محمد هادی بیات

بی دستِ کربلا، دستِ مرا بگیر...

۳۶ مطلب با موضوع «دل کده» ثبت شده است

شنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۹، ۰۵:۴۵ ق.ظ

کدام شوخی؟

بعضیا «شوخی» می کنن تا شاد بشن،

بعضیا از بس که شادن، «شوخی» می کنن.

 

این دو حالت زمین تا آسمون با هم فرق دارن. دسته اول به سادگی ناراحت میشن و حتی موقعی که دارن میگن و میخندن، واقعا شاد نیستن و اگه تنها بشن دوباره غمگین و افسرده میشن؛ اما دستۀ دوم بالعکس؛ همیشه شاد و پرانرژی ان.

 

معمولا رزمنده ها تو جبهه از دستۀ دوم بودن،

این جور آدما تو خلوتشون یه «غم» جالبی دارن؛ چون غصۀ چیزهای بزرگی رو می خورن، امورات کوچیک دنیایی ناراحتشون نمیکنه لذا عمیقا شاد میشن و اصلا نمی تونن این شادی رو با دیگران تقسیم نکنن؛ نه اینکه بخوان شوخی کنن تا تازه حالشون یه کمی خوب بشه.

اللهم ارزقنا...

#دل_کده

۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۹ ، ۰۵:۴۵
محمد هادی بیات
سه شنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۹، ۰۶:۱۴ ق.ظ

عاشق چیه این بودیم؟!

زیاد دیدم پدر و مادرهایی که از عکس های روزهای اول تولد بچشون خوششون نمیاد و حتی بعضا اصلا نگاهشون هم نمی کنن و میگن ما عاشق چیه این بودیم آخه!؟

چرا اینو میگن؟

خب چون الان خیلی بهتر از اون موقع است.

 

خدایا، به ما کمک کن طوری زندگی کنیم که وقتی به گذشته مون نگاه کردیم، از خودمون بدمون نیاد...

#دل_کده

#توییت_کده

۰ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۹ ، ۰۶:۱۴
محمد هادی بیات
چهارشنبه, ۹ مهر ۱۳۹۹، ۰۵:۱۳ ب.ظ

روغنی که باید بریزه!

شنیدین میگن «روغن ریخته رو نذر امام زاده کرده»؟!

بار معنایی این ضرب المثل خیلی منفیه. اگه به کسی این رو بگیم قطعا ناراحت میشه.

 

اما یه روغنی هست، که اتفاقا باید بریزه تا بشه نذر امام زاده اش کرد!!!

و ما خیلی ها رو دیدیم که این کار رو کردن و بقیه هم بهشون افتخار می کنن و اتفاقا آرزو دارن که اونها هم بتونن این کار رو بکنن!!!

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۹۹ ، ۱۷:۱۳
محمد هادی بیات
سه شنبه, ۸ مهر ۱۳۹۹، ۰۵:۱۰ ق.ظ

می زنی تو گوشش؟!

اگه بچه ات به خاطر بازیگوشی و سر به هوایی (خدایی نخواسته) محکم بخوره زمین و سرش بشکنه و خون بیاد، شمام یکی محکم می زنی تو گوشش که بچه حواست کجاست؟!

آدم عاقل همچین کاری می کنه؟!

قطعا نه؛

چون این طفلی خودش الان داغونه، زمین خورده، درد داره؛ من که نباید به درداش اضافه کنم.

 

برادر من، خواهر من؛

اگه یکی از اعضای خانوادت، یکی از دوستات، یکی از همکارات و... مرتکب یه خطا یا گناهی شده، مثل همین بچه ای می مونه که خورده زمین و سرش شکسته؛

اگه می خوای بهش تذکّر بدی، می خوای «امر به معروف و نهی از منکر» کنی، باید حواست باشه که دست گیری باشه، نه زدن تو گوش!

از روی دلسوزی و مهربونی باشه، نه عصابانیّت و نفرت!

اون خودشو زده، با گناه خودشو داغون کرده (ولو اینکه الان متوجه نباشه)، شما دیگه نزنش!

 

پ.ن: البته بسته به نوع «منکَر» انجام شده، و شخص انجام دهندۀ اون؛ امر به معروف هم متفاوت میشه؛ لذا مطلب بالا کلیّت نداره...

