محمدهادی بیات

بی دستِ کربلا، دستِ مرا بگیر...

چهارشنبه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۹، ۱۱:۰۴ ق.ظ

بعد از سیصد هزار سال!!

از همه جای ماه شبعان عطر شفاعت به مشام می ­رسد؛ در انتهای صلوات شعبانیه به خداوند متعال عرضه می­داریم:

«...اللَّهُمَّ فَأَعِنَّا عَلَى الِاسْتِنَانِ بِسُنَّتِهِ فِیهِ وَ نَیْلِ الشَّفَاعَةِ لَدَیْهِ اللَّهُمَّ وَ اجْعَلْهُ لِی شَفِیعاً مُشَفَّعاً وَ طَرِیقاً إِلَیْکَ مَهْیَعاً وَ اجْعَلْنِی لَهُ مُتَّبِعاً حَتَّى أَلْقَاکَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَنِّی رَاضِیاً وَ عَنْ ذُنُوبِی غَاضِیاً قَدْ أَوْجَبْتَ لِی مِنْکَ الرَّحْمَةَ وَ الرِّضْوَانَ وَ أَنْزَلْتَنِی دَارَ الْقَرَارِ وَ مَحَلَّ الْأَخْیَارِ»:

خدایا! ما را در این ماه به پیروی از روش پیامبر و رسیدن به شفاعتش یاری فرما، خدایا! او را برای من شفیعی با شفاعت پذیرفته و راهی روشن به سویت قرار ده و مرا پیرو او گردان تا در حالی تو را در قیامت دیدار کنم، که از من خشنود باشی و از گناهانم چشم ‌پوشی و رحمت و رضوانت را بر من واجب نموده و مرا در بهشت و جایگاه خوبان درآورده باشی.

 

همۀ ما محتاج شفاعت اهل­بیت(علیهم­ السّلام) هستیم، پس باید توجه داشته باشیم که مبادا کاری کنیم که فردای قیامت شفاعت اهل بیت دیر شامل حال ما شود.

 

راوی از امیرمؤمنان(علیه ­السّلام) درخواست کرد که مرگ را برایش توصیف کند، حضرت فرمودند:

«با یکی از این سه چیز مرگ وارد می­ شود: یا بشارت به نعمت همیشگی، یا به عذاب همیشگی، یا سبب هول و ترس است و کارش مبهم و مردّد می­ باشد و نمی­ داند از چه طایفه­ ای خواهد بود؛ پس دوست ما که اطاعت کنندۀ ما بوده، یعنی معصیتی نداشته، به نعمت همیشگی بشارت داده می شود. و اما دشمن ما که با ما مخالفت می­ کرده پس به عذاب همیشگی بشارت داده می­ شود. و اما آن­که کارش مبهم است و نمی ­داند بر سرش چه می­ آید، او مؤمنی است که بر خودش اسراف و ظلم می­ کرده، یعنی گناهکار بوده است. او را مرگ فرا می­ رسد اما با ابهام و خوف و حزن، پس از آن خدا او را با دشمنان ما مساوی قرار نخواهد داد بلکه او را به شفاعت ما از آتش بیرون خواهد آورد، پس عمل کنید و اوامر الهی را اطاعت کنید و عذاب خدای را کوچک نشمارید، به درستی که از جمله گناهنکاران کسی است که شفاعت ما به او نمی رسد مگر بعد از سیصد هزار سال عذاب» [1].

 

بله، شفاعت اهل بیت شامل همۀ دوستدارانشان می ­شود، اما از آن­ جاکه فقط پاکان را به بهشت راه می­ دهند، آن­که در دنیا پاک نبوده، با عذاب پاک می­شود، و گاه این پاک شدن تا سیصد هزار سال هم طول می­کشد.

 

خدایا! به خودت پناه می­ بریم از عذاب خودت، که گریزگاهی جزء آغوش مهربان خودت نداریم، «وَ أَنَا یَا سَیِّدِی عَائِذٌ بِفَضْلِکَ هَارِبٌ‏ مِنْکَ‏ إِلَیْک» [2].

