جهت حمایت از خود تحریک نمایند، ولی مطمئن باشید واقعیّت بر خلاف این است» [2].

...

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] ویژه نامه رمز عبور1، ص82، به نقل از «در لباس مرجعیت»، ص139.

[2] رنجنامه، ص62.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۰۱ ، ۱۴:۳۰
محمد هادی بیات
دوشنبه, ۲۸ آذر ۱۴۰۱، ۱۱:۳۴ ق.ظ

ترگل

یکی از بهترین و کاربردی ترین کتابهایی که در زمینۀ «حجاب» نوشته شده، مخصوصا برای نسل جوان و دختر خانم هایی که در مقابل حجاب موضع منفی دارند!

از معدود کتابهاییه که دلت میخواد همه جاشو ماژیک بکشی، از بس که خوندنیه.

واقعا سخته که بخوام بُرشی از این کتاب زیبا رو اینجا قرار بدم؛ امّا بخش هایی اش رو تقدیم می کنم:

در این صد سال اخیر، به افکار عمومی ما تلقین می کنند که اگر می خواهید پیشرفت کنید، باید شبیهِ غربی ها باشید؛ راه پیشرفت، تقلید از ظواهر غربی هاست؛ برهنه شوید؛ فلان طور لباس بپوشید و...

...

از پیشرفت علمی ما جلوگیری می کنند،

از پیشرفت اقتصادی ما جلوگیری می کنند،

از پیشرفت پزشکی ما جلوگیری می کنند،

از پیشرفت نظامی ما جلوگیری می کنند؛

تحریم می کنند، حتّی جلوی واردات دارو را می گیرند ولی هزاران دقیقه فیلم مستهجن جنسی را رایگان به اینترنت ما تزریق می کند...

چرا؟

اینگونه فهمانده اند که هرکه ظاهر او بیشتر مثل غربی ها باشد، با کلاس تر است!

...

این طور نبوده است که زن با کاستن پوشش خود در میدان های علمی، سیاسی و اجتماعی پیشرفت کند، نه! اتّفاقا زن با کاستن پوشش خود به صنعت مدلینگ و تبلیغات و فروشندگی و این کارها درگیر شد. زن در غرب، وسیله ای شده برای فروش کالا.

هرچیزی را بخواهند بفروشند؛ آن را با عکس نیمه لخت از زنان، تبیلغ می کنند. اهانتی از این سنگین تر؟

...

آنان معتقدند که زن بدون نمایش زیبایی های خود ارزشی ندارد؛ باید خودش را بیاراید و بنمایاند تا مردها او را بپسندند، این بزرگترین اهانت به زن است.

در ایران باستان، زنان اشراف همه پوشیده بودند؛ ولی زنان طبقات پایین و زنانی که جایگاه اجتماعی نداشتند، بدون پوشش کامل در جامعه حضور پیدا می کردند.

... عقل می گوید هرچیزی، هرچه ارزشمند تر باشد، باید محفوظ تر بماند؛

... [اسلام این ارزش را برای همه زنان قائل است] اسلام این تبعیض را کنار گذاشت و گفت پوشیدگی برای همه ی زنان است. همه باید از این کرامت برخوردار باشند. این تکریم فقط متعلّق به اشراف نیست.

... تا همین یک قرن پیش در غرب، زنان هیچگونه جایگاه اجتماعی نداشتند، مثلا نمی توانستند مالک اموال خودشان باشند، اموالشان در اختیار شوهرانشان بود... ولی سیزده قرن پیش، اسلام حقوق زنان را به رسمیت شناخت و از حق مالکیت دفعا کرد...

.. اگر انسان شیطان صفتی بخواهد زنی را طعمه ی خود کند، انتخاب نخست او خانمی است که خودش را عفیفانه پوشانده یا خانمی که خودش را هزار مدل آراسته و به نمایش گذاشته؟

بسیاری از روابط جنسی نامشروع در ایران خودمان، نتیجه ی همین دوستی های دختر پسری است. آیا این دوستی ها سوغات فرهنگ غرب است یا فرهنگ اسلام؟

 

برشی از کتاب بسیار خواندنی «ترگل»، صفحات 63 و 41 و 34 و 35

#برش_کده

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۲۸ آذر ۰۱ ، ۱۱:۳۴
محمد هادی بیات
جمعه, ۲۵ آذر ۱۴۰۱، ۰۱:۰۳ ب.ظ

نمی خوای تمومش کنی؟!

