محمدهادی بیات

بی دستِ کربلا، دستِ مرا بگیر...

دوشنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۹، ۰۸:۵۹ ب.ظ

بعدش چی؟

روایتهای اخلاقی بسیار زیادی از اهلبیت (علیهم السلام) به ما رسیده،

اما یه روایت هست که وقتی فکر می کنم، می بینم اگه فقط و فقط و فقط همین یدونه روایت به ما رسیده بود و ما جدّا بهش عمل می کردیم، دنیا و آخرتمون آبادِ آبادِ آباد بود.

 

ماجرا از این قراره که یه آقایی میاد خدمت حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) و میگه:

«یَا رَسُولَ اللَّهِ! أَوْصِنِی‏»: ای رسول خدا! توصیه ای بفرمایید.

حضرت سؤال می پرسن که:« فَهَلْ أَنْتَ مُسْتَوْص‏ٍ إِنْ أَنَا أَوْصَیْتُک‏؟»: شما عمل می کنی اگه من توصیه کنم؟

(حضرت این سوال رو سه مرتبه می پرسن و هربار اون آقا جواب می ده: «نَعَمْ یَا رَسُولَ اللَّه‏»: بله، ای رسول خدا).

حضرت می فرمایند: « فَإِنِّی أُوصِیکَ إِذَا أَنْتَ‏ هَمَمْتَ‏ بِأَمْرٍ فَتَدَبَّرْ عَاقِبَتَه‏»: پس همانا من به تو توصیه می کنم که هرگاه تصمیم به انجام کاری گرفتی، به عاقبتش فکر کن؛

«فَإِنْ یَکُ رُشْداً فَامْضِه‏»: اگر انجام اون کار موجب رشد تو بود، انجامش بده؛

« وَ إِنْ یَکُ غَیّاً فَانْتَهِ عَنْه‏»: و اگه  اینطور نبود، صرف نظر کن [1].

 

خلاصه اینکه قبل هر کاری از خودت بپرس: «بعدِش چی؟»، اگه دیدی بعدش خوبه، بسم الله، و اگه دیدی خوب نیست صدق الله.

اگه ما فقط قبل حرف زدنامون فکر می کردیم، خیلی از مشکلاتی که داریم اصلا پیش نمیومد.

 

همین الان تصمیم بگیریم که با «تفکر» زندگی کنیم.

خواهیم دید که خیلی حرفهارو نمی زنیم و خیلی کارها رو نمی کنیم، و چقدر زندگی برامون لذت بخش میشه.

#حدیث_کده

___________________

[1] اصول کافی، کلینی (قرن 3)، ج 8، ص 150.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۹ ، ۲۰:۵۹
محمد هادی بیات
شنبه, ۸ شهریور ۱۳۹۹، ۰۵:۳۰ ق.ظ

گرفتی؟ گرفتم!

یکی از اساتیدمون تعریف می کردن که:

«اوایل دوران طلبگی بود. یه شب بدون اینکه برنامه ریزی قبلی داشته باشم، بدون اینکه ساعت کوک کرده باشم، سحر از خواب بیدار شدم و حال عجیبی داشتم. انگار دلم می خواست نماز شب بخونم. یه نماز شبی خوندم که تا اون موقع سابقه نداشت. خودمم تعجب کرده بودم که امشب من چِم شده!؟!

فردا دوباره همین اتفاق افتاد. پس فردا هم همینطور و من یقین داشتم یه اتفاقی افتاده و الاّ من آدمی نبودم که بتونم اینطوری برای نماز شب پاشَم و اینقدر با سوز و اشک و حال نماز بخونم.

گذشت؛ چند وقت بعد یکی از اساتیدم رو دیدم و ایشون گفتن فلانی سه روز رفته بودم کربلا، زیر قبّۀ امام حسین (علیه السلام) برات دعا کردم، گرفتی؟ گفتم آره، گرفتم!»

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۹ ، ۰۵:۳۰
محمد هادی بیات
جمعه, ۷ شهریور ۱۳۹۹، ۰۵:۲۷ ق.ظ

زندگی تلوزیونی

بعضی بچه ها وقتی دارن تلوزیون تماشا می کنن، چنان می رن تو بَحر فیلم که چند بار هم صداشون کنی اصلا متوجه نمی شن.

