محمدهادی بیات

بی دستِ کربلا، دستِ مرا بگیر...

جمعه, ۲۳ تیر ۱۴۰۲، ۰۶:۵۹ ق.ظ

دل کده

از بچگی به بلند بلند فکر کـــردن و با خودم حرف زدن عادت داشتم.

یادمه یه بار با یکی از دوســتام تو راه مدرسه بودیم که یه لحظه خطاب به خودم بلند یه چیزی گفتم...

رفیقم با تعجّب گفت: چــــــــــی؟! 😳

تازه اون لحظه متوجّه حضورش شدم و گفتم: با خودم بودم، ببخشید، اصلا حواسم نبود تو هم اینجایی😅

خلاصه بنده خدا کلّـی خندید و اون روز تو مدرسه هر وقت منو می دید باز خنده اش می گرفت و مسخره می کرد!

...

بعدها که رفتم حوزه، بلند فکر کردن تبدیل شد به یکی از برنامه های ثابتم.

یه مَدرَس (کلاس) دِراز داشتیم. ضبط صوت گوشیمو روشن می کردم و میذاشتم تو جیب پیرهنم و شروع می کردم به راه رفـتن توی مدرس و
بلند فکر کردن، حرف زدن، توبیخ کردن، تشویق کردن، برنامه ریزی کردن و...

بعد میومدم تو کتابخونه و هنـــدزفری رو می زدم به گوشم و قـسمت های مهم تفکّراتم رو مکتوب می کردم تا بمونه برام و بعدها در صورت لزوم بتونم بهشون مراجعه کنم...

خلاصه اینکه عادت به بلند فکر کـــــردن، باعث شد که خرداد 99 این وبلاگ رو ایجاد کنم تا با خیال راحت بلند بلند فـکر کنم...

...

یه مقدار که از عمر وبلاگ گذشت و مطالب زیاد شد؛ تصمیم گرفتم تو یه فایل وُرد هم ذخیرشون
کنم که تا بمونه.

نوشته هایی با موضــــــوعات مختـلف که عمدتا از دل برآمده بودند، لذا اسم کلّ مجموعه رو «دل کده» گذاشتم❣️

...

سال گذشته، در کنار تعـدادی مقاله و کتاب، «دل کده» رو هم برای «فراخوان آثار پژوهشی حوزه خراسان» فرستادم...

واقعا همینطوری.
فقط بخاطر اینکه تا 5 اثر میشــد فرستاد و خب یکیش هنوز خالی بود😉

هیچ انتظاری هم ازش نداشتم...

امّا در کمال تعجّـــب، از بین آثار که فرستادم، همـین دل کده، اثر شایستۀ تقدیر شد! 😅

...

(بخاطر مشکل «بیان» نشد که عکسی بارگزاری کنم)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پ.ن:

خاطرۀ خوشی از وبلاگ نویسی برام رقم خورد،

از فضای بسیار خوب و صمیمی اش هم خوشم اومد،

امّا وبسایت که آماده بشه، احتمالا از این فضا خداحافظی کنم...

 

#دل_کده

#خاطره_کده

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۰۲ ، ۰۶:۵۹
محمد هادی بیات
چهارشنبه, ۳ خرداد ۱۴۰۲، ۰۹:۱۱ ب.ظ

میخواستم داماد بشم

عزیزی می گفت تو دوران مجرّدی خیلی اهل ورزش بودم و نرمــش روزانه ام اصلا ترک نمی شد.
امّا بعد از متأهّلی، الآن مدّتهاست که دیگه نتونسته ام مثل ســـــابق برنامه منظّم نرمش داشته باشـــم.

 

بهش گفتم اون هـــــدف اصلیه که بخاطرش ورزش میکردی چی بود؟ اون هدف تَه تَه دلت؟

 

یه کم فکر کرد و گفت:
راستش تَه ذهنم همیشه این بود که میخوام داماد بشم و دلم میخواست خوش هیکل و خوش تیپ باشم😅

 

خب، دلیل ترک ورزش کاملا روشن شد دیگه!
شما یه هدفی داشتی، و حالا بهش رسیدی! میخواستی دامــاد بشی، شدی دیگه!
خب، حالا بعدش؟
حالا برای ورزش کردن یه هــــــــــدفی انتخاب کن تا نیاز باشه برای رسیدن بهش باز تلاش کنی.

