محمد هادی بیات

بی دستِ کربلا، دستِ مرا بگیر...

۳۶ مطلب با موضوع «دل کده» ثبت شده است

شنبه, ۱ مهر ۱۴۰۲، ۰۴:۲۴ ب.ظ

جهت زندگی!

مطلبی که میخوام بگم، اثر به شدّت مهمی در سرنوشت انسان داره؛ پس جدّی بگیرش:

...

چیزی که برای خدا خیلی مهمه و اثر گذاری مستقیم در عاقبت ما داره، «جهت گیری» ماست.

لازم نیست جهت گیری زندگی آدم از ابتدا به سمت خدا باشه، همینکه تا قبل از مردن جهت زندگی رو به سمتش برگردونیم، کافیه.

و لازم نیست جهت گیری زندگی آدم از اول به سمت غیر خدا باشه، همینکه اواخر، کار رو خراب کنیم و به سمت دیگه ای بریم، دیگه نمیشه کاریش کرد.

...

جهت گیری، اتفاقیه که قبل از عاقبت بخیری یا عاقبت به شرّی اتفاق میفته!

اول جهت آدم تغییر میکنه، بعد عاقبتش!

اینجا، چیزی که خیلی مهمه، آخرشه!

همون «جوجه رو آخر پاییز میشمرن»، یا همون «شاهنامه آخرش خوشه!»

...

«زبیر»، یه عمر نوکر اهل بیت بود و شمشیر اسلام؛ اما اون اواخر جهت گیری خودش رو عوض کرد و چیزی که نباید میشد، شد.

«زهیر» عثمانی مذهب هم یه عُمر سنگ دیگران رو به سینه زد اما همون روزهای آخر، جهت گیریش که عوض شد، عاقبتشم کُن فَیَکون شد!

...

قضیۀ جهت گیری، هم خیلی امیدوار کننده است و هم خیلی هشدار دهنده!

امیدوار کننده است، چون بهت میگه: هیچ وقت دیر نیست. لازم نیست حتما به قله رسیده باشی، فقط مسیر و جهت حرکتت رو عوض کن! (ان شاء الله که به قله هم می رسی).

هشدار دهنده است، چون بهت میگه: اگه الآن در مسیری، به خودت مغرور نشو! حواست باشه که یه موقع از اون بالا مالاها نیفتی این پایین مایینا!

 

خدایا، جهت گیریمون رو درست کن و عاقبتمون رو ختم به خیر.

#دل_کده

۱ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۰۲ ، ۱۶:۲۴
محمد هادی بیات
چهارشنبه, ۱۱ مرداد ۱۴۰۲، ۱۱:۵۵ ب.ظ

خودش ولیّ دَم داره؛ به تو چه؟!

گریه کنان اومد به محضر امام باقر (علیه السلام). حضرت فرمود: برای چی گریه میکنی؟
گفت: چرا گریه نکنم، وقتی نسَبَم به شجرۀ ملعونۀ در قــــرآن (یعنی بنی امیّه) می رسه؟

...

اسمش «سعد» بود.
امام بهش میگفت «سعد الخَیر»
به تعبیر خودمونی: سَعد خوبه.

رگ و ریشه اش به بنی امیّه می رسید.

شـما نسَبی از این بدتر سراغ دارین؟

...

امام بهش فرمود:
«لَسْتَ مِنْهُمْ»
تو که از اونا نیستی!

«أَنْتَ أُمَوِیٌّ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْت‏»
اموی هستی، اما از ما اهل بیتی!

این جریان رو شیخ مفید در الإختصاص، ص85 آورده.

...

بله، قرآن کریم هم «پسر نوح» رو از اهل نوح حساب نکرد و گفت:
«إنَّهُ لَیسَ مِن أهلِکَ».
چرا؟ مگه پسرش نبود؟

چرا بود، امّا...
مهم تر از نسَب، رفتار و کردار آدمه.
لذا در ادامه فرمود: «إنَّهُ عَمَلٌ غَیرٌ صالِح».
(هود: 46)

...

تاریخ؛ به یاد داشته باش که سیّدی از اولاد پیغمبر؛ پیرهن مشکی به تَن، و احتمالا در مجلس امام حـسین (علیه السلام)، به تطهیر و دفـــــاع از قاتلین سیّد الشهدا پرداخت...