گاهی ما هم چنان تو کارهای روزمره مون غرق می شیم که متوجه خیلی از اتفاقاتی که پیرامونمون داره میفته نمیشیم.

متوجه نمیشیم که چطور عمرمون داره می گذره،

متوجه نمی شیم که پدر و مادرمون روز به روز دارن پیر تر می شن،

متوجه نمی شیم که بچه هامون هر روز دارن بزرگتر می شن،

متوجه نمی شیم که ارتباطاتمون هر روز داره ضعیف تر می شه،

متوجه نمی شیم که فاصلمون با اطرافیان داره بیشتر می شه،

...

بعد یهو به خودمون میایم می بینیم ای دل غافل، چقدر زود همه چیز اتفاق افتاد.

#دل_کده

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۹ ، ۰۵:۲۷
محمد هادی بیات
پنجشنبه, ۶ شهریور ۱۳۹۹، ۰۹:۴۳ ب.ظ

مرشد چلویی

«نگاه» روی «دل» خیلی تأثیر داره.

به «چی» و به «کی» نگاه کردن خیلی مهمه.

وقتی به بنده های خوب خدا که نگاه میکنیم، دلمون میخواد؛

تَه دلمون یه حسرتی می خوریم؛

از عقب بودن خودمون ناراحت می شیم؛

یه آرزویی می کنیم؛

به خدا میگیم خدایا، ماهم دوست داریم اینطوری بشیم؛

و این خواستن قطعا تأثیر داره، چون از ته دل بوده و حسرت نداشتنش رو خوردیم.

 

اگه دلتون برای دیدنی که روی دلتون تأثیر بذاره تنگ شده،

اگه دلتون برای خواستن چیزای خوب تنگ شده،

پیشنهاد میکنم تماشای مستند «مرشد چلویی» رو از دست ندین.

لینک دانلود:  http://www.doctv.ir/Program/155507

#پیشنهاد_کده

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۹ ، ۲۱:۴۳
محمد هادی بیات
پنجشنبه, ۶ شهریور ۱۳۹۹، ۰۵:۳۳ ق.ظ

کارهای عجیب و غریب آدم بزرگا!!

بعضی وقتا ما آدم بزرگا کارهای عجیب و غریبی انجام میدیم، که درکش برای بچه ها خیلی سخته، ولی شاید نتونن بروز بدن و در موردش از ما گله و شکایت کنن.

 

مثلا کلی پول می دیم اسباب بازیهای شیک و خوب می خریم، بعد از ترس خراب شدن نمی دیم که بچه باهاشون بازی کنه و اگه احیانا بهش دادیم و خرابش کرد کلّی دعواش می کنیم، در حالی که اون وسیله اسمش روشه: «اسبابِ بازی» و طبیعتا «بازی اشکنک داره، سر شکستنک داره»!! چطور توی بازی احتمال شکستن سر رو می دیم و این مسئله برامون حل شده است، اما از شکستن و خراب شدن اسباب بازی ناراحت می شیم و...

یا مثلا برای راحتی خانواده، کلی پول می دیم بهترین فرش و مبلمان رو تهیه می کنیم، بعد که بچه روش چیزی می ریزه کلّی دعواش می کنیم و...

 

و یا مثلا بخاطر راحتی بچمون بهترین و قشنگ ترین لباسها رو می خریم، ولی وقتی کثیفشون می کنه، یا تو بازی پاره پوره شون می کنه، از کوره در می ریم و...

 

تو این لحظه هاست که بچه ها با خودشون فکر می کنن: «این وسایل رو برای راحتی ما می خوان، یا ما رو برای وسایلشون؟!»؛ ولی خب نمی تونن به زبون بیارن.

واقعا این حرکت ها چه معنایی داره؟!

#خانواده_کده

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۹۹ ، ۰۵:۳۳
محمد هادی بیات
سه شنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۹، ۰۸:۲۸ ب.ظ

گذشته ها نگذشته!