#پرونده _ویژه

#ماه_شعبان

___________________

[1] معانی الاخبار، ص288.

[2] مصباح المتهجّد، ج2، ص584.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۹ ، ۱۱:۰۴
محمد هادی بیات
سه شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۹، ۰۸:۳۲ ق.ظ

ماه زیبای شفاعت

«شفاعت آن است که شخص از کسی­ که مافوق اوست خیر و نیکی را برای پایین­ تر از خودش درخواست کند، یا اسقاط عقوبت یا زیاد نمودن ثواب و یا هر دو را طلب نماید. اگر شفاعت برای اهل طاعت باشد معنایش درخواست فزونی پاداش و ثواب و بالا رفتن درجات آن­ها است، و اگر برای اهل گناه و زشتی باشد منظور از آن طلب عفو و مغفرت از لغزش­ها و گناهانشان، و اسقاط عقوبت یا عذاب و رستگاری به منافع می­ باشد...» [1].

 

یکی از فضائلی که شامل اهل مراقبت در ماه شعبان می­ شود، شفاعت رسول خدا(صلّی ­الله­ علیه­ و آله) از ایشان است و آن ­قدر مسئلۀ شفاعت در شعبان پر رنگ و لعاب است که این ماه عظیم الشأن را ماه شفاعت نامیده ­اند و پاداش بسیاری از اعمال، شفاعت پیامبر در حق ایشان قرار داده شده است.

 

از امام صادق(علیه­ السّلام) روایت شده است:«...أَکْثِرُوا فِی شَعْبَانَ مِنَ الصَّلَاةِ عَلَى نَبِیِّکُم‏... وَ إِنَّمَا سُمِّیَ شَعْبَانُ‏ شَهْرَ الشَّفَاعَةِ لِأَنَّ رَسُولَکُمْ یَشْفَعُ لِکُلِّ مَنْ یُصَلِّی عَلَیْهِ فِیهِ...» [2]:

در ماه شعبان زیاد بر پیامبرتان صلوات بفرستید... و همانا شعبان را ماه شفاعت نامیده ­اند، چراکه پیامبر شما هرکسی را که در این ماه بر او صلوات بفرستد شفاعت می­کند.

 

از رسول خدا(صلّی­ الله­ علیه­ و آله) روایت شده: «شَعْبَانُ‏ شَهْرِی‏ وَ شَهْرُ رَمَضَانَ شَهْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، فَمَنْ صَامَ یَوْماً مِنْ شَهْرِی کُنْتُ شَفِیعَهُ یَوْمَ الْقِیَامَة» [2]:

 شعبان ماه من و رمضان ماه خداست، پس هر­کس یک روز از ماه مرا روزه بدارد، در روز قیامت شفیع او خواهم بود...

از امام رضا(علیه­ السّلام) روایت شده: «...فَإِنَّهُ‏ إِذَا کَانَ‏ یَوْمُ‏ الْقِیَامَةِ لَمْ‏ یَبْقَ‏ مَلَکٌ‏ مُقَرَّبٌ‏ وَ لَا نَبِیٌ‏ مُرْسَلٌ‏ وَ لَا مُؤْمِنٌ‏ مُمْتَحَنٌ‏ إِلَّا وَ هُوَ یَحْتَاجُ‏ إِلَیْهِمَا فِی‏ ذَلِکَ‏ الْیَوْم» [3]:

روز قیامت، هیچ ملک مقرّب، نبی مرسل و مؤمنی نیست مگر این که محتاج پیامبر خدا(صلّی­ الله علیه­ و­ آله) و امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(علیهما­ السّلام) باشد.

 

حال ملاحظه کنید که چه نعمت بزرگی در ماه شعبان به ما ارزانی شده است، اگر دریابیم. آن­چه که ملائکۀ مقرب و انبیاء مرسل محتاج به آن هستند، به آسانی در اختیار ما گذاشته شده است.

#پرونده_ویژه

#ماه_شعبان

____________________

[1] مکیال المکارم، ج1، ص221.

[2] وسائل الشیعه، ج10، ص512.

[3] امالی صدوق، ص19.

[4] الکافی، ج2، ص562.

