محمد هادی بیات

بی دستِ کربلا، دستِ مرا بگیر...

۱۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اسلام» ثبت شده است

دوشنبه, ۲۷ شهریور ۱۴۰۲، ۰۶:۲۵ ق.ظ

غربی ها میگن

جملات پایین از امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) یا علما و بزرگان اسلام نیست!!!!!!!!!

نظر دانشمندا غربیه، در مورد قرآن

 

فردریش دیترسی، خاور شناس مشهور آلمانی (1903م) می ­نویسه:

«علوم طبیعی، ریاضی، فلسفه و ستاره شناسی که در قرن دهم اروپا را جلو برد، سرچشمۀ آن­ها قرآن محمد (صلی الله علیه و آله) است و اروپا به آیین او بدهکار است.»[1]

 

هربرت جورج ولز (1964م) در پاسخ این سؤال از ناحیۀ یکی از مجلات علمی اروپا که بزرگ­ترین کتابی که از آغاز تاریخ بشر تا کنون بیشتر از سایر کتاب­ها در دنیا تأثیر بخشیده و از همه مهم­تر است، کدام است؟ چندین کتاب را نام برده و سپس چنین نوشته است:

«اما کتاب چهارم که مهم­ترین کتاب دنیاست، قرآن است، زیرا این کتاب آسمانی چنان در دنیا تأثیر کرده که هیچ کتاب دیگری آن تأثیر را به خود ندیده است.»[2]

همو در جای دیگری می­گوید: «هرکس بخواهد دینی انتخاب کند که با تمدن بشر پیش برود، باید دین اسلام را بپذیرد و اگر بخواهد معنای دین را بفهمد باید به قرآن مراجعه کند».[3]

 

توماس کارلایل، دانشمند و نویسندۀ معروف انگلیسی می­ نویسه:

«هنگامی­که ما قرآن مجید را مطالعه می­ کنیم می­ بینیم این کتاب علاوه بر آن­که وحی آسمانی است از نظر کلمات و ترکیب بلیغ­ ترین کتاب است. هیچ کس قرآن را با دقت نمی­ خواند مگر آن­که می­ بیند حقایقی اصیل در برابر وی آشکار است و می باید که وابسته به اصلی حقیقی و مبدئی عالی و مقدس پیوسته است. حق آن است که تمام کتاب ها در مقابل قرآن، ناچیز و کوچک اند و آن از هرگونه عیب و نقص و اصول ناپسند مبراست[4]

 

دکتر گوستاولوبون، مستشرق فرانسوی (1931م) می ­نویسه:

«من معترفم که قرآن سلسله آیات موزون و دلپذیری دارد که در میان کتاب­های آسمانی دیگر بی­ نظیر و بی­ سابقه است[5]

 

سُدیو، مستشرق و نویسندۀ معروف فرانسوی می­ نویسه:

«در قرآن چیزی از مقررات اخلاقی و اجتماعی فروگذار نشده و قوانین آن بر پایۀ علم و اساس آن بر عدل و احسان استوار شده و هدف آن نشان دادن راه حق و جلوگیری از باطل و دفع گمراهی و بیرون راندن بشر از تاریکی­های ذلت و خواری به سوی نور و فضایل و کمالات انسانیت است. در این کتاب چیزی از اصول پاکیزگی و نظافت و موجب رهایی از هرگونه نقص و عیب، فروگذاری نشده و می­تواند مردم جهان را به زیور کمال آراسته سازد.»[6]

 

بلر، خاورشناس معروف می­ نویسه:

«لغت قرآن فصیح ترین لغات عرب و اسلوب بلاغت آن طوری است که افکار را به سوی خود جذب می­کند. قرآن دارای مواعظی آشکار و برای همیشه بی معارض خواهد بود. هرکس که از این کتاب به خوبی پیروی کند زندگی آرام و گوارایی خواهد داشت.»[7]

 

دکتر بنواست، محقق و دانشمند فرانسوی که پس از کند و کاوهای علمی به دین اسلام گروید، میگه:

«در قرآن آیاتی دیده می­شود که با گذشت سیزده قرن، با آخرین اکتشافات علمی امروز تطبیق می کند. این موضوع مرا قانع ساخت و موجب آن شد که به یگانگی خدا ایمان آورده و به نبوت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) و حقیقت اسلام اقرار کنم. دربارۀ زندگی مادی بشر، اسلام هیچ فروگذاری نکرده و به نظر من یگانه دینی است که با طبیعت بشر سازگار است.»[8]

 

دکتر گرینه، محقق و دانشمند فرانسوی، که از طریق تدبّر در قرآن کریم به اسلام گرایید، وقتی از او دربارۀ مسلمان شدنش پرسیدند، گفت:

«آیات قرآنی را به دقت مطالعه کردم و از این کتاب، حقایق و مطالب علمی بسیاری بر من کشف شد که با علوم طبیعی و بهداشت و علم پزشکی امروز به­طور دقیق تطبیق می­ کرد و از همی ن­رو، من یقین کردم که محمد (صلی الله علیه و آله) از روی حقیقت، پیامبر حق است، زیرا این کتاب را متجاوز از هزار سال قبل برای مردم آورده که در آن روز اطلاعی از کشفیات علوم جدید در دسترس کسی نبوده است.»[9]

#آیه_کده


[1] . محمد، عند علماء الغرب، ص92.