میگه: به شما چه ربطی داره که یه عده روی بدن امام حسیــــــن اسب تازوندن!
اون خودش وَلیّ دَم داره! به تو چه؟!

...

یادش رفته که جدّش در واپسین لحظات عمر شریفش به حســن و حسین (علیهما السلام) فرمود: «کونا لِلـــــــــــظّالِمِ خَصماً وَ لِلمَظلومِ عَوناً» (نهج البلاغه)

دشمن ظالم و یاریگر مظلــــــــــــوم باشید. و کدام مظلوم، از حسین مظلوم تر؟

با سکوت و به من چه و به تو چه گفتن، دشمن ظالم و ناصر مظلوم باشیم؟؟؟؟!!!!!!!

...

این مگه آیۀ قرآن نیست؟!👇

«النَّبیٌ أولی بِالمُؤمِنِینَ مِن أنفُسِهِم» (الأحزاب: 6)

بله، پیامبر و اهل بیت، از ما به خودمون هم سزاوار ترَن!
حالا تو فکر کن یکی از خانواده خودت رو اونطور کشتن!
همینقدر از قاتل حمایت می کنی؟!

...

اگر باطل به جایی رسید، بخــــــاطر اعوان و انصاری بود که داشت؛
اگر حقّ منکوب شد و خـــفه شد، باز هم بخاطر اعوان و انصاری بود، که نداشت!!
...

بله، شما درست میگین، مــــــن و شما بشینیم کنار، امام خودش بیاد بجنگه، خودش حکومت کنه، خودشــــــــــم اگه شهید شد، خوداشون برن خونخـواهی کنن و باز کشته بشــن و بازم به من و شما چه؟!

...

#آقا_میری

#التماس_تفکر

۱ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۰۲ ، ۲۳:۵۵
محمد هادی بیات
جمعه, ۲۳ تیر ۱۴۰۲، ۰۶:۵۹ ق.ظ

دل کده

از بچگی به بلند بلند فکر کـــردن و با خودم حرف زدن عادت داشتم.

یادمه یه بار با یکی از دوســتام تو راه مدرسه بودیم که یه لحظه خطاب به خودم بلند یه چیزی گفتم...

رفیقم با تعجّب گفت: چــــــــــی؟! 😳

تازه اون لحظه متوجّه حضورش شدم و گفتم: با خودم بودم، ببخشید، اصلا حواسم نبود تو هم اینجایی😅

خلاصه بنده خدا کلّـی خندید و اون روز تو مدرسه هر وقت منو می دید باز خنده اش می گرفت و مسخره می کرد!

...

بعدها که رفتم حوزه، بلند فکر کردن تبدیل شد به یکی از برنامه های ثابتم.

یه مَدرَس (کلاس) دِراز داشتیم. ضبط صوت گوشیمو روشن می کردم و میذاشتم تو جیب پیرهنم و شروع می کردم به راه رفـتن توی مدرس و
بلند فکر کردن، حرف زدن، توبیخ کردن، تشویق کردن، برنامه ریزی کردن و...

بعد میومدم تو کتابخونه و هنـــدزفری رو می زدم به گوشم و قـسمت های مهم تفکّراتم رو مکتوب می کردم تا بمونه برام و بعدها در صورت لزوم بتونم بهشون مراجعه کنم...

خلاصه اینکه عادت به بلند فکر کـــــردن، باعث شد که خرداد 99 این وبلاگ رو ایجاد کنم تا با خیال راحت بلند بلند فـکر کنم...

...

یه مقدار که از عمر وبلاگ گذشت و مطالب زیاد شد؛ تصمیم گرفتم تو یه فایل وُرد هم ذخیرشون
کنم که تا بمونه.

نوشته هایی با موضــــــوعات مختـلف که عمدتا از دل برآمده بودند، لذا اسم کلّ مجموعه رو «دل کده» گذاشتم❣️

...

سال گذشته، در کنار تعـدادی مقاله و کتاب، «دل کده» رو هم برای «فراخوان آثار پژوهشی حوزه خراسان» فرستادم...

واقعا همینطوری.
فقط بخاطر اینکه تا 5 اثر میشــد فرستاد و خب یکیش هنوز خالی بود😉

هیچ انتظاری هم ازش نداشتم...