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۹ ، ۰۸:۳۲
محمد هادی بیات
پنجشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۹، ۱۰:۲۷ ق.ظ

بزرگترین حادثه ی تاریخ!

زمانی می ­توان ارزش و اهمیت شب و روز مبعث را درک کرد، که اهمیت بعثت پیامبر(صلّی ­الله­ علیه­ و آله) را درک نمود.

آیا رویدادی مهم تر از برانگیخته شدن آخرین پیامبرالهی وجود دارد؟! به همین خاطر مقام معظم رهبری این روز را «بزرگترین حادثۀ تاریخ» معرفی می ­کنند [1].

اسلام از این روز فرخنده ظهور کرد. اسلامی  که امروز و بعد از گذشت هزار و چهارصد و اندی سال، و در دورانی که تمام مکاتب فکری بشری، آخرین نفس­های خود را می­ کشند و لحظه به لحظه به افول خود نزدیک­ تر می شوند؛ در صدد پایه گذاری تمدن نوین اسلامی بوده و در انتظار ظهور آخرین منجی و پیشوای خود لحظه شماری می­ کند. بنابراین، عید مبعث یعنی روز تجدید عهد و میثاق با اسلام؛ یگانه دین آسمانی [2].

 

مسئلۀ جالب توجّه دیگر اینکه بعثت نبی مکرم اسلام(صلّی­ الله­ علیه­ و آله) در ماه رجب، یعنی ماه امیرالمؤمنین(علیه ­السّلام) قرار گرفته است. و این نشان دهندۀ یکی بودن مسیر نبوّت و ولایت است. این­که این­قدر به زیارت امیرالمؤمنین(علیه ­السّلام) در شب و روز مبعث تاکید شده، برای چیست؟ آیا جز برای توجّه دادن به این مطلب مهم است؟ آیا جز به ­خاطر یکی بودن مقام نوری این دو بزرگوار است؟

از رسول خدا(صلّی ­الله­ علیه­ و آله) نقل شده است: «هزار سال پیش از آفرینش آدم، من و على در نزد خداى عزّ وجلّ یک نور بودیم. آن نور خداوند را تسبیح و تقدیس مى‌کرد تا هنگامیکه پروردگار سبحان آدم را آفرید. آن‌گاه این نور را در صلب وى قرار داد. پس از آن نیز پیوسته این نور یکى بود تا سرانجام ما را در صلب عبدالمطلب به دو شاخه تقسیم فرمود [نور من در صلب عبدالله و نور علی در صلب ابوطالب قرار گرفت] و از این رو نبوت در من و جانشینى و خلافت در على است [3].

 

و در روایت مشابهی آمده است: «...فَعَلِیٌّ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ عَلِیٍّ، لَحْمُهُ مِنْ لَحْمِی وَ دَمُهُ مِنْ دَمِی، فَمَنْ أَحَبَّنِی فَبِحُبِّی أَحَبَّهُ، وَ مَنْ أَبْغَضَهُ فَبِبُغْضِی أَبْغَضَه‏» [4]:

پس علی از من و من از علی هستم، گوشت او از گوشت من و خونش از خون من است؛ پس کسی­ که مرا دوست دارد، بخاطر دوستی من علی را نیز دوست دارد، و کسی­که بغض او را دارد، به خاطر این است که مرا مبغوض داشته است.

ابن ابی الحدید معتزلی مذهب در شرح نهج البلاغۀ خود روایتی از امام صادق(علیه ­السّلام) نقل می کند: «علی(علیه­ السّلام) با پیامبر(صلّی ­الله­ علیه­ و آله) پیش از رسالت، نور [الهی] را می­ دیدند و صدا [ی ملائکه] را می­ شنیدند، و همانا پیامبر(صلّی­ الله­ علیه­ و آله) به او گفت: اگر من خاتم انبیاء نبودم، همانا تو با من در نبوّت شریک بودی، لکن اگرچه نبی نیستی، وصی نبیّ و وارث او، بلکه سیّد اوصیاء و امام پرهیزکاران هستی [5].