 

ما آدما به پیدا کردن بهانه های مختلف و انگیزه ها و اهـــــداف گوناگون و متنوع خیلی نیاز داریم.
اگرچه، این انگیزه ها می تونه همگی زیر یه هدف کلّی هـــم قرار بگیره.

#دل_کده

۱ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۰۲ ، ۲۱:۱۱
محمد هادی بیات
دوشنبه, ۲۹ اسفند ۱۴۰۱، ۰۳:۵۶ ب.ظ

شروع دوباره...

1)

👌 یکی از چیزهایی که باعث میشـــــه تو هر
زمینه ای بتونی به موفقــــــیّت برسی اینه که
🔺«شـروع»🔺 خــوب و عالی داشته باشی.

 

2)

دانشجویی که از اوّل ترم درسا رو خوب و جدّی شـروع
کرده، راحت تر و بهتر امتحان میده یااونی که تازه شب

امتحان میخواد کتابو باز کنه؟!🤨

✅ شروع به موقع و خــــوب و اصولی در داشتنِ
یه 🔺«پایان»🔺خوب خیــــــــــــــلی مؤثّره عزیز.

 

3)

ما به شروع خوب، خیلی نیاز داریم.
ما به شروع دوباره نیاااااااااااز داریم.

 

4)

⁉️تا حالا به آمد و شد شب و روز دقّت کردی؟
⁉️برای چی این اتفاق می افته؟

✔️ خدا داره مدام شروع دوباره رو برای ما پدید میاره...

 

5)

اینکه شبی هست و میتونیم بخوابیم و فــــــکر
و ذهنمون آروم بشه و آرامش پیدا کنیم و بعد...
روز از نو، روزی از نو...😊

☑️ فرصت شـــــــــــــروع دوباره؛
هر روز داره برامون تکــــرار میشه

 

6)

مضمون روایت رو دارم میگم:

⁉️دقّت کردی صبح که بیدار میشی
کسل و بی حال و خــــــــسته ای؟!

علّتش اینه که خوب شروع نکردی😳
علّتش اینه که اوّلشو خراب کردی🧐

 

7)

اوّل روز لحظۀ سحره که از دستش دادی!☹️

اگه فقط یه چند دقیقه ای قبل از اذون صبح
پا میشدی خیـــــــــــــلی روزت متفاوت بود.

 

8)

⁉️رفیق، دقّت کردی ماه رمضونا
چـــــــــــــــــقدر حالمون بهتره؟!

✅ یقینا یکی از دلایلش همین سحر داشتنه!
چون روزمون رو خوب شروع می کنیم،
حالمون خیلی بهتره...

 

9)

این فقط یه نمونه بود از تأثیر شروعِ
خوب در داشتن پایان خوب و خوش😊

 

10)

حالا شما ببین اگه کسی سالش رو
خـــــــــوب شروع کنه چی میشه🤩

از قدیمم گفتن: سالی که نکوست
از بهارش (بخون از اوّلش) پیداست😌

 

11)

سالت رو خوب و عالی شروع کن؛
اوّل سالی بتّرکون؛
تا سال متفاوتی رو تجربه کنی...

 

12)

و دوست من،
مهم تر از بهار،
رمضانه ها !!!

پس بهتره بگم:
❤️ سالی که نکوست از رمضانش پیداست!

 

13)

⁉️چرا رمـــــــــــــــــضان؟

👌چون رمضان آغاز سال واقعی زندگی ماست!
تحویل سال واقعی، سحر 23 ماه رمـــــــــضانه!
مقدّرات و برنامه های یکــــــــسال ما اونجا رقم
میخوره، نه 1 فـــــــروردین؛ نه شب کریسمس،
نه شب اوّل محرّم (سال عربی)! و و و

 

14)

این سالهای بشری همه اعتباری و قرار داد
ما بودن! و چندان هم با هم فرقی نــــدارن.

امّا تو ماه رمضان و علی الخصوص شــــــبِ
بیست و سوّم یه سری چیزا واقـــــــــــــــعا
داره تغییر می کنه!!🌱

 

15)

💠 امام صادق (علیه السلام) فرمود:

🔹«إذا سَلِمَ شَهرُ رَمضان، سَلِمَتِ السَّنَةُ»
اگه ماه رمضانت درست باشه، کلّ سالت درسته😃

🔸«و رأسُ السَّنَةِ شَهرُ رَمَضان»:
و سر سال (ابتدای سال) ماه رمضانه

 

📚 التهذیب، ج4، ص333

پس این حرفا رو از خودم در نیاوردم؛ کلّی از این روایتا داریم😉

 

16)

و دوست عزیز، الآن سال شمسی و فرصت تعطیلات نوروز با سال واقعی (رمضان)

تلاقی کرده و یه فرصت استثنایی رو پدید آورده که هر چند ده سال یکبار فقط اتّفاق می افته ها...