امّا در کمال تعجّـــب، از بین آثار که فرستادم، همـین دل کده، اثر شایستۀ تقدیر شد! 😅

...

(بخاطر مشکل «بیان» نشد که عکسی بارگزاری کنم)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پ.ن:

خاطرۀ خوشی از وبلاگ نویسی برام رقم خورد،

از فضای بسیار خوب و صمیمی اش هم خوشم اومد،

امّا وبسایت که آماده بشه، احتمالا از این فضا خداحافظی کنم...

 

#دل_کده

#خاطره_کده

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۰۲ ، ۰۶:۵۹
محمد هادی بیات
چهارشنبه, ۳ خرداد ۱۴۰۲، ۰۹:۱۱ ب.ظ

میخواستم داماد بشم

عزیزی می گفت تو دوران مجرّدی خیلی اهل ورزش بودم و نرمــش روزانه ام اصلا ترک نمی شد.
امّا بعد از متأهّلی، الآن مدّتهاست که دیگه نتونسته ام مثل ســـــابق برنامه منظّم نرمش داشته باشـــم.

 

بهش گفتم اون هـــــدف اصلیه که بخاطرش ورزش میکردی چی بود؟ اون هدف تَه تَه دلت؟

 

یه کم فکر کرد و گفت:
راستش تَه ذهنم همیشه این بود که میخوام داماد بشم و دلم میخواست خوش هیکل و خوش تیپ باشم😅

 

خب، دلیل ترک ورزش کاملا روشن شد دیگه!
شما یه هدفی داشتی، و حالا بهش رسیدی! میخواستی دامــاد بشی، شدی دیگه!
خب، حالا بعدش؟
حالا برای ورزش کردن یه هــــــــــدفی انتخاب کن تا نیاز باشه برای رسیدن بهش باز تلاش کنی.

 

ما آدما به پیدا کردن بهانه های مختلف و انگیزه ها و اهـــــداف گوناگون و متنوع خیلی نیاز داریم.
اگرچه، این انگیزه ها می تونه همگی زیر یه هدف کلّی هـــم قرار بگیره.

#دل_کده

۱ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۰۲ ، ۲۱:۱۱
محمد هادی بیات
دوشنبه, ۲۹ اسفند ۱۴۰۱، ۰۳:۵۶ ب.ظ

شروع دوباره...

1)

👌 یکی از چیزهایی که باعث میشـــــه تو هر
زمینه ای بتونی به موفقــــــیّت برسی اینه که
🔺«شـروع»🔺 خــوب و عالی داشته باشی.

 

2)

دانشجویی که از اوّل ترم درسا رو خوب و جدّی شـروع
کرده، راحت تر و بهتر امتحان میده یااونی که تازه شب

امتحان میخواد کتابو باز کنه؟!🤨

✅ شروع به موقع و خــــوب و اصولی در داشتنِ
یه 🔺«پایان»🔺خوب خیــــــــــــــلی مؤثّره عزیز.

 

3)

ما به شروع خوب، خیلی نیاز داریم.
ما به شروع دوباره نیاااااااااااز داریم.

 

4)

⁉️تا حالا به آمد و شد شب و روز دقّت کردی؟
⁉️برای چی این اتفاق می افته؟

✔️ خدا داره مدام شروع دوباره رو برای ما پدید میاره...

 

5)

اینکه شبی هست و میتونیم بخوابیم و فــــــکر
و ذهنمون آروم بشه و آرامش پیدا کنیم و بعد...
روز از نو، روزی از نو...😊

☑️ فرصت شـــــــــــــروع دوباره؛
هر روز داره برامون تکــــرار میشه

 

6)

مضمون روایت رو دارم میگم:

⁉️دقّت کردی صبح که بیدار میشی
کسل و بی حال و خــــــــسته ای؟!

علّتش اینه که خوب شروع نکردی😳
علّتش اینه که اوّلشو خراب کردی🧐

 

7)

اوّل روز لحظۀ سحره که از دستش دادی!☹️

اگه فقط یه چند دقیقه ای قبل از اذون صبح
پا میشدی خیـــــــــــــلی روزت متفاوت بود.

 

8)

⁉️رفیق، دقّت کردی ماه رمضونا
چـــــــــــــــــقدر حالمون بهتره؟!