 

پس در این شب و روز شریف، به رسول خدا(صلّی ­الله­ علیه­ و آله)، و امیرالمؤمنین(علیه ­السّلام) متوسّل شده و می­گوئیم: «یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُ‏ یَا عَلِیُ‏ یَا مُحَمَّدُ إِکْفِیَانِی‏ فَإِنَّکُمَا کَافِیَانِ،‏ وَ انْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَان‏.»

#پرونده_ویژه

#ماه_رجب

__________________

[1] 1392/2/25.

[2] «إنَّ الدیّنَ عِندَ اللهِ الاسلامُ»، آل عمران:19.

[3] بحارالأنوار، ج‏35، ص24.

[4] الخصال، ج2، ص640.

[5] شرح نهج البلاغه، ج13، ص310.

۰ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۹ ، ۱۰:۲۷
محمد هادی بیات
شنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۹، ۰۷:۰۶ ق.ظ

نعمت گمنام!

وقتی صحبت از «بهشت» و «نعمت های بهشتی» میشه، اولین چیزی که به ذهنمون خطور می کنه چیه؟

احتمالا حوری و باغهای بهشتی و غذاهای لذیذ و اموری از این قبیل...

 

امّا یکی از نعمتهای بزرگ بهشتی، که خدا تو قرآن 4 بار ازش نام می بره، یه مسئلۀ بسیار جالبه.

چیزی که ما کمتر به اهمیّتش پی بردیم!

چیزی که چندان احساس نیاز بهش نکردیم!

چیزی که شاید تو دنیا اصلا برامون مهم هم نبوده!!

 

می فرماید:

«لا تَسْمَعُ فیها لاغِیَةً» [1]؛

«لا یَسْمَعُونَ فیها لَغْواً وَ لا تَأْثیماً» [2]؛

«لا یَسْمَعُونَ فیها لَغْواً وَ لا کِذَّاباً» [3]؛

«لا یَسْمَعُونَ فیها لَغْواً إِلاَّ سَلاماً...» [4]؛

 

در بهشت، حرف بیهوده نمی شنوی؛

بهشتیان، در بهشت نه حرف بیهوده ای می شنوند و نه حرف گناه آلود؛

بهشتیان، در بهشت نه حرف بیهوده ای می شنوند و نه دروغی؛

بهشتیان، در بهشت حرف بیهوده ای نمی شوند. هرچه به گوش می رسد، آرامش می دهد...

ما عادت کردیم به گفتن و شنیدن حرفهایی که هیچ فائده ای برامون نداره، نه به درد دنیامون میخوره و نه آخرت و جز اتلاف عمرِ بی بازگشت، هیچ نتیجه ی دیگه ای نداره.

عادت کردیم به تماشای هر فیلمی، به خوندن هر خبری، به دنبال کردن هر کسی تو فضای مجازی و و و

و واقعا چه نعمت بزرگیه که آدم هرچی بشنوه براش مفید و رشد دهنده باشه، و چیزی که براش فایده نداره یا باعث رکودش میشه، اصلا به گوشش نخوره!

اللهم ارزقنا...

 

#آیه_کده

_______________________

[1] الغاشیه: 11.

[2] الواقعه: 25.

[3] النّبأ: 35.

[4] مریم: 62.

۲ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۹۹ ، ۰۷:۰۶
محمد هادی بیات
پنجشنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۹، ۰۷:۱۶ ب.ظ

مهمون سر زده

فرض کنید خونتون به شدّت شلوغ و به هم ریخته است و همه چیز نامرتّبه.
و هیچ میوه و شیرینی و چیزی که بشه به عنوان پذیرایی استفاده کنید هم الان تو خونه نیست!
تو همین وضعیت یکدفعه زنگ خونه به صدا در میاد و چند تا مهمون سر زده از راه می رسن و چاره ای هم ندارید جز اینکه در رو براشون باز کنید!!

 

چه حالی می شید؟
تو مدّتی که تو خونه هستن، شما چه وضعیّتی دارید؟
بهتون خوش میگذره؟
لذّتی هم می برید؟

 

(یه لحظه واقعا بهش فکر کنید...)