🎯 الآن می تونی با یه تیر چندتا نشون بزنی...

 

17)

فقط یه کم جدیّت میخواد که خوب شروع کنی،
تا سال بســــــیار خوب و متفاوتی رو تجربه کنی،

 

پیشاپیش، ســــــــال نوت مبارک

به دعای خیرتم محتاجم.

یا عـــــــــــــــــــــــلی ✋

 

#دل_کده

#حدیث_کده

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۰۱ ، ۱۵:۵۶
محمد هادی بیات
شنبه, ۲۰ اسفند ۱۴۰۱، ۰۷:۰۸ ب.ظ

گاهی فقط حرکت...

وقتی تصمیم گرفتی کاری رو انجام بدی،
وقتی هدفی رو برای خودت ترسیم کردی،
فقط حرکت کن و خوشحال باش و شکر تک تک قدمهایی که داری بر میداری رو بجا بیار،
و خیلی به قله نگاه نکن!

...

گاهی نگاه کردن مدام به قله و توجه به طول مسیر،
🔻باعث میشه ناامید بشی و کلاّ حرکت نکنی...

...

شاید حالا حالاها به هدفت نرسی،
ولی همین حالا میتونی یه قدم برداری...

...

و یه روزی که شاید خیلی هم دور نباشه،
می بینی که به قله رسیدی...

یاعلی✋

 

#دل_کده

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۰۱ ، ۱۹:۰۸
محمد هادی بیات
جمعه, ۱۴ بهمن ۱۴۰۱، ۰۲:۲۹ ب.ظ

برای از دست رفته ها...

در طول ماه رجب، شعبان و رمضان، خیلی فرصتها هست که (خواسته و ناخواسته) از دستشون میدیم.

امّا بیاید هرچقدر هم که کم کاری داشتیم؛ این یه مورد رو از دست ندیم.

خودشون گفتن انجام این عمل مساوی با فضیلت کلّ ماهه!!

از دست دادنش حیف نیست؟!!

...

یکی از اعمال مخصوص سه شب 13 و 14 و 15 ماه رجب، شعبان و رمضان؛ نمازیه که در شب سیزدهم 2 رکعت و در شب چهاردهم 4 رکعت و در شب پانزدهم 6 رکعته.

در هر رکعت هم پس از حمد، این سه سوره خونده میشه: یس، ملک، توحید.

(ضمنا نماز مستحبی رو میشه نشسته هم خوند...)

...

در فضیلت این نماز از امام صادق (علیه ­السّلام) اینطور روایت شده:

«سه  ماه به این امّت داده شده که به هیچ­ یک از امّت‌ها داده نشده است: رجب، شعبان و ماه رمضان؛

و  سه  شب به این امّت داده شده که به احدی مثل آن داده نشده است: شب سیزدهم، چهاردهم و پانزدهم از هر ماه؛

و  سه  سوره به این امّت داده شده است که به هی چ­یک از امّت‌ها داده نشده است: سورۀ «یس» ، سورۀ «تَبارَکَ اَلَّذِی بِیَدِهِ اَلْمُلْکُ» و سورۀ «قُلْ هُوَ اَللّهُ أَحَدٌ».

بنابراین، هرکس این  سه را جمع کند، برترین عطایایى که به این امّت داده شده است را، جمع کرده است.

عرض شد: چگونه انسان بین این  سه جمع کند؟ [سپس حضرت کیفیّت نماز را توضیح داده و فرمودند: هرکس این نماز را بخواند] جمیع فضیلت این  سه  ماه را حایز گردیده و همۀ گناهان او به جز شرک به خدا آمرزیده مى‌گردد[1]».

#پرونده_ویژه

#ماه_رجب

#ماه_شعبان

#ماه_رمضان

 


[1] . اقبال الاعمال، ج2، ص789.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ بهمن ۰۱ ، ۱۴:۲۹
محمد هادی بیات
سه شنبه, ۴ بهمن ۱۴۰۱، ۰۷:۱۳ ب.ظ

زندگی در زندگی

یاد برنامۀ زندگی پس از زندگی افتادم.

