خدایا ببخش (1)
فرا رسیدن محرّم حسینی را خدمت امام عصر (ارواحنا فداه) و تمام شیعیان جهان و محبّان آن حضرت تسلیت عرض می کنم.
__________________________
بدون هیچ مقدمه ای می رم سراغ اصل مطلب:
ما اساسا یا اهل استغفار نیستیم؛ چون اونقدرا خودمون رو خطاکار کار نمیدونیم،
و یا نهایتا اگر خیلی بخوایم استغفار کنیم با یه «أستَغفِرُ الله» ساده سَر و تَهِش رو به هم میاریم.
البته نه اینکه خدا بخیل باشه و با یه استغفار کوچیک از خطای ما چشم پوشی نکنه؛ نه.
منظور اینکه ادب اقتضا می کنه آدم به خطای خودش بیشتر اعتراف کنه...
با گناه خودش راحت برخورد نکنه. بزرگ که هست، اونم بزرگ ببیندش...
...
امیرمؤمنان علی (علیه السلام) بعد از نماز صبح چنان استغفار می کردند و چنان در شمردن معاصی مو رو از ماست می کشیدن بیرون که بیا و ببین!
ما اصلا توجّه نداریم که همچین گناهانی هم هست و چقدر تاحالا درگیرشون بودیم! و چرا تا حالا در موردشون با خدا اینطوری صحبت نکردیم؟!
...
لا اقل برای یکبار هم که شده در طول عمرمون، اون طوری که باید و شاید استغفار کنیم...
...
«خدایا ببخش»؛ عنوان گزیده ای از این استغفار زیبا و طولانیه...
بهانه ای برای ارتباط بیشتر با کسی که از همه بیشتر دوستمون داره و به ما نزدیکه؛ امّا بلد نیستیم چطور باهاش حرف بزنیم...
...
بسم الله الرحمن الرّحیم
«اللَّهُمَّ إِنِّی أُثْنِی عَلَیْکَ بِمَعُونَتِکَ عَلَى مَا نِلْتُ بِهِ الثَّنَاءَ عَلَیْکَ»:
خداوندا، تورا [حمد و] ثنا گویم که به یاری خودت موفق به ثنا گوییت شدم!
[چگونه به واسطۀ این حمد و ثناء بر تو منّت بگذارم، در حالیکه تو خود قدرت آن را به من دادی؟!]
«وَ أُقِرُّ لَکَ عَلَى نَفْسِی بِمَا أَنْتَ أَهْلُهُ وَ الْمُسْتَوْجَبُ لَهُ فِی قَدْرِ فَسَادِ نِیَّتِی وَ ضَعْفِ یَقِینِی» [1]:
و در پیشگاه تو بر ضدّ خود اقرار می کنم که به سبب فساد نیّت و ضعف یقینم، توان اینکه تورا آنگونه که شایستۀ آنی مدح کنم، ندارم [من کجا و تو کجا؟!...].
من به سرچشمه خورشید نه خود بردم راه
ذره ای بودم و مهر تو مرا بالا برد
#پرونده_ویژه
#خدایا_ببخش
_________________
[1] البلد الأمین، ص30