 

حالا اگر همین مهمونا از قبل خبر داده بودن  که میان، وضعیت شما چطور بود؟
قطعا هم خونه زندگی رو مرتّبِ مرتّب می کردین و هم میوه و چای رو از قبل آماده.


...

 

«نماز» می تونه برای ما مهمون سرزده باشه، یا مهمونی که با آمادگی قبلی اومده.
اگه غرقِ کارهای روزمره شده باشیم و یکدفعه صدای اذون بلند بشه و تازه یادمون بیفته که باید بریم دستشویی و وضو بگیریم و بیایم نماز بخونیم، یعنی غافلگیر شدیم و همونطوری که وقتی مهمون، سرزده بیاد، خوشمون نمیاد و لذّت نمی بریم، وقتی اینطوری با نماز مواجه بشیم هم، لذّت و بهره ای که باید می بردیم رو نمی بریم.

 

از اون طرف، اگه چند دقیقه ای قبل از اذون، حواسمون به نماز باشه و بریم وضو بگیریم و بیایم بشینیم سر سجّاده  و ذکری یا دعایی یا قرآنی بخونیم، این یعنی ما کاملا از قبل آماده ایم و اصلا غافلگیر نشدیم، و طبیعتا این نماز بیشتر می تونه ما رو رشدمون بده.

 

 

 

اللهمّ ارزقنا...

#دل_کده

۱ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۱۴ اسفند ۹۹ ، ۱۹:۱۶
محمد هادی بیات
سه شنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۹، ۰۶:۴۶ ق.ظ

پای منبر حضرت

اگر ماه رجب، ماه امیرالمؤمنین(علیه­ السّلام) است، و اگر ما به وجود آن حضرت افتخار می­ کنیم، و سنگ محبّتش را به سینه می­زنیم، آیا نباید رجبمان رنگ و بوی محبوبمان را بدهد؟

اگر نه اینگونه است، باید به ادّعای خود شک کنیم! این چه محبّتی است که انس و خلوتی در پی ندارد؟!

اگر در ماه حضرت با ایشان ارتباطی نداریم، پس کِی به سراغ او می­رویم؟! حتما باید حضرت را در محراب عبادش غرق به خون ببینیم تا به یاد او بیفتیم و بر مظلومیتش اشک بریزیم؟ حتما باید صدای حضرت به «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبِةِ» [1] بلند شود تا به خود آئیم؟! فقط باید خود را در مجلس عزایش نشان دهیم؟! پس تا قبلِ آن کجائیم؟!

 

حالِ ما حال آن­هایی است که مولا بر فراض منبر فرمود: «سَلونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدونِی» [2] و آن­ها اعتنایی نکردند؛ اما همین که آن بزرگوار از میانشان رفت، به سر و سینه می­زدند و گریه سر می­دادند!

هنوز چند صباحی تا لیالی قدر و ضربت خوردن مولایمان مانده. هنوز مانده که هاتف ندا دهد: «قُتِلَ‏ عَلِیٌ‏ الْمُرْتَضَى» [3]. هنوز مانده که یتیم شویم. هنوز میهمان آن بزرگوار هستیم. پس تا می­توانیم از بودن در مهمانسرای حضرت نهایت بهره را برده و کاری کنیم تا رجبمان رنگ و بوی مولایمان را بدهد، که هرچه به آن حضرت نزدیک­تر باشیم، به سود خودمان است.

#پرونده_ویژه

#ماه_رجب

____________________

[1] خصائص الأئمة(علیهم­السّلام‏)، ص 63.

[2] نهج البلاغه، خطبه 189، ص 280.

[3] بحار الانوار، ج42، ص285.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۹ ، ۰۶:۴۶
محمد هادی بیات
شنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۹، ۱۱:۰۹ ب.ظ

آخیش؛ همه اش خواب بود! یا...؟!

تا حالا برات پیش اومده که یه خواب بد و وحشتناک ببینی، بعد یکدفعه از خواب بپّری و همینکه متوجّه شدی همش خواب بوده، خیالت راحت بشه و یه نفس راحتی بکشی و خدا رو شکر کنی که اون اتفاقات بد همش خواب بوده و حقیقت نداشته؟!