کسانیکه به هر دلیلی، برای لحظاتی بعضی پرده از جلوی چشمشون کنار رفته و چیزهایی رو دیدن...

چیزهایی که اونقدر براشون جالب و جذّاب و زیبا بوده که دوست نداشتن از اون موقعیت خارج بشن و برگردن؛

و البته بعضیا هم بودن که دوست داشتن زودتر برگردن تا جبران کنن...

به این فکر می کردم که هستن کسانی که بدون رفتن در شرایط خاصّی مثل اونا؛ همین الآن چشمشون به خیلی چیزا بازه...

می بینن چیزهایی رو که ماها بعد از مرگمون خواهیم دید!

کسانی که همین الآن ملائکۀ الهی رو می بینن!

کسانی که وقتی مشرف میشن به مزار اهل بیت (علیهم السلام)، حضرات معصومین رو می بینن؛ جواب سلامشون رو می شنون؛

و خلاصه در زندگی، زندگی می کنن؛ نه پس از زندگی...

 

خدایا منم خیلی دلم می خواد...

خدایا؛ رجبه ها!

دریابم.

 

#دل_کده

۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۰۱ ، ۱۹:۱۳
محمد هادی بیات
دوشنبه, ۳ بهمن ۱۴۰۱، ۰۸:۱۴ ب.ظ

مینی دوره رایگان مسیر تحصیل صحیح ادبیات عرب

بسم الله الرّحمن الرّحیم

دوستان عزیز؛ سلام

 

اگه کسی بخواد قلّه ای رو فتح کنه؛ علاوه بر اینکه به اون قلّه باید نگاه جدّی داشته باشه؛ باید به مسیری که میخواد طی کنه نگاه جدّی تری داشته باشه...

خیلی ها هستن که به زبان عربی علاقه دارن و دلشون می خواد بتونن قرآن و نهج البلاغه و کتب ادعیه رو بخونن و به راحتی بفهمن و لذّتش رو ببرن!

خیلی از عزیزان هستند که می خوان یادگیری ادبیات عرب رو شروع کنند؛ امّا نمیدونن که از کجا باید شروع کنن؟ چطور باید حرکت کنن و به کجا برسن؟

...

در این مینی دوره قراره راه رسیدن به این قلّه رو به درستی براتون ترسیم کنیم.

پس تو این دوره شما مطالب صرفی ـ نحوی یاد نمی گیرید؛ بلکه راه درست یادگیری مطالب ادبی رو متوجّه می شید؛

اینکه مهم ترین و کاربردی ترین مطالب علوم ادبیات عرب کدوما هستن و در کجاها باید بهتر و بیشتر وقت بذارید!

در این مینی دورۀ 160 دقیقه ای؛ ابتدا پیرامون ضرورت و اهمیت یادگیری زبان عربی صحبت کردیم؛

در مورد اهمیّت ادبیّات عرب در منظومۀ علوم اسلامی گفتیم؛

به حداقل چیزی که باید بهش برسیم (یعنی مهارت عبارت خوانی و فهم صحیح معنا) پرداختیم؛

(به اینکه باید بتونیم یه متن عربی رو مثل فارسی درست و راحت بخونیم و بفهمیم)

به اینکه چطور باید بریم سراغ «لغت»، «صرف»، «نحو» و «بلاغت» تا به این مهارت برسیم؟!

و چطور آموخته های خودمون رو کاربردی کنیم و از پس «تجزیه و ترکیب» و فهم متون عربی بر بیایم؟!

و حتّی در مورد «لحن» و «ترجمه» و «ادبیّات فارسی» هم صحبت کردیم...

...

در این جلسات حدود 40 کتاب مختلف رو به عزیزان معرفی کردیم؛

از سخنان بزرگان و اندیشمندان استفاده کردیم و تجارب شخصی متنوعی رو در اختیارتون گذاشتیم...

...

⬇️ دانلود فیلم جلسات از آپارات

⬇️ دانلود فیلم جلسات بصورت یکجا

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ضمنا؛ این دوره رو در واقع در کانال «صفر تا صد ادبیّات عربی» برگزار کردیم و کلّی مطلب هم اونجا قبل و بعد از هر جلسه بیان کردیم که بعضا در ویدئوها نیست. پس می تونید با پیوستن به کانال مذکور، اون مطالب رو هم مطالعه کنید.