#دل_کده

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ مهر ۹۹ ، ۰۵:۱۰
محمد هادی بیات
پنجشنبه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۹، ۰۳:۰۱ ب.ظ

تموم شدنی!

برای بچه ها یه بسته چیپس یا پفک یا بستنی یا هر خوراکی دیگه ای که بگیرین، آروم آروم می خورن که زود تموم نشه. تازه گاهی وقتا همدیگه رو دعوا هم می کنن که آروم تر بخور! چرا دوتا برداشتی؟! یکی یکی بردار و...

شاید خودمونم همینطوری بودیم.

انگار از بچگی به «تموم شدن» حساس بودیم و دلمون نمی خواست چیزایی که دوستشون داریم زود از دستمون برن!

 

لحظات عمر «تموم شدنی» ان،

پدر و مادر «تموم شدنی» ان،

همسر و فرزند «تموم شدنی» ان،

و...

قدر این «تموم شدنی» ها رو بیشتر بدونیم.

#دل_کده

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۰ شهریور ۹۹ ، ۱۵:۰۱
محمد هادی بیات
چهارشنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۹، ۰۵:۳۷ ق.ظ

تمرین فراموشی!

میگن «انسان» از «نسیان» (به معنای فراموشی) گرفته شده، چون فراموشی تو ذات انسانه و اتفاقا خیلی به نفعشم هست،

مثلا اگه فوت عزیزانش رو فراموش نمی کرد و همیشه مثل روز اولی که از دنیا رفتن مسئله تو ذهنش می بود، از غصه دق می کرد و می مُرد.


اما نمی دونم چرا همین انسان فراموش کار، بعضی چیزها رو اصلا فراموش نمی کنه.

مثلا اگه کسی بهش بدی کنه، یه جایی زخم زبونی بزنه، دلش رو بشکنه و...، همیشه تو ذهنش می مونه و به این سادگیا یادش نمی ره. از اون طرف، خوبیهای خودش رو هم همیشه یادشه...


اگه بعضی چیزها رو چه بخوایم و چه نخوایم، نا خود آگاه فراموش می کنیم؛ باید برای فراموش کردن بعضی چیزها تمرین کنیم.

#دل_کده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۹ ، ۰۵:۳۷
محمد هادی بیات
جمعه, ۷ شهریور ۱۳۹۹، ۰۵:۲۷ ق.ظ

زندگی تلوزیونی

بعضی بچه ها وقتی دارن تلوزیون تماشا می کنن، چنان می رن تو بَحر فیلم که چند بار هم صداشون کنی اصلا متوجه نمی شن.

گاهی ما هم چنان تو کارهای روزمره مون غرق می شیم که متوجه خیلی از اتفاقاتی که پیرامونمون داره میفته نمیشیم.

متوجه نمیشیم که چطور عمرمون داره می گذره،

متوجه نمی شیم که پدر و مادرمون روز به روز دارن پیر تر می شن،

متوجه نمی شیم که بچه هامون هر روز دارن بزرگتر می شن،

متوجه نمی شیم که ارتباطاتمون هر روز داره ضعیف تر می شه،

متوجه نمی شیم که فاصلمون با اطرافیان داره بیشتر می شه،

...

بعد یهو به خودمون میایم می بینیم ای دل غافل، چقدر زود همه چیز اتفاق افتاد.

#دل_کده

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۹ ، ۰۵:۲۷
محمد هادی بیات
جمعه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۹، ۱۰:۱۷ ق.ظ

دانشگاهی در بستر زمان

به واقعۀ «کربلا» نیم نگاهی هم که بکنیم، متوجه عادی نبودن اوضاع می شیم.

تو کربلا از طفل شیرخواره هست، تا نوجوون و پیر مرد سالخورده. زن و بچه و خانواده. غلام و شاه و شاهزاده. سفید و سیاه.

از عثمانی مذهب هست، تا نصرانی. از «وهب» تازه مسلمون هست، تا «حبیب بن مظاهر»، فقیه سالخورده.

از مجرد و تازه داماد هست، تا عیالدار و عیالوار و...