 

یا تا حالا شده که یه خواب خوب و باحال و فول اچ دی ببینی و در حالی که داری حسابی کیف میکنی، یک دفعه از خواب بیدار بشی و بفهمی خواب بوده و ناراحت بشی که چرا تو لحظات حساس و جاهای خوبش از خواب بیدار شدی و دلت بخواد دوباره بخوابی و ادامۀ خوابت رو ببینی؟!

 

از امیرمؤمنان(علیه السّلام) روایت شده: «النّاسُ نیامٌ»: همۀ مردم خوابن! «إذا ماتوا إنتَبَهوا»: وقتی که بمیرن، بیدار میشن! [1].

 

من جزو کدوم دسته ام؟

وقتی از این خواب بیدار بشم، دوست دارم که برگردم و به خوابم ادامه بدم، یا اینکه میگم آخیش، بالاخره از این خواب بیدار شدم؟!

#حدیث_کده

_______________________

[1] مرآة العقول، ج8، ص293.

۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۹ ، ۲۳:۰۹
محمد هادی بیات
جمعه, ۸ اسفند ۱۳۹۹، ۱۱:۰۵ ب.ظ

ماه عسلِ نرفته!

یکی از رفقا، خاطره خیلی جالبی از ماه عسلش تعریف کرد که حیفم اومد ننویسمش:

 

«یکی دو ماه از عقدمون گذشته بود که با خانمم تصمیم گرفتیم بریم ماه عسل.

بلیط هواپیما رو تهیه کردم و چمدونا رو بستیم و منتظر روز پرواز شدیم.

...

روز حرکت فرا رسید.

علی القاعده باید یک ساعت، یا لا اقل نیم ساعت قبل از پرواز تو فرودگاه می بودیم.

یک ساعت به پرواز مونده بود که ما هنوز تو خونه بودیم و من منتظر حاضر شدن خانمم!

یک ربعِ پُر از استرسِ دیگه هم گذشت و شد چهل و پنج دقیقه به پرواز و من همچنان منتظر!!

تَهِ دلم می گفتم: «از پرواز جا می مونیم»، اما هنوز یه کورسویِ امیدی هم بود که می گفت: «نه! ان شاء الله می رسیم».

بالاخره خانمم آماده شد و حرکت کردیم به سمت فرودگاه...

چند دقیقه ای از حرکتمون نگذشته بود که خانمم یه دفعه گفت: «آخ! گوشیمو جا گذاشتم!»

گفتم: «ولش کن! نمی رسیم. جا می مونیم!»

که گفت نمیشه و لازمش دارم [ و البته واقعا لازم داشت].

به راننده تاکسی گفتم برگرده و اینجا بود که اون کورسوی امید رو هم از دست دادم و مطمئن شدم که جا می مونیم.

گوشی رو برداشتیم و دوباره حرکت کردیم،

امّا وقتی رسیدیم به فرودگاه، کار از کار گذشته بود و هواپیما آمادۀ پرواز و دیگه کسی بلیط ما رو چک نمی کرد...

...

گرچه از قبلش مطمئن بودم که جا می مونیم، اما اصلا دلم نمی خواست باور کنم که واقعا جا موندیم.

تا حالا تو دوران مجرّدی پیش نیومده بود که جا بمونم، اما این بار، به خاطر خانمم، اونم برای سفر ماه عسل، جا موندیم.

...

طبیعتا خیلی ناراحت بودم. هم به خاطر جا موندن، هم به خاطر هدر رفتن پول، هم به خاطر دیر آماده شدن خانمم، هم به خاطر اینکه دست از پا درازتر الان باید برگردیم و و و

شاید وقتش بود که اولین دعوای زندگی مشترکمون رو راه بندازم و لااقل یه کم توبیخش کنم که چرا اینقدر دیر کردی تا اینطوری بشه و...

اما با خودم گفتم: الان خانمم کاملا میدونه که مقصّره و خب اونم از اینکه جا موندیم ناراحته، حالا هی من بهش بگم چرا دیر آماده شدی؟! چرا دقّت نکردی؟! چرا گوشیتو از اوّل بر نداشتی؟! چرا؟ چرا؟ چرا؟ هیچ دردی رو که دوا نمی کنه بماند، بلکه به دردمون اضافه هم می کنه و کدورتی پیش میاد...