دقت کردین که خدا تو قرآن مدام انسان رو به یاد گذشته اش می اندازه؟ مدام یاد آوری می کنه که چی بوده و چی شده.

 

«أَ وَ لَمْ یَرَ الْإِنْسانُ أَنَّا خَلَقْناهُ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذا هُوَ خَصیمٌ مُبینٌ» (یس: 77):

مگر انسان نمی بیند که ما او را از نطفه ای آفریدیم و او (بجای دوستی با ما) ناگهان دشمنی سرسخت می شود!!

اگه کاره ای شدی، به هر جایی رسیدی، گذشته رو فراموش نکن.

یادت باشه که طفلی بودی و حتی قدرت دور کردن پشه و مگس از خودت رو نداشتی و این پدر و مادر بودن که از تو محافظت کردن.

 

اگه به مدارج عالی علمی رسیدی، یاد معلمی باش که الفبا رو به تو یاد داد و براش دعا کن.

 

فکر کردن به گذشته، تکبّر رو از دل انسان دور می کنه و انسان رو نسبت به داشته هاش شاکر می کنه.

#آیه_کده

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۹ ، ۲۰:۲۸
محمد هادی بیات
دوشنبه, ۳ شهریور ۱۳۹۹، ۱۱:۳۸ ب.ظ

اولین ها!

فرودگاهها، جزء زیبا ترین و تمیزترین مکانهای هر کشوره، حتی اگه اون کشور جنگ زده و عقب مونده هم باشه، بازم فرودگاههاش رو خوب میسازن.

می دونید چرا؟

چون معمولا مسافرای خارجی با هواپیما سفر می کنن و «فرودگاه» اولین نقطه از اون کشوره که می بیننش و اولین تصویری که می بینن خیلی می تونه تو ذهنیت اونها از اون کشور تأثیر گذار باشه.

 

یا مثلا کتابای داستان و رمان، معمولا اولش رو خیلی جذاب و هیجانی شروع می کنن که مخاطب کتاب رو زمین نذاره و تا تهش بخونه...

 

اساسا همیشه «اولین ها» همین حالت رو دارن.

خاطره ای که می خوام تعریف کنم مربوط به همین مسئله است:

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۹ ، ۲۳:۳۸
محمد هادی بیات
شنبه, ۱ شهریور ۱۳۹۹، ۱۰:۳۶ ب.ظ

بسیار جدید، فوق العاده تکراری!!

فرض کنید شما 20 تا لباس همرنگ و همجنس داشته باشید و هر روز هم یکی رو بپوشین،

آیا اطرافیان متوجه تغییری در شما میشن؟

قطعا نه!

اما شما واقعا هر روز دارین یه تیپ جدید می زنید!!

 

خیلی چیزها تو زندگی ما هست که مثل همین لباسهای همرنگِ جدید می مونن.

که چون ظاهرشون مثل همه، ما متوجه تغییر اونها نمیشیم، و این خیلی به ضرر ماست.

 

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۹ ، ۲۲:۳۶
محمد هادی بیات
جمعه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۹، ۱۰:۱۷ ق.ظ

دانشگاهی در بستر زمان

به واقعۀ «کربلا» نیم نگاهی هم که بکنیم، متوجه عادی نبودن اوضاع می شیم.

تو کربلا از طفل شیرخواره هست، تا نوجوون و پیر مرد سالخورده. زن و بچه و خانواده. غلام و شاه و شاهزاده. سفید و سیاه.

از عثمانی مذهب هست، تا نصرانی. از «وهب» تازه مسلمون هست، تا «حبیب بن مظاهر»، فقیه سالخورده.

از مجرد و تازه داماد هست، تا عیالدار و عیالوار و...

 

انگار آقا اباعبد الله خواستند که برای نسل بشر، تا قیام قیامت یک دانشگاه سراسری برپا کنند، که هرکس با هر جنسیت و سن و سلیقه و دین و مذهب و شرایطی که داشت بیاد و از محتوای غنی دروس اونجا بهره مند بشه.