[2] . اسلام از دیدگان دانشمندان غرب، ص43.

[3] . همان، ص44.

[4] . نگرشی تاریخی بر رویارویی غرب با اسلام، ص354.

[5] . تمدن اسلام و غرب، ص132.

[6] . تاریخ القرآن (ابوعبدالله زنجانی).

[7] . نگرشی تاریخی بر رویارویی غرب با اسلام، ص354.

[8] . فرهنگ اسلام شناسان خارجی، ج1، ص16.

[9] . همان، ج1، ص191.

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۰۲ ، ۰۶:۲۵
محمد هادی بیات
چهارشنبه, ۷ دی ۱۴۰۱، ۰۷:۳۵ ق.ظ

عذری برای علمای مذاهب نیست!!!

حدیث «ثقلین» [1] متواتر بین‏ جمیع‏ مسلمین‏ است‏ و [در] کتب اهل سنت از «صحاح ششگانه» تا کتب دیگر آنان، با الفاظ مختلفه و موارد مکرره از پیغمبر اکرم (صلى اللَّه علیه و آله) به طور متواتر نقل شده است. و این حدیث شریف حجت قاطع است بر جمیع بشر به ویژه مسلمانان مذاهب مختلف؛ و باید همه مسلمانان که حجت بر آنان تمام است جوابگوى آن باشند؛ و اگر عذرى براى جاهلان بی خبر باشد براى علماى مذاهب نیست.

... خودخواهان و طاغوتیان، قرآن کریم را وسیله ‏اى کردند براى حکومت هاى ضد قرآنى؛ و مفسران حقیقى قرآن و آشنایان به حقایق را که سراسر قرآن را از پیامبر اکرم (صلى اللَّه علیه و آله) دریافت کرده بودند و نداى «إِنّى تارکٌ فیکُمُ الثقلین» در گوششان بود با بهانه ‏هاى مختلف و توطئه‏ هاى از پیش تهیه شده، آنان را عقب زده و با قرآن، در حقیقت قرآن را... از صحنه خارج کردند؛ و بر حکومت عدل الهى ـ که یکى از آرمانهاى این کتاب مقدس بوده و هست- خط بطلان کشیدند و انحراف از دین خدا و کتاب و سنت الهى را پایه گذارى کردند، تا کار به جایى رسید که قلم از شرح آن شرمسار است [2].

#برش_کده

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] « إِنِّی‏ تَارِکٌ‏ فِیکُمُ‏ الثَّقَلَیْنِ‏ کِتَابَ‏ اللَّهِ‏ وَ عِتْرَتِی‏ أَهْلَ بَیْتِی [مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِی أَبَداً] وَ لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْض»؛ همانا من دو چیز گرانبها در میان شما نهادم: کتاب خدا و عترتم، که اهل بیتم هستند. تا زمانیکه به ایندو تمسّک کنید هرگز پس از من گمراه نمی شوید. و این دو از هم جدا نمیشوند تا اینکه [روز قیامت] در حوض بر من وارد شوند.

[2] وصیتنامه الهی سیاسی امام خمینی (صحیفه نور، ج21، ص394)

۰ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۰۱ ، ۰۷:۳۵
محمد هادی بیات
دوشنبه, ۲۸ آذر ۱۴۰۱، ۱۱:۳۴ ق.ظ

ترگل

یکی از بهترین و کاربردی ترین کتابهایی که در زمینۀ «حجاب» نوشته شده، مخصوصا برای نسل جوان و دختر خانم هایی که در مقابل حجاب موضع منفی دارند!

از معدود کتابهاییه که دلت میخواد همه جاشو ماژیک بکشی، از بس که خوندنیه.

واقعا سخته که بخوام بُرشی از این کتاب زیبا رو اینجا قرار بدم؛ امّا بخش هایی اش رو تقدیم می کنم:

در این صد سال اخیر، به افکار عمومی ما تلقین می کنند که اگر می خواهید پیشرفت کنید، باید شبیهِ غربی ها باشید؛ راه پیشرفت، تقلید از ظواهر غربی هاست؛ برهنه شوید؛ فلان طور لباس بپوشید و...