یاعلی.

 

#آموزش_کده

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۰۱ ، ۲۰:۱۴
محمد هادی بیات

آن وقت ها نمی دانستم نباید هیچ مسئله ای را به حال خودش رها کرد. هیچ مسئله ای خود به خود حل نمی شود.

باید با مسئله کلنجار رفت. باید خسته اش کرد. هیچ تغییری اوّل به چشم نمی آید، ولی بعدتر، زمانی که نشانیِ همیشگی می روی تا دوستی را ببینی، عمارت ها و کوچه ها و سنگفرش های جدید به تو می گویند که راه را اشتباه آمده ای...

برشی از کتاب «ارتداد»، ص19.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۰۱ ، ۱۱:۳۶
محمد هادی بیات
سه شنبه, ۱۳ دی ۱۴۰۱، ۰۵:۰۸ ق.ظ

سربازتان از یک برج دیده بانی دید...

سخنی کوتاه از یک سرباز 40ساله در میدان، به علمای عظیم‌الشأن و مراجع گران‌قدر که موجب روشنایی جامعه و سبب زدودن تاریکی.

مراجع عظام تقلید؛ سربازتان از یک برج دیده‌بانی دید که اگر این نظام آسیب ببیند، دین و آنچه از ارزش‌های آن [که] شما در حوزه‌ها استخوان خُرد کرده‌اید و زحمت کشیده‌اید، از بین می‌رود.

این دوره‌ها با همه دوره‌ها متفاوت است، این بار اگر مسلّط شدند، از اسلام چیزی باقی‌نمی‌ماند. راه صحیح، حمایت بدون هرگونه ملاحظه از انقلاب، جمهوری اسلامی و ولی فقیه است.

نباید در حوادث، دیگران شما را که امید اسلام هستید به ملاحظه بیندازند. همه شما امام را دوست داشتید و معتقد به راه او بودید. راه امام مبارزه با آمریکا و حمایت از جمهوری اسلامی و مسلمانان تحت ستم استکبار، تحت پرچم ولی فقیه است.

من با عقل ناقص خود می‌دیدم برخی خنّاسان سعی داشتند و دارند که مراجع و علمای مؤثر در جامعه را با سخنان خود و حالت حق‌به‌جانبی به سکوت و ملاحظه بکشانند. حق واضح است؛ جمهوری اسلامی و ارزش‌ها و ولایت فقیه میراث امام خمینی (رحمة الله علیه) هستند و می‌بایست مورد حمایت جدی قرار گیرند.

من حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای را خیلی مظلوم و تنها می‌بینم. او نیازمند همراهی و کمک شماست و شما حضرات با بیانتان و دیدارهای‌تان و حمایت‌های‌تان با ایشان می‌بایست جامعه را جهت دهید. اگر این انقلاب آسیب دید، حتی زمان شاه ملعون هم نخواهد بود، بلکه سعی استکبار بر الحادگری محض و انحراف عمیق غیر قابل برگشت خواهد بود.

دست مبارکتان را می‌بوسم و عذرخواهی می‌کنم از این بیان، اما دوست داشتم در شرف‌یابی‌های حضوری به محضرتان عرض کنم که توفیق حاصل نشد...

۰ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۰۱ ، ۰۵:۰۸
محمد هادی بیات
چهارشنبه, ۷ دی ۱۴۰۱، ۰۷:۳۵ ق.ظ

عذری برای علمای مذاهب نیست!!!

حدیث «ثقلین» [1] متواتر بین‏ جمیع‏ مسلمین‏ است‏ و [در] کتب اهل سنت از «صحاح ششگانه» تا کتب دیگر آنان، با الفاظ مختلفه و موارد مکرره از پیغمبر اکرم (صلى اللَّه علیه و آله) به طور متواتر نقل شده است. و این حدیث شریف حجت قاطع است بر جمیع بشر به ویژه مسلمانان مذاهب مختلف؛ و باید همه مسلمانان که حجت بر آنان تمام است جوابگوى آن باشند؛ و اگر عذرى براى جاهلان بی خبر باشد براى علماى مذاهب نیست.