✅ یقینا یکی از دلایلش همین سحر داشتنه!
چون روزمون رو خوب شروع می کنیم،
حالمون خیلی بهتره...

 

9)

این فقط یه نمونه بود از تأثیر شروعِ
خوب در داشتن پایان خوب و خوش😊

 

10)

حالا شما ببین اگه کسی سالش رو
خـــــــــوب شروع کنه چی میشه🤩

از قدیمم گفتن: سالی که نکوست
از بهارش (بخون از اوّلش) پیداست😌

 

11)

سالت رو خوب و عالی شروع کن؛
اوّل سالی بتّرکون؛
تا سال متفاوتی رو تجربه کنی...

 

12)

و دوست من،
مهم تر از بهار،
رمضانه ها !!!

پس بهتره بگم:
❤️ سالی که نکوست از رمضانش پیداست!

 

13)

⁉️چرا رمـــــــــــــــــضان؟

👌چون رمضان آغاز سال واقعی زندگی ماست!
تحویل سال واقعی، سحر 23 ماه رمـــــــــضانه!
مقدّرات و برنامه های یکــــــــسال ما اونجا رقم
میخوره، نه 1 فـــــــروردین؛ نه شب کریسمس،
نه شب اوّل محرّم (سال عربی)! و و و

 

14)

این سالهای بشری همه اعتباری و قرار داد
ما بودن! و چندان هم با هم فرقی نــــدارن.

امّا تو ماه رمضان و علی الخصوص شــــــبِ
بیست و سوّم یه سری چیزا واقـــــــــــــــعا
داره تغییر می کنه!!🌱

 

15)

💠 امام صادق (علیه السلام) فرمود:

🔹«إذا سَلِمَ شَهرُ رَمضان، سَلِمَتِ السَّنَةُ»
اگه ماه رمضانت درست باشه، کلّ سالت درسته😃

🔸«و رأسُ السَّنَةِ شَهرُ رَمَضان»:
و سر سال (ابتدای سال) ماه رمضانه

 

📚 التهذیب، ج4، ص333

پس این حرفا رو از خودم در نیاوردم؛ کلّی از این روایتا داریم😉

 

16)

و دوست عزیز، الآن سال شمسی و فرصت تعطیلات نوروز با سال واقعی (رمضان)

تلاقی کرده و یه فرصت استثنایی رو پدید آورده که هر چند ده سال یکبار فقط اتّفاق می افته ها...

🎯 الآن می تونی با یه تیر چندتا نشون بزنی...

 

17)

فقط یه کم جدیّت میخواد که خوب شروع کنی،
تا سال بســــــیار خوب و متفاوتی رو تجربه کنی،

 

پیشاپیش، ســــــــال نوت مبارک

به دعای خیرتم محتاجم.

یا عـــــــــــــــــــــــلی ✋

 

#دل_کده

#حدیث_کده

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۰۱ ، ۱۵:۵۶
محمد هادی بیات
شنبه, ۲۰ اسفند ۱۴۰۱، ۰۷:۰۸ ب.ظ

گاهی فقط حرکت...

وقتی تصمیم گرفتی کاری رو انجام بدی،
وقتی هدفی رو برای خودت ترسیم کردی،
فقط حرکت کن و خوشحال باش و شکر تک تک قدمهایی که داری بر میداری رو بجا بیار،
و خیلی به قله نگاه نکن!

...

گاهی نگاه کردن مدام به قله و توجه به طول مسیر،
🔻باعث میشه ناامید بشی و کلاّ حرکت نکنی...

...

شاید حالا حالاها به هدفت نرسی،
ولی همین حالا میتونی یه قدم برداری...

...

و یه روزی که شاید خیلی هم دور نباشه،
می بینی که به قله رسیدی...

یاعلی✋

 

#دل_کده

۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۰۱ ، ۱۹:۰۸
محمد هادی بیات
سه شنبه, ۴ بهمن ۱۴۰۱، ۰۷:۱۳ ب.ظ

زندگی در زندگی

یاد برنامۀ زندگی پس از زندگی افتادم.

کسانیکه به هر دلیلی، برای لحظاتی بعضی پرده از جلوی چشمشون کنار رفته و چیزهایی رو دیدن...