...

از پیشرفت علمی ما جلوگیری می کنند،

از پیشرفت اقتصادی ما جلوگیری می کنند،

از پیشرفت پزشکی ما جلوگیری می کنند،

از پیشرفت نظامی ما جلوگیری می کنند؛

تحریم می کنند، حتّی جلوی واردات دارو را می گیرند ولی هزاران دقیقه فیلم مستهجن جنسی را رایگان به اینترنت ما تزریق می کند...

چرا؟

اینگونه فهمانده اند که هرکه ظاهر او بیشتر مثل غربی ها باشد، با کلاس تر است!

...

این طور نبوده است که زن با کاستن پوشش خود در میدان های علمی، سیاسی و اجتماعی پیشرفت کند، نه! اتّفاقا زن با کاستن پوشش خود به صنعت مدلینگ و تبلیغات و فروشندگی و این کارها درگیر شد. زن در غرب، وسیله ای شده برای فروش کالا.

هرچیزی را بخواهند بفروشند؛ آن را با عکس نیمه لخت از زنان، تبیلغ می کنند. اهانتی از این سنگین تر؟

...

آنان معتقدند که زن بدون نمایش زیبایی های خود ارزشی ندارد؛ باید خودش را بیاراید و بنمایاند تا مردها او را بپسندند، این بزرگترین اهانت به زن است.

در ایران باستان، زنان اشراف همه پوشیده بودند؛ ولی زنان طبقات پایین و زنانی که جایگاه اجتماعی نداشتند، بدون پوشش کامل در جامعه حضور پیدا می کردند.

... عقل می گوید هرچیزی، هرچه ارزشمند تر باشد، باید محفوظ تر بماند؛

... [اسلام این ارزش را برای همه زنان قائل است] اسلام این تبعیض را کنار گذاشت و گفت پوشیدگی برای همه ی زنان است. همه باید از این کرامت برخوردار باشند. این تکریم فقط متعلّق به اشراف نیست.

... تا همین یک قرن پیش در غرب، زنان هیچگونه جایگاه اجتماعی نداشتند، مثلا نمی توانستند مالک اموال خودشان باشند، اموالشان در اختیار شوهرانشان بود... ولی سیزده قرن پیش، اسلام حقوق زنان را به رسمیت شناخت و از حق مالکیت دفعا کرد...

.. اگر انسان شیطان صفتی بخواهد زنی را طعمه ی خود کند، انتخاب نخست او خانمی است که خودش را عفیفانه پوشانده یا خانمی که خودش را هزار مدل آراسته و به نمایش گذاشته؟

بسیاری از روابط جنسی نامشروع در ایران خودمان، نتیجه ی همین دوستی های دختر پسری است. آیا این دوستی ها سوغات فرهنگ غرب است یا فرهنگ اسلام؟

 

برشی از کتاب بسیار خواندنی «ترگل»، صفحات 63 و 41 و 34 و 35

#برش_کده

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۲۸ آذر ۰۱ ، ۱۱:۳۴
محمد هادی بیات
پنجشنبه, ۳۱ شهریور ۱۴۰۱، ۰۸:۳۰ ق.ظ

مهاجر سرزمین آفتاب

همسرم برای آموزش هیچ کاری تعجیلی نداشت؛ صبور بود و با حوصله. این شکیبایی در یاد دادن آداب و اعمال دین اسلام هم وجود داشت. سعی می کرد با صبوری و خونسردی و به تدریج مرا با اسلام آشنا کند.

برای من مهمتر از عقیدۀ او، خود او و اعمال و رفتار و صداقتش بود.

اصلا تمام محبّت من برای پذیرش دین اسلام او بود؛ او که هرچه زمان می گذشت به شدّت شیفته اش می شدم.

مهربانی، ادب، تواضع و احترام و اظهار عشق به همسر در او موج می زد.

من ترکیب این فضایل انسانی پسندیده را حاصل عمل به اسلام می دیدم و سپس مشتاق می شدم بیشتر و بیشتر از اسلام بشنوم و بیاموزم.

برشی از کتاب «مهاجر سرزمین آفتاب»، خاطرات کونیکو یامامورا (سبا بابایی) یگانه مادر شهید ژاپنی در ایران؛ ص73 - 74

پ.ن: شخصیت همسر خانم یامامورا؛ جناب آقای بابایی اگر جذابیّتش بیشتر از این خانم ژاپنی نباشه کمتر نیست...

