محمدهادی بیات

بی دستِ کربلا، دستِ مرا بگیر...

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نفاق» ثبت شده است

يكشنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۹، ۱۲:۴۶ ب.ظ

قابل شما رو نداره!

تا حالا چقدر تو زندگیت اتفاق افتاده که یه حرفی زدی اما توی دلت اصلا باهاش موافق نبودی؟!

(یه لحظه واقعا بهش فکر کن!)

...

شاید با خودمون بگیم، اتفاق افتاده ولی خیلی زیاد نبوده.

اما شاید خیلی بیشتر از اونی که فکرشو بکنیم این کار رو کردیم.

خیلی از تعارفتاتی که بهش عادت کردیم و مثل نقل و نبات به کار می بریم، از همین موارده!

 

با همسایه داریم صحبت میکنیم، بعد موقع خداحافظی میگیم: بفرمایید تو در خدمت باشیم، در حالیکه اصلا آمادگیشو نداریم.

فروشنده به مشتری میگه: قابل نداره، مهمون ما باشید، جدّا...؛ بعد یه مبلغی میگه؛ مشتری هم میگه آقا زیاده و شروع میکنه به چونه زدن و فروشنده هم میگه که قیمتش همینه و حاضر نیست چندان تخفیفی بده.

خب آقا شما مگه نگفتی قابل نداره؟ مگه نگفتی مهمون ما باش؟ چرا حرفی رو میزنی که اصلا دلت باهاش موافق نیست؟!

...

یکی از صفات بارز منافقین همینه:

«یَقُولُونَ بِأَفْواهِهِمْ ما لَیْسَ‏ فی‏ قُلُوبِهِمْ‏» [1]:

به زبانشان چیزى را میگویند که در دل‏هایشان نیست‏.

 

پ.ن: منظور این نیست که از فردا هرکی به ما تعارفی کرد بگیم منافقه، نه! شاید بنده خدا واقعا داره حرف دلش رو میزنه. غرض اینکه حواسمون به خودمون باشه که حتی در حدّ تعارف، حرفی که بهش اعتقاد نداریم رو نزنیم، حاضر نشیم صفت اهل نفاق در وجود ما باشه، حتی در این اندازه.

#آیه_کده

___________________

[1] آل عمران: 167.

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۹۹ ، ۱۲:۴۶
محمد هادی بیات
دوشنبه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۹، ۰۸:۴۶ ب.ظ

مؤمن و منافق سر سفره!!

وقتی اسم نفاق و منافق میاد، یاد سازمان «مجاهدین خلق» می افتیم و فکر می کنیم ما فرسنگ ها با نفاق فاصله داریم، در حالیکه شائبه هایی از نفاق می تونه تو وجودمون باشه، بدون اینکه حتی روحمون هم خبر داشته باشه!!

بذارین یه مثال بزنم:

پیامبر رحمت (صلی الله علیه و آله) می فرمایند: «الْمُؤْمِنُ‏ یَأْکُلُ‏ بِشَهْوَةِ أَهْلِهِ‏ وَ الْمُنَافِقُ یَأْکُلُ أَهْلُهُ بِشَهْوَتِهِ» [1]: 

مؤمن به میل و رغبت خانواده اش غذا می خورد اما منافق خانواده اش به میل و رغبت او!!

 

غذا خوردن فقط یِ مورده، یِ نمونه است، غرض اینه که مؤمن نظر خانواده اش براش خیلی مهمه و حتی به نظر خودش مقدمه.

تا وقتی تک و تنهایی، خب خودتی و خودت، اما وقتی شدی یِ خانواده، وقتی پای همسر و فرزند به زندگیت باز شده، دیگه تَکرَوی معنا نداره.

 

نفاق مثل ایمان درجات داره، اینم یکی از درجات نفاقه.

ببین تا حالا چقدر بخاطر میل و رغبت خانواده ات، با مهربونی و بدون منّت و بدون اخم و تَخم و امّا و اگر، از تمایلات خودت چشم پوشی کردی؟

 

چند بار خواستی اخبار نگاه کنی، بچَت خواسته کارتون ببینه، راحت کانال رو عوض کردی؟

نمونه هاش تو زندگی خیلی زیاده...

 

فکر کنید اگه همۀ اهل خونه تصمیم داشته باشن به این روایت عمل کنن، چه بهشتی میشه اون خونه و چه عشق و محبتی حاکم میشه.

#حدیث_کده

________________________________________

[1] اصول کافی، کلینی (قرن 3)، چاپ اسلامیه، ج4، ص12.

 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۹ ، ۲۰:۴۶
محمد هادی بیات
محمدهادی بیات