چیزهایی که اونقدر براشون جالب و جذّاب و زیبا بوده که دوست نداشتن از اون موقعیت خارج بشن و برگردن؛

و البته بعضیا هم بودن که دوست داشتن زودتر برگردن تا جبران کنن...

به این فکر می کردم که هستن کسانی که بدون رفتن در شرایط خاصّی مثل اونا؛ همین الآن چشمشون به خیلی چیزا بازه...

می بینن چیزهایی رو که ماها بعد از مرگمون خواهیم دید!

کسانی که همین الآن ملائکۀ الهی رو می بینن!

کسانی که وقتی مشرف میشن به مزار اهل بیت (علیهم السلام)، حضرات معصومین رو می بینن؛ جواب سلامشون رو می شنون؛

و خلاصه در زندگی، زندگی می کنن؛ نه پس از زندگی...

 

خدایا منم خیلی دلم می خواد...

خدایا؛ رجبه ها!

دریابم.

 

#دل_کده

۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۰۱ ، ۱۹:۱۳
محمد هادی بیات
يكشنبه, ۲۰ آذر ۱۴۰۱، ۰۱:۲۶ ب.ظ

لطفا جای خالی را...

دوران مدرسه یه سؤالاتی تو امتحانات میومد که بهش می گفتیم «جاخالی».

میگفت: لطفا جای خالی را با کلمۀ مناسب پر کنید.

تو این سؤال، یه درس خیلی جالب نهفته است!

...

از ما دوتا کار می خواد انجام بدیم:

اوّلا: جای خالی رو پر کنیم.

ثانیا: او چیزی که داریم باهاش جای خالی رو پر می کنیم «مناسب» باشه!

باید درست پر کنی. هر پر کردنی فایده نداره.

...

خدایا، کمک کن جاهای خالی زندگی رو درست پیدا کنیم و خوب پُرشون کنیم.

خدایا، کمک کن وقتمون رو صرف کاری کنیم که جاش خالی بوده و کسی به خوبی ما از پَس پُر کردنش بر نمیومده!

#دل_کده

۲ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۰۱ ، ۱۳:۲۶
محمد هادی بیات
پنجشنبه, ۱۷ آذر ۱۴۰۱، ۰۹:۴۷ ق.ظ

به بهانه روز جُوییدن دانش

⬛️ شهادت حضرت صدیقۀ طاهرا (سلام الله علیها) رو تسلیت عرض می کنم.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

این مطلب رو دیروز در کانال شخصی منتشر کردم و با تأخیر در اینجا هم منتشر می کنم:

 

🔸 خب، امروز (16 آذر) روز «دانشجو» هست.
🔻 روز کسانی که جویای دانشن و سر از پا نمیشناسن که از هر جایی پیداش کنن!

⁉️ فقط نمیدونم (خیلیهاشون) کِی و کجا دنبالشن؟!

 

▫️ مثلا دیروز و امروز یکی از اساتید با یک ربع تأخیر اومد سر کلاس.
▫️ و تو اون یک ربع دست هیچ کسی کتاب ندیدم!

▪️ یا داشتن با هم حرف می زدن (مدیونید فکر کنید حرفای بیخود می زدن!)
▪️ یا سرشون تو گوشی بود (مدیونید فکر کنید تو مجازی پرسه می زدن!).
▪️ و یا تو افق محو شده بودن (و مدیونید فکر کنید...).

 

💠 حضرت آقا میگن:
«جوانان، پیران، مردان، زنان، شهری ها، روستایی ها و هر کسی که با کتاب می تواند ارتباط بر قرار کند، باید کتاب را در جیبش داشته باشد و تا یک جا بیکار نشست، مثل اتوبوس، تاکسی، مطب پزشک، اداره، درِ دکان، وقتی مشتری نیست، در خانه به هنگام اوقات فراغت، کتاب را در بیاورد و بخواند...
بنده خودم دوره های 20 و چند جلدی کتاب ها را در همین فاصله های ده دقیقه، بیست دقیقه، یک ربع ساعت خوانده ام!...»

(من و کتاب، ص93)

 

خب، باید بگم «آقاجان!» چه توقّعاتی دارید شما!
وضع دانشجوها و طلبه ها اینه!
از غیر محصّلین و کاسب بازار و خانم خونه دار چه توقّعی دارید!!