#برش_کده

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۰۱ ، ۰۸:۳۰
محمد هادی بیات
پنجشنبه, ۲۷ مرداد ۱۴۰۱، ۰۶:۲۹ ق.ظ

مسیحی بشیم؟ یهودی چطور؟ یا زردشتی؟

در میان ادیان الهی و غیر الهی، اسلام آنقدر عظمت دارد که اصلا قابل مقایسه با سایر ادیان نیست؛ زیرا:

1) هیچ راه علمی برای اثبات وجود پیامبران گذشته ـ به جز پیامبر اسلام ـ وجود ندارد. هیچ مستند تاریخی معتبری برای این ادعا در دست نیست!

مسلمانان به واسطه خبر دادن قرآن از انبیاء گذشته، به آنها اعتقاد دارند، امّا کسانیکه به اسلام اعتقاد ندارند، راهی برای اثبات این مسئله ندارند.

از این رو بسیاری از دانشمندان مسیحی امروز از دین مسیح برگشته و ادعا می کنند حضرت مسیح شخصیتی اسطوره ای و غیرواقعی در تاریخ مسیحیان، مانند رستم در تاریخ ایران است.

 

2) هیچ راه علمی برای اثبات نبوّت انبیاء پیشین ـ به جز پیامبر اسلام ـ وجود ندارد؛ چون وقتی از تاریخ کسی چیزی در دست نیست و هیچ گزارش معتبری از معجزات و کارهای او وجود ندارد، طبیعی است که نمی توان نبوّت او را هم اثبات کرد.

 

3) در هیچ یک از ادیان گذشته ـ به جز اسلام ـ کتاب و متن دینی معتبری از پیامبران باقی نمانده است. تورات و انجیل و اوستا سند ندارد و هیچ کس راهی ندارد که اثبات کند این کتابها از حضرت موسی و عیسی یا رزدشت است؛ چه رسد به آنکه اثبات کند از جانب خداوند بر این پیامبران نازل شده است.

تورات به اعتقاد خود یهودیان مدّتها گم شده بود و بعد از گذشت نیم قرن بزرگان یهود بر اساس خاطرات شفاهی باقی مانده از نسلهای قبل آن را بازنویسی کردند و انجیل از آغاز گم شد و آنچه امروزه به نام انجیل خوانده می شود خاطرات یاران حضرت عیسی از داستان های آن حضرت است... و اوستا نیز هیچ مستند تاریخی ندارد.

 

4) هیچ یک از این کتابها دارای معارف و دستورات عمیقی نیست که بتوان بر اساس عظمت محتوا و پیامشان ارتباطشان را با عالم غیب فهمیده و به آن ایمان آورد، بلکه مطالب بسیار باطل و سستی در تورات و انجیل تحریف شده وجود دارد که هیچ انسان دانشمندی نمی تواند آن را بپذیرد.

یکی از علّت های اصلی دین گریزی در دنیای غرب در میان دانشمندان، حجم فراوان مطالب خلاف عقل در کتاب مقدس است.

 

برشی از کتاب «معارف کاربردی»، ج5 (اسلام شناسی)، ص12 - 19.

#برش_کده

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۰۱ ، ۰۶:۲۹
محمد هادی بیات
دوشنبه, ۱۰ مرداد ۱۴۰۱، ۰۹:۳۵ ق.ظ

همه، تو یه تیمیم!

مطلب زیر بسیار بسیار حیاتی است.

پیشنهاد می کنم از دست ندهید!

______________________________

توسعۀ «مَن» و جایگاه آن در کمال انسان:

انسان توانایی ها و استعدادهای بالقوّۀ عظیمی دارد که اغلب نهفته هستند و تنها برای عدّۀ معدودی آشکار می شوند و افراد اندکی از همین دسته، بعد از شناخت این استعدادها، آنها را شکوفا کرده و از این توانایی های عظیم استفاده می کنند.

بسیاری از این استعدادها، ممکن است تا پایان عمر انسان مورد استفاده قرار نگیرند و دست نخورده باقی بمانند؛ فلذا یکی از عذاب های اخروی انسان این است که مرتبه ای که می توانست با شکوفایی استعدادهای خود به آن برسد، به او نمایش داده می شود و انسان می یابد که چقدر می توانست رشد کند، ولی اکنون در چه جایگاهی واقع شده است!

... هرچند گناهی مرتکب نشده باشد، ولی حسرت از دست دادن این استعدادها [و به تبع آن فقدان کمال مطلوب] از نتایج اعمال او محسوب می شود.

البته این حسرت ها برای اهل سعادت، جزای اعمال آنها قبل از ورود به بهشت است و پس از تصفیه، بهشت جای غم و غصه و حسرت نیست.

یکی از این ظرفیت ها و استعدادهای عظیم، ظرفیت «توسعۀ من» و سعۀ وجودی انسان است.

