محمد هادی بیات

بی دستِ کربلا، دستِ مرا بگیر...

۷ مطلب در شهریور ۱۴۰۱ ثبت شده است

پنجشنبه, ۳۱ شهریور ۱۴۰۱، ۰۸:۳۰ ق.ظ

مهاجر سرزمین آفتاب

همسرم برای آموزش هیچ کاری تعجیلی نداشت؛ صبور بود و با حوصله. این شکیبایی در یاد دادن آداب و اعمال دین اسلام هم وجود داشت. سعی می کرد با صبوری و خونسردی و به تدریج مرا با اسلام آشنا کند.

برای من مهمتر از عقیدۀ او، خود او و اعمال و رفتار و صداقتش بود.

اصلا تمام محبّت من برای پذیرش دین اسلام او بود؛ او که هرچه زمان می گذشت به شدّت شیفته اش می شدم.

مهربانی، ادب، تواضع و احترام و اظهار عشق به همسر در او موج می زد.

من ترکیب این فضایل انسانی پسندیده را حاصل عمل به اسلام می دیدم و سپس مشتاق می شدم بیشتر و بیشتر از اسلام بشنوم و بیاموزم.

برشی از کتاب «مهاجر سرزمین آفتاب»، خاطرات کونیکو یامامورا (سبا بابایی) یگانه مادر شهید ژاپنی در ایران؛ ص73 - 74

پ.ن: شخصیت همسر خانم یامامورا؛ جناب آقای بابایی اگر جذابیّتش بیشتر از این خانم ژاپنی نباشه کمتر نیست...

#برش_کده

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۰۱ ، ۰۸:۳۰
محمد هادی بیات
سه شنبه, ۲۹ شهریور ۱۴۰۱، ۰۷:۲۱ ق.ظ

راه واقعا راست

خدایا ما را به راه راست هدایت کن؛

راهی که واقعا راسته؛

نه راهی که ما تصوّر می کنیم راسته!

#توییت_کده

۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۰۱ ، ۰۷:۲۱
محمد هادی بیات
جمعه, ۱۱ شهریور ۱۴۰۱، ۱۱:۵۹ ق.ظ

کشیدن دندون بدون بی حسی

آیت الله جوادی آملی در جمع شاگرداش فرمود:

لحظۀ جون دادن مثل کشیدن دندونه؛ اگه بی حش نباشه، دردی تمام بدن رو فرا می گیره که قابل تحمّل نیست، چون این دندون هنوز تعلّق داره به بدن.

حالت جون دادن برای کسی که تعلّق به دنیا داره این شکلیه، اونم نسبت به کلّ بدن نه فقط دندون. انگار از همه جای بدن، بدون زدن آمپول بی حسی، می خوان تیکه ای رو جدا کنن.

امّا اگه کسی به مال دنیا و امور دنیوی وابستگی نداشته باشه و به دنیا عادت نکرده باشه، خیلی راحت پرواز می کنه و می ره و راحت می شه. انگار پوستین آهنین جسد رو از خودش جدا کرده. سبک میشه، خیلی سبک...

برشی از کتاب «سلام بر میّت»، ص 73

#برش_کده

۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۰۱ ، ۱۱:۵۹
محمد هادی بیات
چهارشنبه, ۹ شهریور ۱۴۰۱، ۱۰:۲۵ ب.ظ

آب کوچولو

آب رفته بود و حسینِ یک سال و نه ماهه تشنه اش بود.

هی با بهانه و گریه و می گفت: آب کوچولو؛ آب کوچولو...

باباش شیر آبو باز می کرد و می گفت: نِگا، آب قطعه...

اونم اصلا نمی فهمید و با گریۀ شدید تر هِی می گفت: آب کوچولو...

سماور آبجوش داشت؛

براش ریختن تو استکان و گذاشتن که خنک بشه.

باباش بغلش کرد و راهش برد و می گفت الآن آب خنک میشه...

امّا گریه و آب کوچولو گفتن همچنان ادامه داشت...

...

صلّی الله علیک یا أبا عبد الله...