گفتم: «خوبه که این چیزا رو می دونی و بازم...؛ البته همتون همینجوری هستین. نمی خوای تمومش کنی؟ نمی خوای قبول کنی که اشتباه کردین؟»

گفت: «نمی دونم! بقیّه رو نمیدونم، امّا خودمو میگم: سخته به کسی که پاهاش تاول زده و راه زیادی اومده بگی مسیرتو اشتباه اومدی و باید برگردی».

...

برشی از کتاب «کف خیابون2»، ص123

#برش_کده

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۵ آذر ۰۱ ، ۱۳:۰۳
محمد هادی بیات
شنبه, ۱۹ آذر ۱۴۰۱، ۰۳:۵۲ ب.ظ

می فهمی دخترم؟

ـ بیست سال قبل توی یه کنفرانس یه سخنرانی داشتم. اون روز، بعد از تموم شدن حرفای من، حضّار همین قدر با شور و حرارت برای من دست زدن و تشویق کردن...

ـ خیلی خوبه.

ـ امّا اون روز من دقیقا برعکسِ حرفایی رو که امروز «هروه» زد ثابت کرده بودم...

ـ ...

ـ بیست سال با تئوریام کنفرانس دادم و برام دست زدن... و امروز هروه خلاف اون حرفا رو ثابت می کنه و براش همون قدر دست می زنن...

ـ ...

ـ «حضّار» کارشون دست زدنه... این تویی که باید بدون زندگیت رو داری وقف چی می کنی...

ـ ...

ـ می فهمی دخترم؟... این مهم ترین درس زندگی من بود.

ـ ...

برشی از کتاب «خاطرات سفیر»، ص162

وبلاگ نوشته های جذّاب یه دانشجوی فرنگ رفته.

خوندن این کتاب رو به همۀ نوجَوون ها و جَوون های مملکتم پیشنهاد می کنم، مخصوصا «دخترخانم ها».

فوائد خوندن این کتاب واقعا یکی دوتا نیست. خودتون بخونید، متوجّه می شین :)

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۰۱ ، ۱۵:۵۲
محمد هادی بیات
پنجشنبه, ۳۱ شهریور ۱۴۰۱، ۰۸:۳۰ ق.ظ

مهاجر سرزمین آفتاب

همسرم برای آموزش هیچ کاری تعجیلی نداشت؛ صبور بود و با حوصله. این شکیبایی در یاد دادن آداب و اعمال دین اسلام هم وجود داشت. سعی می کرد با صبوری و خونسردی و به تدریج مرا با اسلام آشنا کند.

برای من مهمتر از عقیدۀ او، خود او و اعمال و رفتار و صداقتش بود.

اصلا تمام محبّت من برای پذیرش دین اسلام او بود؛ او که هرچه زمان می گذشت به شدّت شیفته اش می شدم.

مهربانی، ادب، تواضع و احترام و اظهار عشق به همسر در او موج می زد.

من ترکیب این فضایل انسانی پسندیده را حاصل عمل به اسلام می دیدم و سپس مشتاق می شدم بیشتر و بیشتر از اسلام بشنوم و بیاموزم.

برشی از کتاب «مهاجر سرزمین آفتاب»، خاطرات کونیکو یامامورا (سبا بابایی) یگانه مادر شهید ژاپنی در ایران؛ ص73 - 74

پ.ن: شخصیت همسر خانم یامامورا؛ جناب آقای بابایی اگر جذابیّتش بیشتر از این خانم ژاپنی نباشه کمتر نیست...

#برش_کده

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۰۱ ، ۰۸:۳۰
محمد هادی بیات
جمعه, ۱۱ شهریور ۱۴۰۱، ۱۱:۵۹ ق.ظ

کشیدن دندون بدون بی حسی

آیت الله جوادی آملی در جمع شاگرداش فرمود:

لحظۀ جون دادن مثل کشیدن دندونه؛ اگه بی حش نباشه، دردی تمام بدن رو فرا می گیره که قابل تحمّل نیست، چون این دندون هنوز تعلّق داره به بدن.