انسان بر اساس این استعداد وجودی، از منِ مضیّق و محدود خود ـ که او را در کمالات محدودی حصر کرده ـ ، می تواند فراتر برود و حقیقت وجودی خود را گسترش دهد و به میزان توسعۀ وجودی، منشأ بروز افعال و آثار عظیم تری در عالم خلقت باشد...

انسان در اولین مراتب وجودی... خویش را محدود به «تَن» می بیند و با ورود به عالم دنیا، خود را در مقابل دیگران تعریف می کند...

امّا رفته رفته با گذر زمان، منِ خود را فراتر از بدن خود می یابد و خود را با «پدر و مادر» خویش تعریف می کند؛ یعنی پدر و مادر را از خود می بیند و آنها را جدا از خود نمی داند...

در دوران نوجوانی «دوستانش» را از خود می بیند و اگر کسی به آنها توهین یا بی اخلاقی کند، این را توهین به تمام هویّت خود تلقّی می کند...

وقتی انسان ازدواج می کند، «همسرش» را از خویشتن و متحد با خود می بیند و آسایش و لذّت او را از لذّت و آرامش خود جدا نمی بیند...

وقتی «فرزندان» انسان متولد می شود، می یابد که فرزند از او خودش جدا نیست و به واسطۀ محبّتی که به آنها دارد... آنها را حقیقتا خود می پندارد و بهترین ها را برایشان طلب می کند و ثمرات مادّی و معنوی زندگی اش را برای همسر و فرزندانش هزینه می کند.

این هزینه کردن نیز برای او مشقّت و سختی ندارد، چراکه انسان وقتی برای خودش هزینه می کند، در راحتی و آرامش است...

...

دین و شریعت نیز این سیر و این «توسعۀ من» را تأیید و تقویت کرده است و اساسا مسیر کمال انسان در دین اسلام، مطابق با نظام تکوین و طبیعت عالم، از مسیر نظام توسعۀ من طی می شود... یعنی کمال انسان در این است که از منِ محدود و مضیّق که همان «منِ دانی» محدود به حدود تَن و بدن است خارج شده و به «منِ عالی» و روحانیِ خود که قابل توسعه است، توجّه کند و از این طریق من حقیقی اش را توسعه دهد

در اینصورت، انسان دیگران را به نحوی شئون وجودی خویش یافته و کمال و سعادت آنها را کمال و سعادت خویش می یابد. ای مسیر، مسیر حقیقی وصول به توحید از طریق «منِ شاملِ جمع» است.

...

بنابراین، انسان هر مقدار کامل تر شود و بزرگی روح پیدا کند، خود را در مقابل دیگران نمی بیند و دیگران را از خود و شئون منِ حقیقی خویش می یابد.

با این نگاه ایثار و از خودگذشتگی به معنای ندیدن خود نیست، بلکه بدین معناست که انسان از خودِ محدود به تن بگذرد و منِ خود را توسعه دهد.

در اینصورت است که اگر انسان ـ مثلا ـ امر به معروف و نهی از منکر کند، ابتدا از روی دلسوزی برای دیگران و بلکه از سر دلسوزی برای خویشتن است؛ همانگونه که امر و نهی پدر به فرزندش چنین اقتضایی دارد.

...

البته این سطح معرفتی، نهایت سیر و کمال انسانی نیست و انسان با قد حبّ ذات و توسعۀ من به مرتبه ای از قرب الهی می رسد که افعالش دیگر به خاطر خود و کمال خویش نیست، بلکه از باب حبّ الهی و رضایت الهی صادر می شود و آیۀ شریفۀ «وَ رِضوانٌ مِنَ اللهِ أکبَرُ» به این مرتبه اشاره دارد. امّا همین مقدار از ظرفیت توسعۀ من که لازمۀ رسیدن به منتهای سیر است، برای ما عموما دست نخورده باقی مانده و به آن توجّه نداریم.

...

برشی از کتاب «شاگرد پروری»، دفتر پنجم از مجموعۀ «علم از منظر الهی»، نوشته استاد محمد رضا عابدینی، ص 31 - 34.

#برش_کده

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۰۱ ، ۰۹:۳۵
محمد هادی بیات
جمعه, ۲۰ خرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۳۰ ب.ظ

"نه" به آب خوردن اجباری!

ذهنیّت ما نسبت به الفاظی مثل «جبر، اجبار، واجب، وجوب و...» اکثرا منفیه و حسّ خوبی نسبت بهشون نداریم.

در حالیکه ما مجبور به انجام خیلی از کارها هستیم بدون اینکه ذرّه ای نسبت به اونها حسّ بدی داشته باشیم.

انجامشون رو بر خودمون «فرض، لازم، واجب و ضروری» می دونیم و هیچ مشکلی هم نداریم.

«آب خوردن» بر ما واجبه!