البته توقّعتون کاملا بجاست!
ما خیلی پَرت تشریف داریم.

🌺 «دانش جو»؛ روزت مبارک.

#دل_کده

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۰۱ ، ۰۹:۴۷
محمد هادی بیات
يكشنبه, ۱۳ آذر ۱۴۰۱، ۰۳:۱۸ ب.ظ

فصل های دوست داشتنی

تو خیابون وایستاده بودم؛

درختچه ای در نزدیکیم، بد جوری به خودش می لرزید!

نه تنها برگهاش در حال ریختن بود، بلکه شاخه های ریزش هم به زمین می افتاد!

تند و تند!

اینجوری اش رو ندیده بودم.

انگار که یکدفعه سردش شده باشه و...

 

پاییز و زمستون عجب فصلهای عجیب و دوست داشتنی ای هستن.

خیلی زود شب میشه و دیر صبح.

به قول بنده خدا: الآن یه جوریه که 10 شب وقتی به ساعت نگاه می کنی هنوز 7 شبه :)

شبم که مایۀ آرامشه!

...

 

لحظات احتضار طبیعت و جون دادنش رو به چشم میشه دید و بخوای و نخوای یاد «مرگ» هم میفتی.

هوا هم که گرفتگی خاصّ خودش رو داره.

 

اگه کسی شب زود خوابیده باشه، نمی تونه اصلا سحر پا نشه!

اگه کسی هم دیر خوابیده باشه، راحت می تونه نماز صبحش رو داخل وقت بخونه!

این ایّام قضا کردن نماز صبح خودش هنری لازم داره!

 

خانم های شل حجاب و بد حجاب هم از زور سرما هم که شده یه مقدار بیشتر خودشون رو می پوشونن و به امنیت روانی جامعه آسیب کمتری وارد می کنن. خدا خیرشون بده.

 

کلاّ پاییز و زمستون، چند هیچ از بهار و تابستون جلو اَن :)

 

#دل_کده

۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۰۱ ، ۱۵:۱۸
محمد هادی بیات
پنجشنبه, ۳ شهریور ۱۴۰۱، ۰۵:۴۴ ب.ظ

نوشتۀ سنگ قبر

⁉️ اگر بخواهید روی سنگ قبرتون جمله ای برای کسانی که از بالای قبر شما رد میشن بنویسید، چی می نویسید؟؟؟

 

بعدا نوشت:

جملات ارسالی بعضی از بزرگواران در فضای شخصی:

📌 سوَّدتُ صَحیفةَ اَعمالی و وَکَلتُ الاَمرَ اِلی حیدر... (چه سیه کردم نامه ی خود را دست من و دامان تو حیدر)

📌 عِش ما شِئتَ، فَإنَّکَ مَیِّت (هر طور می خواهی زندگی کن، آخرش می میری).

📌 الناسُ نِیامٌ اذا ماتُوا اِنتَبَهُوا (مردم همه در خوابند وقتی مردند بیدار می‌شوند).

📌 قال امیر المؤمنین (علیه السلام): أما لو أذِنَ لهم فی الکلام لَأخبروکم أنّ خیرَ الزّادِ التَّقوىٰ (اگر به مردگان اجازه سخن گفتن داده می شد، قطع می گفتند که بهترین زاد و توشه تقوا است).

📌 در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم
به گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم

#دل_کده

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۰۱ ، ۱۷:۴۴
محمد هادی بیات
چهارشنبه, ۱۲ مرداد ۱۴۰۱، ۰۵:۵۵ ق.ظ

نعمت معمولی بودن

در بخشی از مستند «نیم متر کمتر»، که به مشکلات انسان های «کوتاه قامت» می پردازه؛ یکی از این عزیزان میگه:

... وقتی که متوجه میشی تو برای زندگی معمولی داشتن اول به دیگران باید ثابت کنی که معمولی هستی.
یعنی یک مرحله عقب تر از آدمهای معمولی!

اما داستان اثبات معمولی بودن از خودت شروع می شه؛
درست وقتی که قبول می کنی یه آدم معمولی هستی و عین بقیه زندگی می کنی...

#دل_کده

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۰۱ ، ۰۵:۵۵
محمد هادی بیات
محمد هادی بیات