حالت جون دادن برای کسی که تعلّق به دنیا داره این شکلیه، اونم نسبت به کلّ بدن نه فقط دندون. انگار از همه جای بدن، بدون زدن آمپول بی حسی، می خوان تیکه ای رو جدا کنن.

امّا اگه کسی به مال دنیا و امور دنیوی وابستگی نداشته باشه و به دنیا عادت نکرده باشه، خیلی راحت پرواز می کنه و می ره و راحت می شه. انگار پوستین آهنین جسد رو از خودش جدا کرده. سبک میشه، خیلی سبک...

برشی از کتاب «سلام بر میّت»، ص 73

#برش_کده

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۰۱ ، ۱۱:۵۹
محمد هادی بیات
دوشنبه, ۷ شهریور ۱۴۰۱، ۰۶:۲۶ ق.ظ

تصویری صحیح از گناه و توبه

برای اینکه به درستی توبه کنیم باید حقیقت گناه را به درستی بشناسیم. گاهی فکر می کنیم گناه کاری است که خدا بندگان را از آن منع فرموده و چون امر فرموده، این کار نام گناه به خود گرفته است. پس از ارتکاب گناه هم می گوییم خدایا ببخش و خدا هم اگر دلش بخواهد و اراده اش تعلّق بگیرد می بخشد؛

امّا گناه معنای عمیق تری از این دارد. کارهایی که خداوند نهی فرموده، تعارف و قرار داد نیست؛ بلکه هر کدام در وجود انسان اثر سوئی باقی می گذارد. در حقیقت گناه، کاری است که قلب انسان را تیره کرده و وجودش شخص را درگیر می کند و به این دلیل است که خدا آن را منع فرموده است.

غذای مسموم یا ویروسی که وارد بدن می شود اثری واقعی بر جسم می گذارد، گناه نیز همین اثر منفی را بر نفس می گذارد و مانند جراحتی است که بر روح وارد می شود.

در مقابل، توبه تحوّلی واقعی در وجود انسان است که آثار پلیدی را که در نفس ظاهر شده پاک می کند و مانند مرهم جراحت روح را التیام می بخشد. لذا هرچه گناه بزرگتر باشد، توبۀ از آن هم باید بزرگتر و شدیدتر باشد...

البته بسیاری از کارهای خیر وجود دارند که نامشان توبه نیست امّا خود به خود گناهان را می شویند. ممکن است ناخودآگاه در حقّ کسی ظلمی کرده باشید و کدورتی در نفستان حاصل شود، اما بعدا به کسی انفاق یا ایثار می کنید و او شاد می شود و همین شادی، کدورت و گناه قبلی شما را از بین می برد...

برشی از کتاب «دریای بی کران؛ تبیین گام به گام سیر و سلوک الی الله برای جوانان. ص 74 - 75.

#برش_کده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۰۱ ، ۰۶:۲۶
محمد هادی بیات
دوشنبه, ۳۱ مرداد ۱۴۰۱، ۰۸:۱۶ ق.ظ

قهرمان تولید تجهیزات پزشکی کشور

چقدر کتاب «تندتر از عقربه ها حرکت کن» عالیه!

روایت حرکت به سوی یک اتفاق بزرگ!

ماجرای دانشجوی معدّل 14 دانشگاه صنعتی اصفهان که اوّلین شغلش هم تایپ و زیراکس تو یه مغازه کوچیک بوده...

امّا الآن مدیر شرکت دانش بنیان «بهیار صنعت سپاهان» هست.

از تولید برانکارد شروع کرد و الآن یکی از پیشرفته ترین دستگاه های پزشکی یعنی شتاب‌دهنده خطی (رادیوتراپی) که در درمان سرطان مورد استفاده قرار می گیره رو تولید می کنه و تکنولوژی اش رو به روسیه می فروشه!