«غذا خوردن» بر ما واجبه!

«خوابیدن» بر ما واجبه!

و و و

کسی هست که بخواهد به این امور واجب «نه» بگه؟!

هر آدمی با عقل سلیم و غیر سلیم ضرورت این امور رو درک می کنه؛ لذا اگه از فردا تو رسانه ها بگن از این به بعد همه باید در شبانه روز حداقل دو سه نوبت آب بخورن و چند ساعتی هم بخوابن کسی کمپین «نه به آب خوردن و خواب اجباری» راه نمیندازه...

...

از طرف دیگه فرض کنید یه ظرف «سَمّ» کشنده تو خونه داریم.

بدون اینکه کسی به ما بگه «نباید» از این ظرف بخوری؛ خودمون خوردن رو بر خودمون «حرام» می کنیم و نزدیکش نمیشیم و حتّی دیگران رو هم از خطرش مطلّع می کنیم که مبادا ندونسته بهش نزدیک بشن...

حالا کیه که بخواد به «اجتناب، پرهیز و دوری» از این امر حرام «نه» بگه؟!

...

«واجب» و «حرام» الهی هم دقیقا همین شکلیه!

تنها فرقش اینه که عقل من و شما خیلی محدوده و علّت و حکمت خیلی از امور رو درک نمیکنه و اگه قرار بود ما باشیم و خودمون ضرورت انجام بسیاری از واجبات و ترک محرّمات رو نمی فهمیدیم؛ اینجاست که خدا به ما لطف کرده و این چیزها رو بر ما «واجب»، «حرام»، «مستحب»، «مکروه» و «مباح» کرده تا مبادا نخواسته و ندانسته کار دست خودمون بدیم...

به امید روزی که پایبندی به اوامر و نواهی الهی، نشانۀ عقل آدما محسوب بشه...

#شبهه_کده

۱ نظر موافقین ۹ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۰۱ ، ۲۲:۳۰
محمد هادی بیات
چهارشنبه, ۲۲ دی ۱۴۰۰، ۱۰:۰۴ ب.ظ

برادرانه

 

 

🔹 برادر اهل سنّت! برادرانه خدمتت عرض می کنم: من و تو ابدیّت در پیش داریم. آخرتی که بازگشتی از آن نیست. و آن روزی است که هر کسی را به همراه "پیشوایش" می خوانند: «یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِم‏» (الإسراء: 71)؛ پس خیلی مهم است که در دنیا سنگ چه کسانی را به سینه زده باشیم!
🔹 «خطیب بغدادی» این روایت نبوی را نقل می کند که: «هرکس، مردمى را به سبب کردارشان دوست بدارد، روز قیامت، در جمع آنان گرد خواهد آمد و مانند آنان محاسبه خواهد شد؛ اگرچه کردارش چون کردار آنان نباشد» (تاریخ بغداد، ج 5، ص 405).
⁉️ اگر چنین است، که است؛ پس بنشین و عمیقا به احوال خود تفکّر کن و ببین زیر بیرق چه کسانی سینه می زنی؟!

⭕️ برادرانه و دلسوزانه به تو می گویم: «مبادا روز قیامت انگشت حسرت گزیده و با زبان حال و قال بگویی: «یا وَیْلَتى لَیْتَنی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلیلا» (الفرقان: 28): ای وای بر من، کاش در دنیا فلانی را ـ که سبب هلاکت من شد ـ دوست خود نمی گرفتم!

⭕️ برادر من؛ از سر دلسوزی برایت می نویسم: مگر در «مسند احمد، ج۳، ص۱۲۰» نیامده است که: رسول خدا فرمود: «بنی اسرائیل به هفتاد و دو گروه پراکنده شدند و شما هم به همین مقدار پراکنده می شوید که همه آنها در آتش اند، جز یک گروه»؟! آیا احتمال نمی دهی جزء آن یک فرقۀ اهل نجات نباشی؟! از کجا اینقدر به "حقانیّت" خود مطمئنّی، در حالیکه هیچگاه به منابع معتبر ما (شیعه) مراجعه نکرده ای و هیچ گاه تاریخ را از زاویۀ دیگر مورد تحقیق و بررسی قرار نداده ای؟! به راستی، آیا سعادت ابدی، ارزش تحقیق و تفحّص بیش از این را ندارد؟!

⁉️ چرا اکتفا کرده ای به شنیدن سخنان برخی علمای خودتان، که حتّی از پاسخ دادن به سؤالات جوانی دانشجو عاجز اند؟!! چه حجّتی نزد خود و خدایت داری؟!
 
😔 بگذریم...