این شد که تصمیم گرفتم تو مسیر برگشت این مطلب رو اصلا به روی خانمم نیارم که هیچ، تازه بهش اطمینان خاطر هم بدم که اصلا ناراحت نیستم و هیچ اشکالی نداره و بالاخره پیش میاد و اصلا شاید صلاح نبوده بریم و ان شاء الله تو یه فرصت بهتر می ریم و...

ما میخواستیم بریم ماه عسل که خوش بگذرونیم، حالا نشده بریم؛ دلیلی نداره که الان بد بگذرونیم و ناراحت باشیم. ناراحتی چه دردی رو دوا می کنه؟!

...

همینقدر بگم که این برخورد من، چنان باعث جلب محبّت همسرم شد که وقتی فکرشو میکنم، می بینم قطعا اون سفر نمی تونست اینقدر محبّت من رو تو دل خانمم بیشتر بکنه!

و خلاصه اینکه ماه عسلِ نرفته ی ما، خیلی بیشتر برامون فائده داشت...»

#خاطره_کده

#خانواده_کده

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۹۹ ، ۲۳:۰۵
محمد هادی بیات
پنجشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۹، ۱۰:۱۵ ب.ظ

روزه رو بشکن، هفتاد برابر ثواب ببر!!

در روایات معتبره آمده است: هرکس قصد روزۀ مستحبّی کند و مهمان برادر مومنی باشد و میزبان طعامی برای او حاضر سازد و از او بخواهد که افطار کند، ثواب افطار کردن هفتاد برابر بیشتر از ثواب روزه داشتن است و البته این مربوط به کسی است که اظهار روزه داری کرده است، اما اگر روزۀ خود را اظهار نکند، ثوابش بیشتر و برابر با روزۀ یک سال است. [1]

سید بن طاووس نیز می­ نویسد:

«اگر دیدی افطار و خودداری از ادامۀ روزۀ مستحبّی فضیلت بیشتری دارد، از پیروی از ارادۀ خداوندِ آگاه به غیب شرم مکن و بر اساس خواست خدا افطار کن، و به خرده­ گیری و ایراد بندگان او توجّه مکن. مثلا اگر روزۀ مستحبّی گرفته بودی و برادر دینی ­ات تو را به خوردن غذایی دعوت کرد، دعوت خدا را اجابت کن... [یا] اگر دیدی روزۀ مستحبّی تو را از انجام برخی امور واجب یا مستحبّ مهم تر از روزه با­ز­می­دارد، به ترک روزه اقدام کن و حکمی را که خداوند بزرگ شمرده است بزرگ بدان و آنچه را که او کوچک شمرده است، کوچک بشمار، و مگو کسانی که از روزۀ من اطلاع دارند، از عذر من در اقدام به ترک روزه اطلاع ندارند! که اگر چنین کنی روزۀ تو روزۀ ریائی و عبادت غیر خدا بوده و از گناهان کبیره است.» [2]

همه اینها، برای احترام گذاشتن به مؤمن و زشتی رد کردن دست اوست، که می گوید اگر روزۀ مستحبی داشتی، بخاطر تعارف دیگری آن را بشکن، نگو روزه دارم! بخور! ثواب این خوردن، از آن روزه به مراتب بیشتر است.

اسلام این است.

#پرونده_ویژه

#ماه_رجب

____________________

[1] زاد المعاد، ص15.

[2] اقبال الاعمال، ترجمه روحی، ص746.

۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۹ ، ۲۲:۱۵
محمد هادی بیات
پنجشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۹، ۰۶:۳۵ ق.ظ

معجزه متحرک!

اینکه دیوار کعبه بدون دخالت کسی بشکافد، زنی بار دار داخل شود، و دیوار از همان ناحیه بسته شود، بکوشند که درِ کعبه را باز کنند اما نشود، تا سه روز کسی از این خانم خبر نداشته باشد، پس از سه روز دوباره دیوار شکافته شود و این خانم با نوزادی در دست خارج شود و برای آخرین بار دیوار بسته شود...!! [1].

