محمد هادی بیات

بی دستِ کربلا، دستِ مرا بگیر...

پنجشنبه, ۱۹ اسفند ۱۴۰۰، ۰۵:۳۶ ق.ظ

حتی مالک اشتر!!

امیرمؤنان علی (علیه­ السّلام) در عهدنامۀ خود به مالک اشتر ـ آنگاه که او را حاکم سرزمین مصر قرار داد ـ می نویسد: «... وَ أَمْضِ لِکُلِّ یَوْمٍ عَمَلَهُ فَإِنَّ لِکُلِّ یَوْمٍ مَا فِیه‏ وَ اجْعَلْ‏ لِنَفْسِکَ‏ فِیمَا بَیْنَکَ‏ وَ بَیْنَ اللَّهِ أَفْضَلَ تِلْکَ الْمَوَاقِیتِ وَ أَجْزَلَ تِلْکَ الْأَقْسَامِ وَ إِنْ کَانَتْ کُلُّهَا لِلَّهِ إِذَا صَلَحَتْ فِیهَا النِّیَّةُ وَ سَلِمَتْ مِنْهَا الرَّعِیَّةُ...»:

و در هر روز کار همان روز را بجا آور، زیرا برای هر روز کاری است مخصوص آن و بهترین وقتها و پاکیزه­ ترین قسمت آن­را برای خود و آنچه بین تو و خداست (عبادت و بندگی) قرار ده؛ هرچند همۀ آن وقتها (که به کار مردم رسیدگی می­ کنی) از آن خدا بوده (و عبادت و بندگی است) اگر نیّت و قصد در آن شایسته و رعیّت از آن در آسایش باشد.

 

«... فَأَعْطِ اللَّهَ مِنْ بَدَنِکَ فِی لَیْلِکَ وَ نَهَارِکَ وَ وَفِّ مَا تَقَرَّبْتَ بِهِ إِلَى اللَّهِ مِنْ ذَلِکَ کَامِلًا غَیْرَ مَثْلُومٍ‏ وَ لَا مَنْقُوصٍ بَالِغاً مِنْ بَدَنِکَ مَا بَلَغَ[1]...»:

پس در (قسمتی از) شب و روزت، از تَن خود به خدا واگذار (و به عبادت او بپرداز) و به آن (واجبی) که به وسیلۀ آن به خدا نزدیک می ­شوی وفا کن و کوشش نما که دارای شرایط کمال و بی عیب و نقص باشد، اگرچه تنت را بفرساید (مانند وضو گرفتن در هوای سرد و روزه داشتن در هوای گرم).

 

پس، اگرچه خدمت به خَلق ـ اگر با نیّت خالص باشد ـ خود عبادتی بسیار پسندیده است، لکن با این وجود حتی حاکم جامعه اسلامی با وجود همۀ مشاغلی که دارد، می ­بایست بهترین اوقات روزش را به خلوت خود با معبود اختصاص دهد.

 

سرّ این مسئله آن است که عالَم در اختیار خداوند متعال است و همۀ کائنات در برابر او خاضع و گوش به فرمان اند: «... فَالْأَمْرُ لَکَ وَحْدَکَ وَ الْخَلْقُ کُلُّهُمْ عِیَالُکَ وَ فِی قَبْضَتِکَ وَ کُلُّ شَیْ‏ءٍ خَاضِعٌ‏ لَکَ[2]...». پس اگر عبد، عابدانه به وظایف بندگی خویش عمل کند، خداوند همه چیز را گوش به فرمان بنده­اش می­ کند!

 

در حدیث قدسی آمده است: «عَبْدی‏ أطِعْنِى‏ حَتَّى‏ أَجْعَلُکَ مَثَلِى‏[3]»:

بندۀ من! از من اطاعت کن، تا همچون خودم قرارت دهم!

 

و از حضرت صادق (علیه ­السّلام) روایت شده است: «الْعُبُودِیَّةُ جَوْهَرٌةٌ کُنْهُهَا الرُّبُوبِیَّةُ[4]...»:

«عبودیت گوهرى است که ظاهرش عبودیت است و کنه و نهایت و باطنش، آخرین‏ منزل و هدف و مقصدش ربوبیّت است. بندگى خدا خاصیتش این است که هرچه انسان راه بندگى خدا را بیشتر طى کند بر تصاحب و قدرت و خداوندگارى‏اش افزوده مى‏شود[5]».

#پرونده_ویژه

#ماه_رجب

#ماه_شعبان

#ماه_رمضان


[1] . نهج البلاغه، نامه 53.

[2] . مصباح المتهجّد، ج 2، ص 592، دعای ابو حمزۀ ثمالی.

[3] . منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج 15، ص 361.

[4] . مصباح الشریعة، ص 7.

[5] . مرتضی مطهّری، مجموعه آثار (آزادی معنوی)، ج 23، ص 468 و 470.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
محمد هادی بیات