تو سال 99 برای 400 نیروی تمام وقت و 700 نیروی پاروه وقت اشتغال زایی می کنه و و و

...

اینقدر مطالب کتاب زیبا و خوندنیه که نمیدونم از کجاش چند خطّی انتخاب کنم.

به هر حال، این شما و این هم قسمت هایی از کتاب:

می گوید: «زندگی ما به چهار قسمت تقسیم می شود: کار، خواب، عبادت و تفریح»؛ که معمولا سه تای دیگر کار را محدودتر می کنند. روایاتِ این حرف را نیز می آورد و می گوید: «مهندس، بالاخره کار یک حدّی دارد!».

نمی فهمد جاهایی هست که کارت می تواند عبادتت هم باشد. که اگر از کارت لذّت ببری، می تواند تفریحت هم باشد...

...

روزی استادی گفت: «نود درصد شاگردهای من الآن آن طرف مرز هستند». با حسرت و افتخار هم می گفت.

گفتم: «خب تقصیر شماست که این ها رها می کنند و می روند».

گفت: «به من چه! کسی به اینها اهمیت نمی دهد».

گفتم: «من منکر اشتباه مسئولان و مدیرانمان در بی توجّهی به این افراد نیستم، ولی سؤال من این است که اگر یک روز بابای ما بِهِمان اخم کرد یا چیزی در سفره مان نبود، سریع رها می کنیم و می رویم خانۀ همسایه یا می ایستیم کنار پدر و مادرمان؟ می ایستیم ببینیم مشکل چیست و چگونه حل می شود. اصلا می رویم کار می کنیم و غذایی می آوریم سر سفره تا برادر و خواهر کوچک ترمان گرسنه نمانند... ما اگر در قبال خانه و خانوادۀ مان مسئولیم، باید در قبال کشورمان هم که خانه بزرگ ترمان است احساس مسئولیت کنیم».

...

امروز تو این کشور دلاّلی بهترین شغله. در برابرش چی می خواید بگید؟ می خواید بگید تو دانش بنیان بیشتر از دلاّلی پول هست؟ معلومه که نیست! امّا این آدم انگیزه های دیگه ای داره که اربعین می ره مجّانی برای امامش کار می کنه، یا تو آستان قدس رضوی رایگان و با افتخار کار می کنه. اگه می خواید هیئت علمی رو تکون بدید، برید بهش بگید آقای عضو هیئت علمی، شمایی که می ری تو صف اوّل نماز وامیستی و نماز جماعتت ترک نمی شه، امروز کشور بهت نیاز داره. مگه نمی گی این کشور امام زمانه؟ حالا این کشور به تخصص شما نیاز داره... شما هم که دیگه ادعای دانش داری، بیا وسط صحنه».

...
ادبیّات دینی ما در فضای تجارت خیلی ضعیف شده است. در سیستم اقتصادیِ بچه مسلمان های ما هیچ حرفی از توکّل نیست، ولی آیا می شود گفت در این دنیا اتفاقی می افتد که بدون نظر حضرت حق باشد؟!...

باید یاعلی را بگویی و بلند شوی. اگر نیّت و جهت حرکتت درست باشد، بقیه اش به مرور حلّ می شود. آدم هایی که صبر می کنند همه چیز فراهم بشود و بعد حرکت کنند، از قافله عقب می مانند.

#برش_کده

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۰۱ ، ۰۸:۱۶
محمد هادی بیات
پنجشنبه, ۲۷ مرداد ۱۴۰۱، ۰۶:۲۹ ق.ظ

مسیحی بشیم؟ یهودی چطور؟ یا زردشتی؟

در میان ادیان الهی و غیر الهی، اسلام آنقدر عظمت دارد که اصلا قابل مقایسه با سایر ادیان نیست؛ زیرا:

1) هیچ راه علمی برای اثبات وجود پیامبران گذشته ـ به جز پیامبر اسلام ـ وجود ندارد. هیچ مستند تاریخی معتبری برای این ادعا در دست نیست!

مسلمانان به واسطه خبر دادن قرآن از انبیاء گذشته، به آنها اعتقاد دارند، امّا کسانیکه به اسلام اعتقاد ندارند، راهی برای اثبات این مسئله ندارند.