... خودخواهان و طاغوتیان، قرآن کریم را وسیله ‏اى کردند براى حکومت هاى ضد قرآنى؛ و مفسران حقیقى قرآن و آشنایان به حقایق را که سراسر قرآن را از پیامبر اکرم (صلى اللَّه علیه و آله) دریافت کرده بودند و نداى «إِنّى تارکٌ فیکُمُ الثقلین» در گوششان بود با بهانه ‏هاى مختلف و توطئه‏ هاى از پیش تهیه شده، آنان را عقب زده و با قرآن، در حقیقت قرآن را... از صحنه خارج کردند؛ و بر حکومت عدل الهى ـ که یکى از آرمانهاى این کتاب مقدس بوده و هست- خط بطلان کشیدند و انحراف از دین خدا و کتاب و سنت الهى را پایه گذارى کردند، تا کار به جایى رسید که قلم از شرح آن شرمسار است [2].

#برش_کده

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] « إِنِّی‏ تَارِکٌ‏ فِیکُمُ‏ الثَّقَلَیْنِ‏ کِتَابَ‏ اللَّهِ‏ وَ عِتْرَتِی‏ أَهْلَ بَیْتِی [مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِی أَبَداً] وَ لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْض»؛ همانا من دو چیز گرانبها در میان شما نهادم: کتاب خدا و عترتم، که اهل بیتم هستند. تا زمانیکه به ایندو تمسّک کنید هرگز پس از من گمراه نمی شوید. و این دو از هم جدا نمیشوند تا اینکه [روز قیامت] در حوض بر من وارد شوند.

[2] وصیتنامه الهی سیاسی امام خمینی (صحیفه نور، ج21، ص394)

۰ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۰۱ ، ۰۷:۳۵
محمد هادی بیات
دوشنبه, ۲۸ آذر ۱۴۰۱، ۰۲:۳۰ ب.ظ

آقای لاجوردی ما را شکنجه کرد!

به مناسبت 29 آذر، سالروز فوت آیت الله منتظری...

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

آقای طاهر زاده (که قبل از انقلاب از اعضای مجاهدین خلق بود و بعد در کمیته خدمت می کرد) می گوید:

«با "لاجوردی" [رئیس زندان و دادستان تهران] از قبل [انقلاب] هم سلول بودیم و همدیگر را خوب می شناختیم. در میان [اعضای سابق] مجاهدین، غیر از من فکر نمی کنم کسی را قبول داشتند، حالا چه دلیلی داشت؟ نمی دانم، ولی می دانم که آدم باهوشی بود.

ایشان آمد و به من گفت: «چطوری داداش؟»

گفتم: «خوبم، تو چطوری؟ داری جلّادی می کنی؟»

قاه قاه خندید و گفت: «بیا می خواهم نشانت بدهم که دارم چه می کنم».

همینطور که به طرف دفترش در طبقۀ 2 یا 3 [زندان اوین] می رفتیم، چندتا دختر آمدند. صدایشان زد و گفت بیایید. آمدند جلو.

از آنها پرسید: «در اینجا کسی شما را شکنجه کرد؟»

هیچ یادم نمی رود. یکی از دختر ها که مشخص بود او را نمی شناخت، گفت: «بله. آقای لاجوردی ما را شکنجه کرد».

لاجوردی به من اشاره کرد و گفت: «این آقا را آورده ایم که لاجوردی هر کاری کرده، تنبیهش کند. حالا بگویید چه شکایتی دارید؟».

آنها حرف هایی زدند و بعد آقای لاجوردی به یکی از پاسدارها گفت آنها را ببرد [1].

 

حالا شما حساب کنید؛ یک چنین اخبار و گزارشاتی به آیت الله منتظری می رسید و ایشان هم بر مبنای آنها نظام و انقلاب را محکوم می کرد و هنوز هم هستند کسانی که بر مبنای سخنان او نظام را محکوم می کنند!

...

سید مهدی هاشمی [برادر داماد آیت الله منتظری که به جرائم متعددی مثل قتل و همکاری با ساواک و نگهداری اسناد طبقه بندی شده و و و در زندان بود] روی همین مسئله تکیه می کند و خطاب به ایشان می نویسد:

«همان تصوّر خامی که قبل از بازداشت بر ما ها سایه افکنده بود که حضرتعالی تا آخرین لحظه از این طیف حمایت خواهید فرمود، در ایّام بازداشت و بازجویی نیز همواره تسلّی دهندۀ بسیاری از متهمین بوده است و به همین دلیل در تلفن ها و ملاقات ها به بستگانشان القاء کرده اند که افراد تحت وحشیانه ترین شکنجه ها قرار گرفته اند، تا بلکه حضرتعالی و روح لطیف و حسّاس شما را در جهت حمایت از خود تحریک نمایند، ولی مطمئن باشید واقعیّت بر خلاف این است» [2].

