محمد هادی بیات

بی دستِ کربلا، دستِ مرا بگیر...

۴۲ مطلب با موضوع «خاطره کده» ثبت شده است

سه شنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۹، ۰۹:۳۲ ب.ظ

آقا داماد! به کی رأی دادی؟!

بنده خدایی می گفت: 

«وقتی کسی زنگ می زنه برای خواستگاری دخترم، اول ازش می پرسیم تو دو دورۀ قبلی انتخابات ریاست جمهوی، به کی رأی داده؟!

بعضیا اصلا خوششون نمیاد و میگن آقا ما می خوایم بیایم خواستگاری! چه ربطی داره، حالا بذارین بیایم همدیگرو ببینیم و...

ولی به نظر من کسی که به روحانی رأی داده، اونم تو هر دو دوره، تقوای درستی نداشته، 

چون خدا تو قرآن میگه: اگه تقوا داشته باشید، خداوند به شما قدرت تشخیص حق و باطل رو میده [1]

منم دخترمو به آدم بی تقوا نمیدم».

#خاطره_کده

____________________________________________

[1] «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقانا» انفال 29.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۹ ، ۲۱:۳۲
محمد هادی بیات
چهارشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۹، ۱۲:۴۶ ب.ظ

آیا کارت حافظه فرمت شود؟

دوم راهنمایی بودم که از قم اومدیم قدمگاه.

تابستون بود و هنوز مدرسه ها شروع نشده بود، و من توی این شهر به معنای واقعی کلمه غریب بودم. هیچ کس رو نمی شناختم و هیچ دوستی نداشتم.

قدمگاهم که یه شهر کوچیکه، و هیچ جایی که بتونه سرگرمم کنه نداشت. نه محلی برای تفریح و نه حتی یِ کتابفروشی!! 

تنها دلخوشیم عکس و فیلمایی بود که با دوربین VGA گوشی سامسونگ E250 ، از دوست و رفیقام و بچه های محل و پسر دائیم و...گرفته بودم.

گوشی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۹ ، ۱۲:۴۶
محمد هادی بیات

یکی از اساتید خاطرۀ بسیار جالبی تعریف می کردن:

 

«قرار بود یکی از خانمهای بد حجاب فامیل بیان منزل ما.

تو آسانسور با هم برخورد کردیم و ایشون سلام کردن.

من هم با مهربانی و لبخند جواب سلامشون رو دادم و احوالپرسی کردم.

برگشت گفت: فکر می کردم به خاطر حجابم حتی جواب سلاممو ندین!!

گفتم: ما با این عمل شما مخالفیم، اما شخص شما برامون محترمه».

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۹ ، ۱۳:۲۴
محمد هادی بیات
پنجشنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۹، ۱۰:۵۰ ق.ظ

وسط فیلم «چ»

داشتیم فیلم «چ» رو نگاه می کردیم.

خواهر زادم چند دقیقه بود هی سوال میکرد؛

_دایی اینا چرا می جنگن؟

+چون اونا حمله کردن.

_چرا اونا حمله کردن؟

+چون آدمای بدین.

_چرا آدمای بدین؟

...

با خودم گفتم باید یه چیزی بگم که نتونه تکرارش کنه.

+چون اجتماع نقیضین محاله!!

طفلی یِ سری تکون داد و یِ «آهان» گفت و تا آخر فیلم دیگه هیچی نپرسید.

 

پ.ن: هی سوال می کرد، خواهرشم کلافه شده بود و میگفت بذار فیلممونو ببینیم، اینقد از دایی سوال نکن!

من هم می خواستم که دعواش نکنم بخاطر سوال، هم می خواستم یه جوری دیگه ادامه نده. این شد که...

چ

#خاطره_کده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۹ ، ۱۰:۵۰
محمد هادی بیات
چهارشنبه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۹، ۰۷:۲۹ ب.ظ

برا خودمون گفته خب!!

یکی از دوستام چنادین سال پیش یه سفر رفته بود روسیه. نا خواسته غذایی می خوره که توش گوشت خوک داشته.

غیر از اینکه چند هفته همونجا بستری میشه، میگفت: «هنوز که هنوزه عوارضش تو وجودم هست».

آقا اسلام میگه گوشت خوک نخور، شراب نخور، ذبح اسلامی بکن، و...

خب برا خودمون میگه.

مگه میشه این حجم از فساد و فحشاء و جرم و جنایت که تو غرب و آمریکا هست، یکی از عوامل مهمش حروم خوری نباشه؟!!

خوک

#خاطره_کده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۹ ، ۱۹:۲۹
محمد هادی بیات
دوشنبه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۹، ۱۱:۰۴ ب.ظ

ذوق زده شدن طلبه نجفی از...

تابستون سال 98 بود که چندتا طلبۀ نجفی، چند روزی مشهد مهمون ما بودن.

یه روز توی جمع خودمونی برای یکیشون این کیلیپ رو پخش کردم.

اینقدر ذوق کرد که ما ایرانیا مداحی و نماهنگ عربیم گوش میدیم.

گوشیشو داد براش مداحی بریزم.

گفتم: «عراقی أو ایرانی؟»، با اینکه اصلا فارسی متوجه نمیشد، گفت: «اییییییرانی، عراقی موجود کثیر!!»

منم کلی محمود کریمی براش ریختم.

« ایران و العراق، لا یمکن الفراق»

 

 

#خاطره_کده

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۹ ، ۲۳:۰۴
محمد هادی بیات
محمد هادی بیات