از این رو بسیاری از دانشمندان مسیحی امروز از دین مسیح برگشته و ادعا می کنند حضرت مسیح شخصیتی اسطوره ای و غیرواقعی در تاریخ مسیحیان، مانند رستم در تاریخ ایران است.

 

2) هیچ راه علمی برای اثبات نبوّت انبیاء پیشین ـ به جز پیامبر اسلام ـ وجود ندارد؛ چون وقتی از تاریخ کسی چیزی در دست نیست و هیچ گزارش معتبری از معجزات و کارهای او وجود ندارد، طبیعی است که نمی توان نبوّت او را هم اثبات کرد.

 

3) در هیچ یک از ادیان گذشته ـ به جز اسلام ـ کتاب و متن دینی معتبری از پیامبران باقی نمانده است. تورات و انجیل و اوستا سند ندارد و هیچ کس راهی ندارد که اثبات کند این کتابها از حضرت موسی و عیسی یا رزدشت است؛ چه رسد به آنکه اثبات کند از جانب خداوند بر این پیامبران نازل شده است.

تورات به اعتقاد خود یهودیان مدّتها گم شده بود و بعد از گذشت نیم قرن بزرگان یهود بر اساس خاطرات شفاهی باقی مانده از نسلهای قبل آن را بازنویسی کردند و انجیل از آغاز گم شد و آنچه امروزه به نام انجیل خوانده می شود خاطرات یاران حضرت عیسی از داستان های آن حضرت است... و اوستا نیز هیچ مستند تاریخی ندارد.

 

4) هیچ یک از این کتابها دارای معارف و دستورات عمیقی نیست که بتوان بر اساس عظمت محتوا و پیامشان ارتباطشان را با عالم غیب فهمیده و به آن ایمان آورد، بلکه مطالب بسیار باطل و سستی در تورات و انجیل تحریف شده وجود دارد که هیچ انسان دانشمندی نمی تواند آن را بپذیرد.

یکی از علّت های اصلی دین گریزی در دنیای غرب در میان دانشمندان، حجم فراوان مطالب خلاف عقل در کتاب مقدس است.

 

برشی از کتاب «معارف کاربردی»، ج5 (اسلام شناسی)، ص12 - 19.

#برش_کده

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۰۱ ، ۰۶:۲۹
محمد هادی بیات
دوشنبه, ۱۰ مرداد ۱۴۰۱، ۰۹:۳۵ ق.ظ

همه، تو یه تیمیم!

مطلب زیر بسیار بسیار حیاتی است.

پیشنهاد می کنم از دست ندهید!

______________________________

توسعۀ «مَن» و جایگاه آن در کمال انسان:

انسان توانایی ها و استعدادهای بالقوّۀ عظیمی دارد که اغلب نهفته هستند و تنها برای عدّۀ معدودی آشکار می شوند و افراد اندکی از همین دسته، بعد از شناخت این استعدادها، آنها را شکوفا کرده و از این توانایی های عظیم استفاده می کنند.

بسیاری از این استعدادها، ممکن است تا پایان عمر انسان مورد استفاده قرار نگیرند و دست نخورده باقی بمانند؛ فلذا یکی از عذاب های اخروی انسان این است که مرتبه ای که می توانست با شکوفایی استعدادهای خود به آن برسد، به او نمایش داده می شود و انسان می یابد که چقدر می توانست رشد کند، ولی اکنون در چه جایگاهی واقع شده است!

... هرچند گناهی مرتکب نشده باشد، ولی حسرت از دست دادن این استعدادها [و به تبع آن فقدان کمال مطلوب] از نتایج اعمال او محسوب می شود.

البته این حسرت ها برای اهل سعادت، جزای اعمال آنها قبل از ورود به بهشت است و پس از تصفیه، بهشت جای غم و غصه و حسرت نیست.

یکی از این ظرفیت ها و استعدادهای عظیم، ظرفیت «توسعۀ من» و سعۀ وجودی انسان است.