...

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[1] ویژه نامه رمز عبور1، ص82، به نقل از «در لباس مرجعیت»، ص139.

[2] رنجنامه، ص62.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۰۱ ، ۱۴:۳۰
محمد هادی بیات
دوشنبه, ۲۸ آذر ۱۴۰۱، ۱۱:۳۴ ق.ظ

ترگل

یکی از بهترین و کاربردی ترین کتابهایی که در زمینۀ «حجاب» نوشته شده، مخصوصا برای نسل جوان و دختر خانم هایی که در مقابل حجاب موضع منفی دارند!

از معدود کتابهاییه که دلت میخواد همه جاشو ماژیک بکشی، از بس که خوندنیه.

واقعا سخته که بخوام بُرشی از این کتاب زیبا رو اینجا قرار بدم؛ امّا بخش هایی اش رو تقدیم می کنم:

در این صد سال اخیر، به افکار عمومی ما تلقین می کنند که اگر می خواهید پیشرفت کنید، باید شبیهِ غربی ها باشید؛ راه پیشرفت، تقلید از ظواهر غربی هاست؛ برهنه شوید؛ فلان طور لباس بپوشید و...

...

از پیشرفت علمی ما جلوگیری می کنند،

از پیشرفت اقتصادی ما جلوگیری می کنند،

از پیشرفت پزشکی ما جلوگیری می کنند،

از پیشرفت نظامی ما جلوگیری می کنند؛

تحریم می کنند، حتّی جلوی واردات دارو را می گیرند ولی هزاران دقیقه فیلم مستهجن جنسی را رایگان به اینترنت ما تزریق می کند...

چرا؟

اینگونه فهمانده اند که هرکه ظاهر او بیشتر مثل غربی ها باشد، با کلاس تر است!

...

این طور نبوده است که زن با کاستن پوشش خود در میدان های علمی، سیاسی و اجتماعی پیشرفت کند، نه! اتّفاقا زن با کاستن پوشش خود به صنعت مدلینگ و تبلیغات و فروشندگی و این کارها درگیر شد. زن در غرب، وسیله ای شده برای فروش کالا.

هرچیزی را بخواهند بفروشند؛ آن را با عکس نیمه لخت از زنان، تبیلغ می کنند. اهانتی از این سنگین تر؟

...

آنان معتقدند که زن بدون نمایش زیبایی های خود ارزشی ندارد؛ باید خودش را بیاراید و بنمایاند تا مردها او را بپسندند، این بزرگترین اهانت به زن است.

در ایران باستان، زنان اشراف همه پوشیده بودند؛ ولی زنان طبقات پایین و زنانی که جایگاه اجتماعی نداشتند، بدون پوشش کامل در جامعه حضور پیدا می کردند.

... عقل می گوید هرچیزی، هرچه ارزشمند تر باشد، باید محفوظ تر بماند؛

... [اسلام این ارزش را برای همه زنان قائل است] اسلام این تبعیض را کنار گذاشت و گفت پوشیدگی برای همه ی زنان است. همه باید از این کرامت برخوردار باشند. این تکریم فقط متعلّق به اشراف نیست.

... تا همین یک قرن پیش در غرب، زنان هیچگونه جایگاه اجتماعی نداشتند، مثلا نمی توانستند مالک اموال خودشان باشند، اموالشان در اختیار شوهرانشان بود... ولی سیزده قرن پیش، اسلام حقوق زنان را به رسمیت شناخت و از حق مالکیت دفعا کرد...

.. اگر انسان شیطان صفتی بخواهد زنی را طعمه ی خود کند، انتخاب نخست او خانمی است که خودش را عفیفانه پوشانده یا خانمی که خودش را هزار مدل آراسته و به نمایش گذاشته؟

بسیاری از روابط جنسی نامشروع در ایران خودمان، نتیجه ی همین دوستی های دختر پسری است. آیا این دوستی ها سوغات فرهنگ غرب است یا فرهنگ اسلام؟

 

برشی از کتاب بسیار خواندنی «ترگل»، صفحات 63 و 41 و 34 و 35

#برش_کده

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۲۸ آذر ۰۱ ، ۱۱:۳۴
محمد هادی بیات
محمدهادی بیات