این همه حادثۀ معجزه آسا در محیط کوچک مکه آن روز یک بمب خبری محسوب می­شود. کودکی که به اعجاز متولد شده است، و این کودک همیشه با خودش این عنوان را یدک خواهد کشید. هرگاه مردم او را ببینند، به یاد آن اعجاز می ­افتند.

علی(علیه­ السّلام) معجزۀ متحرک است!

حالا خداوند متعال این معجزۀ متحرک را ملازمِ محمد امین(صلوات ­الله­ علیه ­و آله) قرار می ­دهد. چه ترکیب جالبی! وقتی علی(علیه ­السّلام) به عنوان نخستین مرد به پیامبر(صلّی ­الله ­علیه ­و آله) ایمان می ­آورد، باید برای مردم مکه در حقانیّت رسول خدا کافی باشد. کودکی که معجزه وار متولد شد، به او ایمان آورده است! معجزه ­ای که سالها در کنار این مردم زندگی کرده است، حالا در کنار قرآن محمد(صلّی ­الله­ علیه­ و آله) قرار می گیرد. واقعا که چقدر زیباست. علی(علیه ­السّلام) خود معجزه­ ای است که تصدیق کنندۀ رسالت پیامبر(صلّی­ الله­ علیه­ و آله)، و دلیل بر وحیانی بودن قرآن اوست.

#پرونده_ویژه

#ماه_رجب

____________________

[1] امالی صدوق، ص133.

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۹ ، ۰۶:۳۵
محمد هادی بیات
چهارشنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۹، ۰۳:۵۶ ب.ظ

از دست ندهیم!

از امام صادق(علیه­ السّلام) روایت شده است:

«سه  ماه به این امّت داده شده که به هیچ­ یک از امّت‌ها داده نشده است: رجب، شعبان و ماه رمضان؛

و  سه  شب به این امّت داده شده که به احدی مثل آن داده نشده است: شب سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم از هر ماه؛

و  سه  سوره به این امّت داده شده است که به هیچ ­یک از امّت‌ها داده نشده است: سورۀ«یس»، سورۀ«تَبارَکَ اَلَّذِی بِیَدِهِ اَلْمُلْکُ» و سورۀ«قُلْ هُوَ اَللّهُ أَحَدٌ».

بنابراین، هرکس این  سه را جمع کند، برترین عطایایى که به این امّت داده شده است را، جمع کرده است.

عرض شد: چگونه انسان بین این  سه جمع کند؟

[حضرت کیفیّت نماز را توضیح داده و فرمودند: هرکس این نماز را بخواند] جمیع فضیلت این  سه  ماه را حایز گردیده و همۀ گناهان او به جز شرک به خدا آمرزیده مى‌گردد [1].

 

اما کیفیت نماز:

شب سیزدهم 2 رکعت، شب چهاردهم 4 رکعت و شب پانزدهم 6 رکعت؛ و در هر رکعت این سوره ­ها خوانده می شود: حمد، یس، مُلک و توحید.

از دست دادن این نماز، خسارت محض است،

خدایا کمک کن که غفلت نکنیم...

#پرونده_ویژه

#ماه_رجب

_______________________

[1] اقبال الاعمال، ترجمه روحی، ج2، ص789.

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۹ ، ۱۵:۵۶
محمد هادی بیات
چهارشنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۹، ۱۱:۱۹ ق.ظ

السلام علیک یا امیر المؤمنین

ضمن تبریک میلاد با سعادت امیرالمؤمنین، علی (علیه السّلام)، دو طرح تایپوگرافی از نام مبارک حضرت، تقدیم میشود به محضر همه شیفتگان و محبّان آن حضرت.

 

روزی شعار کلّ جهان می شود «علی» / طبق حدیث امام زمان می شود «علی»

می آید آن دمی که به پیکار می رویم/ رمز قیام صاحبمان می شود «علی»

 

 

#خط_کده

۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۹ ، ۱۱:۱۹
محمد هادی بیات
محمدهادی بیات