انسان بر اساس این استعداد وجودی، از منِ مضیّق و محدود خود ـ که او را در کمالات محدودی حصر کرده ـ ، می تواند فراتر برود و حقیقت وجودی خود را گسترش دهد و به میزان توسعۀ وجودی، منشأ بروز افعال و آثار عظیم تری در عالم خلقت باشد...

انسان در اولین مراتب وجودی... خویش را محدود به «تَن» می بیند و با ورود به عالم دنیا، خود را در مقابل دیگران تعریف می کند...

امّا رفته رفته با گذر زمان، منِ خود را فراتر از بدن خود می یابد و خود را با «پدر و مادر» خویش تعریف می کند؛ یعنی پدر و مادر را از خود می بیند و آنها را جدا از خود نمی داند...

در دوران نوجوانی «دوستانش» را از خود می بیند و اگر کسی به آنها توهین یا بی اخلاقی کند، این را توهین به تمام هویّت خود تلقّی می کند...

وقتی انسان ازدواج می کند، «همسرش» را از خویشتن و متحد با خود می بیند و آسایش و لذّت او را از لذّت و آرامش خود جدا نمی بیند...

وقتی «فرزندان» انسان متولد می شود، می یابد که فرزند از او خودش جدا نیست و به واسطۀ محبّتی که به آنها دارد... آنها را حقیقتا خود می پندارد و بهترین ها را برایشان طلب می کند و ثمرات مادّی و معنوی زندگی اش را برای همسر و فرزندانش هزینه می کند.

این هزینه کردن نیز برای او مشقّت و سختی ندارد، چراکه انسان وقتی برای خودش هزینه می کند، در راحتی و آرامش است...

...

دین و شریعت نیز این سیر و این «توسعۀ من» را تأیید و تقویت کرده است و اساسا مسیر کمال انسان در دین اسلام، مطابق با نظام تکوین و طبیعت عالم، از مسیر نظام توسعۀ من طی می شود... یعنی کمال انسان در این است که از منِ محدود و مضیّق که همان «منِ دانی» محدود به حدود تَن و بدن است خارج شده و به «منِ عالی» و روحانیِ خود که قابل توسعه است، توجّه کند و از این طریق من حقیقی اش را توسعه دهد

در اینصورت، انسان دیگران را به نحوی شئون وجودی خویش یافته و کمال و سعادت آنها را کمال و سعادت خویش می یابد. ای مسیر، مسیر حقیقی وصول به توحید از طریق «منِ شاملِ جمع» است.

...

بنابراین، انسان هر مقدار کامل تر شود و بزرگی روح پیدا کند، خود را در مقابل دیگران نمی بیند و دیگران را از خود و شئون منِ حقیقی خویش می یابد.

با این نگاه ایثار و از خودگذشتگی به معنای ندیدن خود نیست، بلکه بدین معناست که انسان از خودِ محدود به تن بگذرد و منِ خود را توسعه دهد.

در اینصورت است که اگر انسان ـ مثلا ـ امر به معروف و نهی از منکر کند، ابتدا از روی دلسوزی برای دیگران و بلکه از سر دلسوزی برای خویشتن است؛ همانگونه که امر و نهی پدر به فرزندش چنین اقتضایی دارد.

...

البته این سطح معرفتی، نهایت سیر و کمال انسانی نیست و انسان با قد حبّ ذات و توسعۀ من به مرتبه ای از قرب الهی می رسد که افعالش دیگر به خاطر خود و کمال خویش نیست، بلکه از باب حبّ الهی و رضایت الهی صادر می شود و آیۀ شریفۀ «وَ رِضوانٌ مِنَ اللهِ أکبَرُ» به این مرتبه اشاره دارد. امّا همین مقدار از ظرفیت توسعۀ من که لازمۀ رسیدن به منتهای سیر است، برای ما عموما دست نخورده باقی مانده و به آن توجّه نداریم.

...

برشی از کتاب «شاگرد پروری»، دفتر پنجم از مجموعۀ «علم از منظر الهی»، نوشته استاد محمد رضا عابدینی، ص 31 - 34.

#برش_کده

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۰۱ ، ۰۹:۳۵
محمد هادی بیات
محمد هادی بیات