#خاطره_کده

۰ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۰۱ ، ۲۲:۲۵
محمد هادی بیات
دوشنبه, ۷ شهریور ۱۴۰۱، ۰۶:۲۶ ق.ظ

تصویری صحیح از گناه و توبه

برای اینکه به درستی توبه کنیم باید حقیقت گناه را به درستی بشناسیم. گاهی فکر می کنیم گناه کاری است که خدا بندگان را از آن منع فرموده و چون امر فرموده، این کار نام گناه به خود گرفته است. پس از ارتکاب گناه هم می گوییم خدایا ببخش و خدا هم اگر دلش بخواهد و اراده اش تعلّق بگیرد می بخشد؛

امّا گناه معنای عمیق تری از این دارد. کارهایی که خداوند نهی فرموده، تعارف و قرار داد نیست؛ بلکه هر کدام در وجود انسان اثر سوئی باقی می گذارد. در حقیقت گناه، کاری است که قلب انسان را تیره کرده و وجودش شخص را درگیر می کند و به این دلیل است که خدا آن را منع فرموده است.

غذای مسموم یا ویروسی که وارد بدن می شود اثری واقعی بر جسم می گذارد، گناه نیز همین اثر منفی را بر نفس می گذارد و مانند جراحتی است که بر روح وارد می شود.

در مقابل، توبه تحوّلی واقعی در وجود انسان است که آثار پلیدی را که در نفس ظاهر شده پاک می کند و مانند مرهم جراحت روح را التیام می بخشد. لذا هرچه گناه بزرگتر باشد، توبۀ از آن هم باید بزرگتر و شدیدتر باشد...

البته بسیاری از کارهای خیر وجود دارند که نامشان توبه نیست امّا خود به خود گناهان را می شویند. ممکن است ناخودآگاه در حقّ کسی ظلمی کرده باشید و کدورتی در نفستان حاصل شود، اما بعدا به کسی انفاق یا ایثار می کنید و او شاد می شود و همین شادی، کدورت و گناه قبلی شما را از بین می برد...

برشی از کتاب «دریای بی کران؛ تبیین گام به گام سیر و سلوک الی الله برای جوانان. ص 74 - 75.

#برش_کده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۰۱ ، ۰۶:۲۶
محمد هادی بیات
دوشنبه, ۷ شهریور ۱۴۰۱، ۰۶:۰۱ ق.ظ

خدایا ببخش (6)

اللَّهُمَ‏ إِنِّی‏ أَسْتَغْفِرُکَ‏ لِکُلِ‏ ذَنْبٍ... احْتَجَبْتُ فِیهِ مِنَ النَّاسِ بِسِتْرِکَ

خداوندا، بر من ببخش هر گناهی را که با پرده پوشی تو در آن گناه از مردم پنهان ماندم


أَوِ اتَّکَلْتُ فِیهِ عِنْدَ خَوْفِی مِنْهُ عَلَى أَنَاتِکَ

یا با وجود هراسم از گناه، هنگام ارتکاب آن بر صبر و درنگ تو تکیه کردم


وَ وَثِقْتُ مِنْ سَطْوَتِکَ عَلَیَّ فِیهِ بِحِلْمِکَ

و از خشم تو بر خودم، به بردباری ات اعتماد کرده ام


وَ عَوَّلْتُ فِیهِ عَلَى کَرَمِ عَفْوِک‏َ

و آن را بر عفو کریمانه ات واگذار نمودم

#پرونده_ویژه

#خدایا_ببخش

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۰۱ ، ۰۶:۰۱
محمد هادی بیات
پنجشنبه, ۳ شهریور ۱۴۰۱، ۰۵:۴۴ ب.ظ

نوشتۀ سنگ قبر

⁉️ اگر بخواهید روی سنگ قبرتون جمله ای برای کسانی که از بالای قبر شما رد میشن بنویسید، چی می نویسید؟؟؟

 

بعدا نوشت:

جملات ارسالی بعضی از بزرگواران در فضای شخصی:

📌 سوَّدتُ صَحیفةَ اَعمالی و وَکَلتُ الاَمرَ اِلی حیدر... (چه سیه کردم نامه ی خود را دست من و دامان تو حیدر)

📌 عِش ما شِئتَ، فَإنَّکَ مَیِّت (هر طور می خواهی زندگی کن، آخرش می میری).

📌 الناسُ نِیامٌ اذا ماتُوا اِنتَبَهُوا (مردم همه در خوابند وقتی مردند بیدار می‌شوند).

📌 قال امیر المؤمنین (علیه السلام): أما لو أذِنَ لهم فی الکلام لَأخبروکم أنّ خیرَ الزّادِ التَّقوىٰ (اگر به مردگان اجازه سخن گفتن داده می شد، قطع می گفتند که بهترین زاد و توشه تقوا است).

📌 در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم
به گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم

#دل_کده

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۰۱ ، ۱۷:۴۴
محمد هادی بیات
محمد هادی بیات