پنجشنبه, ۲۹ خرداد ۱۳۹۹، ۱۰:۵۰ ق.ظ
وسط فیلم «چ»
داشتیم فیلم «چ» رو نگاه می کردیم.
خواهر زادم چند دقیقه بود هی سوال میکرد؛
_دایی اینا چرا می جنگن؟
+چون اونا حمله کردن.
_چرا اونا حمله کردن؟
+چون آدمای بدین.
_چرا آدمای بدین؟
...
با خودم گفتم باید یه چیزی بگم که نتونه تکرارش کنه.
+چون اجتماع نقیضین محاله!!
طفلی یِ سری تکون داد و یِ «آهان» گفت و تا آخر فیلم دیگه هیچی نپرسید.
پ.ن: هی سوال می کرد، خواهرشم کلافه شده بود و میگفت بذار فیلممونو ببینیم، اینقد از دایی سوال نکن!
من هم می خواستم که دعواش نکنم بخاطر سوال، هم می خواستم یه جوری دیگه ادامه نده. این شد که...
#خاطره_کده
۹۹/۰۳/۲۹