 

انگار آقا اباعبد الله خواستند که برای نسل بشر، تا قیام قیامت یک دانشگاه سراسری برپا کنند، که هرکس با هر جنسیت و سن و سلیقه و دین و مذهب و شرایطی که داشت بیاد و از محتوای غنی دروس اونجا بهره مند بشه.

 

و دروسی که تو کربلا ارائه می شه، هیچکدوم «تئوری» نیست، همه «عملی» ان؛ یعنی اساتید (که اهل بیت و اصحاب امام باشند) به مطالبشون با تمام وجود عمل کردن و اینطوری درس رو به ما یاد دادن.

 

و جالب اینکه چون این دانشگاه در مکان خاصی نیست، بلکه در بستر زمان ساخته شده، یعنی هر سال تو همه جای دنیا برگزار میشه و همه بهش دعوتن.

 

اگه بعد محرم دیدی همون آدم سابقی، یعنی از فضای فوق العاده این دانشگاه عظیم، نتونستی درست استفاده کنی.

محرم بهترین فرصت برای تغییره.

بسم الله...

#دل_کده

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۹ ، ۱۰:۱۷
محمد هادی بیات
چهارشنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۹، ۰۹:۴۵ ب.ظ

هر که را صبح شهادت نیست...

با مرگ هیچ فاصله ای نداریم،

اما با شهادت خیلی فاصله داریم.

 

چه بخوایم و چه نخوایم، مرگ به سراغمون میاد، 

اما اگر بخوایم شهادت نصیبمون بشه، باید براش زحمت بکشیم.

واقعا چقدر فرق داره که روی سنگ قبرمون بنویسن «شهید»، یا «مرحوم مغفور»، «جوان ناکام» و...

اللهم ارزقنا...

 

#دل_کده

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۹ ، ۲۱:۴۵
محمد هادی بیات
جمعه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۹، ۰۴:۵۱ ب.ظ

حتی به اندازۀ 10 ثانیه!!

گاهی تو یِ جمعی نشستیم و صحبت می کنیم که یک دفعه یادی از بنده خدایی به میون میاد که از دنیا رفته،

بعدشم میگیم شادی روحش یِ صلوات بفرستین.

(اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم)

 

یعنی طرف اینقدر دستش از دنیا کوتاهه که حتی نمی تونه یِ صلوات (که 10 ثانیه هم طول نمی کشه) برا خودش بفرسته!!

یعنی دیگه نمی تونه حتی به اندازۀ 10 ثانیه به خدا نزدیک بشه!!

نوبت ما هم میشه ها...

 

خدایا! به همۀ ما کمک کن که از تک تک ثانیه های عمرمون برای نزدیک شدن به خودت به بهترین شکل استفاده کنیم.

ممنونم ازت.

#دل_کده

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۹ ، ۱۶:۵۱
محمد هادی بیات
جمعه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۹، ۰۴:۴۴ ب.ظ

قبول نیست آقا!!

تو که همه جا هستی!

توی بازار،

توی صف نانوایی،

توی مزرعه های گندم فلان روستا،

قبول نیست آقا!!

دیدی گمت کردم؟!

دیدی آب آمد و از سر دریا گذشت و تو نیامدی!

#دل_کده

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۹ ، ۱۶:۴۴
محمد هادی بیات
سه شنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۹، ۰۱:۳۶ ب.ظ

خوشی های دنیا

چه دنیای عجیبیه!!

حتی خوشی ها و لذت هاش هم با غم و اندوه آمیخته شده!!

 

بهترین اتفاقات زندگی،

شیرین ترین لحظات،

یِ روز خاطره اش چنان اندوهی به دل آدم میذاره که بیا و ببین!

ولی بهشت مثل دنیا نیست. اصلا آدم رو غمگین و حسرت زده نمیکنه، اونقدری که حتی دوربین عکاسی هم دیگه به درد نمیخوره، 

چون هر روز یه منظرۀ جدید و قشنگ تر از قبل می بینی. اونقدر قشنگ تر که قبلی در مقابل این باید بیاد لُنگ بندازه! پس نیازی هم به عکس گرفتن از قبلیا و مرورشون و حسرت خوردن هم نیست.

 

اللهم ارزقنا...

#دل_کده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۹ ، ۱۳:۳۶
محمد هادی بیات
محمد هادی بیات