 

⭕️ به ابدیّت خود بیندیش و به روزی که هر کسی سرگردان امر خویش است و حتی برادر از برادر می گریزد: «یَومَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخیهِ» (عبس:34)؛ در آن هنگام تویی و اعمال و علایقت!
⁉️ اگر محبوبت، خود گرفتار باشد، پس چه کسی دست تو را خواهد گرفت!!
...
🔸 و السّلام علی مَنِ اتّبَعَ الهُدی

#شبهه_کده

۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۰۰ ، ۲۲:۰۴
محمد هادی بیات
شنبه, ۲۲ آبان ۱۴۰۰، ۰۶:۲۳ ب.ظ

غاصب چه بودند؟

مگر ما نمی گوئیم که خلفای جور، غاصبِ مقام ائمه ی ما بودند؟ غاصب کدام مقامشان بودند؟ غاصب علم آنها که نبودند؛ علم امام را که نمی شود غصب کرد...، غاصب تقوای ائمه که نبودند؛ غاصب سِمت و منصب معنوی و روحانی آنها که نبودند؛ پس غاصب چه بودند؟ غاصب حکومت آنها بودند.

پس امام (علیه السلام) علاوه بر اینکه یک رهبر مسلکی است...، یک حاکم سیاسی هم هست؛ منتها هم در مقام رهبریِ فکری و مسلکی و هم در مقام رهبریِ سیاسی، نگذاشته اند که او آنچه باید و خدا می خواهد انجام بدهد؛ یعنی نگذاشته اند که آزادانه طرز فکر اسلامی را آن چنان که او میداند و می فهمد، به مردم دنیا و جلوتر از همه، به مردم جامعه ی اسلامی برساند.

برشی از کتاب، حماسه ی امام سجاد (علیه السلام)، مقام معظم رهبری، ص 88 - 89.

#برش_کده

۳ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۰۰ ، ۱۸:۲۳
محمد هادی بیات
شنبه, ۲۴ مهر ۱۴۰۰، ۰۴:۰۳ ب.ظ

نگاه تاریخی صِرف به دین!

نگاهِ صرفِ تاریخی به دین، یکی از عوامل پر رنگ شدن تعصّبات مذهبی و گسترش فرقه گرایی است. در این نگاه، مصادیقِ حقّ و باطل به زمان صدر اسلام منحصر می شود و تطبیق پذیر بر مصادیق امروز آنها نیست. بر این اساس، مبارزۀ حق و باطل در روزگار کنونی، به اختلاف های تاریخی و فرقه ای منحصر می شود و مسلمانان اهل سنّت، از آن جهت که نگاهی متفاوت به وقایعِ صدر اسلام دارند، به عنوان دشمن اصلی شیعه معرفی می شوند.

 

به دیگر سخن، در این نگاه، مخالفان ولایت در زمان حاضر فقط مسلمانان سنی مذهبی هستند که به موضوع امامت اهل بیت (علیهم السلام) اعتقادی ندارند؛ اما سلطه گران مستکبر و صهیونیستِ بین الملل با همۀ جنایت هایشان [علیه اسلام و تشیّع]، دشمن ولایت به حساب نمی آیند؛ زیرا آنها هیچ اظهار نظری دربارۀ مباحث تاریخی صدر اسلام ندارند و به قضاوت دربارۀ خلفا نمی پردازند...

 

بر این اساس، شیعیانی پیدا می شوند که حاضرند در پرتوی حمایت هر ظالم و جنایت کاری قرار گیرند و از این فرصت، برای مناظره و مخاصمه با اهل سنت استفاده کنند. در این نگاه، طاغوت های زمان از آنجا که نسبت به عقاید شیعه و سنی ساکت اند، دشمن مذهبی به حساب نمی آیند، بلکه باید برای غلبه بر اهل سنّت با آنها دستِ دوستی داد!

بُرشی از کتاب «جریان افراط گرای شیعی»، مهدی مسائلی، ص 36 و 37.

#برش_کده

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۴ مهر ۰۰ ، ۱۶:۰۳
محمد هادی بیات
پنجشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۹، ۱۰:۱۵ ب.ظ

روزه رو بشکن، هفتاد برابر ثواب ببر!!