 

و دروسی که تو کربلا ارائه می شه، هیچکدوم «تئوری» نیست، همه «عملی» ان؛ یعنی اساتید (که اهل بیت و اصحاب امام باشند) به مطالبشون با تمام وجود عمل کردن و اینطوری درس رو به ما یاد دادن.

 

و جالب اینکه چون این دانشگاه در مکان خاصی نیست، بلکه در بستر زمان ساخته شده، یعنی هر سال تو همه جای دنیا برگزار میشه و همه بهش دعوتن.

 

اگه بعد محرم دیدی همون آدم سابقی، یعنی از فضای فوق العاده این دانشگاه عظیم، نتونستی درست استفاده کنی.

محرم بهترین فرصت برای تغییره.

بسم الله...

#دل_کده

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۹ ، ۱۰:۱۷
محمد هادی بیات
دوشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۹، ۰۴:۲۷ ب.ظ

پات نلغزه!

هرچی انسان بالاتر باشه، بیشتر باید مراقب باشه، چون اگه سقوط کنه از ارتفاع بلندتری زمین می خوره و قطعا آسیب بیشتری می بینه.

یه بچه مذهبی، یه مسجدی، یه امام حسینی، یه انقلابی...

خیلی بیشتر باید مواظب خودش باشه.

برای همینم خدا بهمون یاد داده که همیشه ازش بخوایم:

«رَبَّنا لا تُزِغْ‏ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّاب‏» [1]:

خدایا! بعد از آنکه هدایتمان کردی، دلهایمان را از حق منحرف نکن و از سوی خود رحمتی بر ما ببخش که تو بسیار بخشنده ای!

#آیه_کده

_______________________

[1] آل عمران: 8.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۹ ، ۱۶:۲۷
محمد هادی بیات
پنجشنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۹، ۰۸:۵۴ ب.ظ

رفقای سه گانه

خوبه وقتی روایتی به گوشمون خورد که مثلا می گفت مردم سه دسته اند، فلان و فلان و فلان؛ بجای اینکه تو دور و بَری هامون بگردیم ببینیم اونا جزء کدوم دسته اند، به خودمون نگاه کنیم ببینیم خودمون چطوری هستیم.

 

از شما دوست عزیز دعوت می کنم که با این زاویۀ دید، این روایت شریفه رو ملاحظه بفرمایید:

 

از امام صادق (علیه السلام) چنین نقل شده: 

 

«الْإِخْوَانُ‏ ثَلَاثَةٌ:

فَوَاحِدٌ کَالْغِذَاءِ الَّذِی یُحْتَاجُ إِلَیْهِ کُلَّ وَقْتٍ، فَهُوَ الْعَاقِلُ؛

وَ الثَّانِی فِی مَعْنَى الدَّاءِ وَ هُوَ الْأَحْمَقُ؛

وَ الثَّالِثُ فِی مَعْنَى الدَّوَاءِ فَهُوَ اللَّبِیب‏» [1].

 

برادران سه گروه اند: 

دسته اى از آنان مانند غذایند که همیشه بدان نیاز است و آن خردمند است.

دسته دوم مانند بیمارى و آفت است و آن احمق است.

دستۀ سوم مانند داروست و آن حکیم است.

 

ما برای رفیقامون جزء کدوم دسته ایم؟

#حدیث_کده

_______________________________

[1] تحف العقول، حرّانی (قرن 4)، ص 323

 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۹ ، ۲۰:۵۴
محمد هادی بیات
چهارشنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۹، ۰۹:۴۵ ب.ظ

هر که را صبح شهادت نیست...

با مرگ هیچ فاصله ای نداریم،

اما با شهادت خیلی فاصله داریم.

 

چه بخوایم و چه نخوایم، مرگ به سراغمون میاد، 

اما اگر بخوایم شهادت نصیبمون بشه، باید براش زحمت بکشیم.

واقعا چقدر فرق داره که روی سنگ قبرمون بنویسن «شهید»، یا «مرحوم مغفور»، «جوان ناکام» و...

اللهم ارزقنا...

 

#دل_کده

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۹ ، ۲۱:۴۵
محمد هادی بیات
محمدهادی بیات