در روایات معتبره آمده است: هرکس قصد روزۀ مستحبّی کند و مهمان برادر مومنی باشد و میزبان طعامی برای او حاضر سازد و از او بخواهد که افطار کند، ثواب افطار کردن هفتاد برابر بیشتر از ثواب روزه داشتن است و البته این مربوط به کسی است که اظهار روزه داری کرده است، اما اگر روزۀ خود را اظهار نکند، ثوابش بیشتر و برابر با روزۀ یک سال است. [1]

سید بن طاووس نیز می­ نویسد:

«اگر دیدی افطار و خودداری از ادامۀ روزۀ مستحبّی فضیلت بیشتری دارد، از پیروی از ارادۀ خداوندِ آگاه به غیب شرم مکن و بر اساس خواست خدا افطار کن، و به خرده­ گیری و ایراد بندگان او توجّه مکن. مثلا اگر روزۀ مستحبّی گرفته بودی و برادر دینی ­ات تو را به خوردن غذایی دعوت کرد، دعوت خدا را اجابت کن... [یا] اگر دیدی روزۀ مستحبّی تو را از انجام برخی امور واجب یا مستحبّ مهم تر از روزه با­ز­می­دارد، به ترک روزه اقدام کن و حکمی را که خداوند بزرگ شمرده است بزرگ بدان و آنچه را که او کوچک شمرده است، کوچک بشمار، و مگو کسانی که از روزۀ من اطلاع دارند، از عذر من در اقدام به ترک روزه اطلاع ندارند! که اگر چنین کنی روزۀ تو روزۀ ریائی و عبادت غیر خدا بوده و از گناهان کبیره است.» [2]

همه اینها، برای احترام گذاشتن به مؤمن و زشتی رد کردن دست اوست، که می گوید اگر روزۀ مستحبی داشتی، بخاطر تعارف دیگری آن را بشکن، نگو روزه دارم! بخور! ثواب این خوردن، از آن روزه به مراتب بیشتر است.

اسلام این است.

#پرونده_ویژه

#ماه_رجب

____________________

[1] زاد المعاد، ص15.

[2] اقبال الاعمال، ترجمه روحی، ص746.

۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۹ ، ۲۲:۱۵
محمد هادی بیات
دوشنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۹، ۰۶:۱۷ ق.ظ

دو گانه ی دین و دنیا!

تَهِ ذهنمون، ممکنه این مطلب جا خوش کرده باشه که:

بعضی چیزا چندان با هم جور در نمیان، مثلا: یکیش همین «دین و دنیا»؛

یعنی بالاخره اگه آدم بخواد واقعا اهل دین و دیانت باشه، نمی تونه اونطوری که باید، از دنیا بهره ببره!

و اگه بخواد واقعا اهل دنیا و لذّتهای دنیایی باشه، نمی تونه اونطوری که باید، به مسائل دینی بپردازه!

 

همین دوگانه، راجع به «علم و ثروت» و «دین و سیاست» و خیلی چیزای دیگه هم هست.

 

امّا واقعیتش اینه که اسلام اصلا چنین نظری نداره، و بین اینها نه تنها ضدیّتی نمی بینه، بلکه به هر دوشون هم تشویق می کنه.

 

از امام رئوف، علی بن موسی الرضا (علیه السّلام) روایت شده:

«لَیْسَ‏ مِنَّا مَنْ تَرَکَ دُنْیَاهُ لِدِینِهِ وَ دِینَهُ لِدُنْیَاه» [1]:

[اصلا] کسی که دنیایش را بخاطر دینش یا دینش را بخاطر دنیا ترک کند، از ما نیست!

 

رسما دارن میفرماین ما حقّ نداریم بخاطر دین، از دنیامون کم بذاریم، و یا بخاطر دنیا از دین.

باید به هردوتاشون خوب خوب برسیم.

دین و دنیا هر دوتاشون لذّت بخش هستن، و ما به هردوی اینها نیاز داریم.

شخصِ خداوند متعال میفرماید:

«قُلْ مَنْ حَرَّمَ زینَةَ اللَّهِ الَّتی‏ أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِیَ لِلَّذینَ آمَنُوا فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا خالِصَةً یَوْمَ الْقِیامَةِ...» [2]:

[ای پیامبر، به مردم] بگو: چه کسی استفاده از زینت ها روزی های پاک و پاکیزه ای که خدا برای بندگانش آفریده را ممنوع کرده است؟ بگو: این نعمتها در زندگی دنیا، برای مؤمنان است و دیگران هم استفاده می کنند، اما روز قیامت تنها برای مؤمنان است...

 

در اینکه آخرت فقط برای مؤمنانه که هیچ شکی نیست! طبیعتا هرچی آدم مؤمن تر بوده باشه، بهره اش تو بهشت هم بیشتره، اما نکتۀ جالش اینجاست که خدا میگه بابا من دنیا رو هم برای تو آفریده بودم، و اگه دیدی دیگرانی هم دارن استفاده میکنن، صدقه سر شما بوده ها !!!

#آیه_کده

#حدیث_کده

#شبهه_کده

_____________________

[1] الفقه المنسوب الی الامام الرضا (علیه السّلام)، ص 337.

[2] الاعراف: 32.

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۹ ، ۰۶:۱۷
محمد هادی بیات
محمد هادی بیات